11.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[🌸🦋]
چند هفته قبل از اعزام آخر وقتی به گلزار شهدای بهشت زهرا (س) رفت، در قطعهای به همسرش گفت: نمیدانم چرا به اینجا حس خاصی دارم. یک نیرویی من را به اینجا میکشاند. پس اگر شهید شدم، مزارم اینجا باشد.🕊😔
#شهیدمحمدمرتضیعبداللهی🌱
#خاطراتشهدا📚
🔴رزمنده ای که زنده زنده سوخت اما آخ نگفت😳🥺
حسین خرازی نشست ترک موتورم بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش میسوخت. فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده میسوزد؛ من و حسین آقا هم برای نجات آن بندهی خدا با بقیه همراه شدیم. «گونی سنگرها را برمیداشتیم و از همان دو سه متری، میپاشیدیم روی آتش جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت میسوخت، اصلاً ضجه و ناله نمیزد و همین موضوع پدر همهی ما را درآورده بود!» بلند بلند فریاد میزد: خدایا.... الان پاهام داره میسوزه! می خوام اون ور ثابت قدمم کنی.خدایا! الان سینهام داره میسوزه این سوزش به سوزش سینهی حضرت زهرا(س) نمیرسه....خدایا! الان دستهام سوخت می خوام تو اون دنیا دستهام رو طرف تو دراز کنم.... نمیخوام دستهام گناه کار باشه! خدایا! صورتم داره میسوزه! این سوزش برای امام زمانه برای ولایته.اولین بار حضرت زهرا(س) این طوری برای ولایت سوخت! آتش که به سرش رسید، گفت: خدایا! دیگه طاقت ندارم، دیگه نمیتونم، دارم تموم میکنم. خدایا! خودت شاهد باش! خودت شهادت بده آخ نگفتم. آن لحظه که جمجمهاش ترکید من دوست داشتم خاک گونیها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت. حال حسین آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه میکرد و میگفت: خدایا! ما جواب اینا را چه جوری بدیم. ما فرمانده ایناییم؟ اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا ما رو نگه نمیداره بگه جواب اینا رو چی میدی؟زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانهی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد.
#شهیدانـــہ🕊
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است
وگرنه همه اجرها در گمنامیست😢
محکمه خون شهداء محکمه عدلی ست
که ما را در آن به محاکمه میکشند😔
پلاک خانه آن یار مهربان چند است
پدر! بیا و نگه کن کدام فرزند است🥺💔
#شهیدگمنام🥀
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
「﷽」
•
.
در عجبم !
من گناه میکنم اما
تو هنوز برادرانه هایت را داری :))🌸'
#شهیدابراهیمهادی🌱
#خاطراتشهدا📚
🟢نور سبز بر فراز یک تپه
سرهنگ کاجی از بچههای تفحص میگفت:
پیرمردی اطلاع داده بود که شبهای جمعه نور سبزی از آن تپه میآید ... با تعدادی از بچهها برای تفحص رفتیم. بعد از چند ساعت جستجو 40 شهید پیدا کردیم و برگشتیم. مدتی بعد مجدداً پیرمرد را دیدیم و تشکر کردیم. پیرمرد گفت هنوز در آنجا شهید هست. من دوباره شب جمعه آنجا نور سبز را دیدم. مجدداً به محل رفتیم و همهجا را به دقت جستجو کردیم، اما چیزی پیدا نکردیم. از خود شهدا کمک خواستیم، ناگهان نوک پوتین و سپس پیکری را پیدا کردیم. با بررسی پیکر شهید یک کیف پلاستیکی که یک وصیتنامه داخلش بود، یافتیم که نوشته بود: پدر و مادر عزیزم، شهدا با اهلبیت (ع) ارتباط دارند. من فردا شب در عملیات لشکر حضرت رسول الله (ص) به شهادت میرسم. جنازه من 8 سال و 5 ماه و 25 روز در منطقه میماند، بعد جنازه من پیدا میشود و آن زمان امام بین ما نیست ... این اسراری است که ائمه (ع) به من گفتند ... به مردم دلداری و روحیه بدهید و به آنها بگویید که امام زمان پشتوانه این انقلاب است، بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم، بگویید ما را فراموش نکنید.😢
میگفت همانجا با مدارک همراهم چک کردم، دیدم عملیات لشکر حضرت رسول (ص) درست همان تاریخ بوده است و دقیقاً شهید در همان تاریخی که معین کرده بود، پیدا شد
💔#شهیدانـــہ🕊
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[🕊🌹]
•
•
شهادت؛ عشق به وصال محبوب و معشوق
در زیباترین شکل است🕊
#شهیدابومهدیالمهندس🌱
•
•
مردم از گناه دوری کنید !
چرا که هیچ نفعی از ارتکاب آن
برای شما بوجود نمیآید !
همیشه راستگو باشید که رهایی
در راستگویی است و از دروغ
بپرهیزید که مرگ در دروغگویی
است، کار خیر کنید، کمتر حرف
بزنید و بیشتر عمل کنید! هر
شب قبل از خواب مقداری از
اعمالتان را که در روز انجام
دادید مرور کنید و سعی کنید
فردایتان از دیروزتان بهتر باشد.
#جملاتنابشهدا📚'!
#شهیدعلیپورحیدری🎙'!