فرازی از #وصیت_نامه #شهید_حیدر_جلیلوند :
همسرم از تو میخواهم در نبود من صبوری کنی و از مادر سادات حضرت صدیقه طاهره(س) استمداد کنی، عفت پیشه کنی و به فرزندمان بیاموزی، که در محشر سرافکنده و خجل ظاهر نشوی.
از پدر و مادر بزرگوارم که مرا تربیت نموده و در این راه قرار دادهاند تشکر میکنم و از آنها خواستار صبر و شکیبایی هستم.
خداوندا من بنده گنهکار توأم مرا ببخش و بیامرز.
دوست داشتم در زمان حیاتم یکبار با همسر و دخترم خدمت رهبر عزیزم برسم امّا نشد. ولی الآن از خدا میخواهم که بعد از شهادتم رهبر بزرگوارم دست نوازشی بر سر دخترم بکشد و رهبرم اجازه بدهند خانوادهام ایشان را ملاقات نمایند.
🌹شهادت : ۲۱ خرداد ۹٦ حماء سوریه
مصادف با ۱٦ ماه مبارڪ رمضان
.
5.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استورے
°•🌱
شهید مدافع حرم #حیدر_جلیلوند
.
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•🌱
بخشی از مستند پاسدار شهید مدافع حرم حیدر جلیلوند
هدیہ محضرهمہ شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُم
.
هدایت شده از ایران قوی
دلمون برات تنگ شده😔
آرامش شهید جمهور در کنج بهشت
#انتخابات
#شهید_رئیسی
#ایران_قوے |عضو شوید
🇮🇷 @iranghavimahdavi
هدایت شده از هر روز با شهدا
گوش عشق آری...زبان خواهد ز عشق...
فهم عشق آری...بیان خواهد ز عشق...
گوش میخواهد ندای آشنا...
آشنا داند صدای آشنا...
🌷@shahedan_aref
هدایت شده از هر روز با شهدا
تواضع سردار دلها❤️
زمانی که در جنوب شرق ماموریت داشتیم شب به یک پاسگاه ژاندارمری که روستا بود رفتیم و قرار بود صبح برای شناسایی حرکت کنیم.
آن شب به دلیل کمبود جا باید حدود ۱۴ نفر در یک اتاق می خوابیدیم در حالی که فقط یک تخت سربازی در اتاق بود.❗️
من به گمان اینکه سردار حاج قاسم سلیمانی برای استراحت به اتاق دیگری می رود قبل از ورود بقیه روی تخت دراز کشیدم.
زمانی حاج قاسم را در حال ورود به اتاق دیدم از جا بلند شدم اما حاج قاسم آمد داخل همان اتاق و از من خواست سر جایم دراز بکشم.
من با اصرار خواستم ایشان به جای من روی تخت بخوابند اما خطاب به من گفت من فرمانده تو هستم و به تو امر می کنم همانجا بخوابی.
آن شب حاج قاسم با وجود کمبود جا زیر تختی که من خوابیده بودم با سختی خوابید و به ما درس های بزرگی داد...
شهید مدافع حرم🕊🌹
#حاج_قاسم_سلیمانی
🌷@shahedan_aref
هدایت شده از 🌹175نفر🌹
میخوام شهوت شهادت رو بخشکونم!
شب کربلای پنج پلاکش رو کند و پرت کرد تو کانال پرورش ماهی. رفیقش گفت: چیکار داری میکنی؟! چرا پلاکت رو میکنی؟ الان تیر میخوری، مفقود میشی. گفت: «فلانی! من هرچی فکر میکنم امشب تو شلمچه ما تیر میخوریم؛ با این آتیشی که از سمت دژ میاد، دخلِ ما اومده. من یه لحظه به ذهنم گذشت اگه من شهید بشم جنازهی ما که بیاد مثلاً جلوی فلان دانشگاه عجب تشییعی میشه! به دلم رجوع کردم دیدم قبل از لقاء خدا و دیدار خدا، #شهوت_شهادت دارم. میخوام با کندن این پلاکه و با نیامدن جنازه یقین کنم که جنازهای نمیاد که تشییع بشه که جمعیتی بیاد و این شهوت رو بخشکونم.» تیر خورد و مفقود شد...
مفقود شد؟!
اگه مفقود شد چرا خاطرههاش گفته میشه؟ چی برا خدا بود و تو اَبَر کامپیوتر خدا گم شد؟ خدا یه زیر خاکیهایی داره که نگه داشته روز قیامت رو کنه و بگه دیدید ملائک؟ ببینید این هم جوون بوده. اونجا فتبارک الله أحسن الخالقین رو ثابت میکنه!
🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته
کانال🌹175نفر🌹
@nafar175
دعوت کنید
آدرس رانشر دهید
هدایت شده از 🌹175نفر🌹
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به این عکسها خیره شو خیره شو
🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته
کانال🌹175نفر🌹
@nafar175
دعوت کنید
آدرس رانشر دهید