🌹بسمه تعالی🌹
.
نای سوخته...
.
8⃣2⃣ قسمت بیست و هشتم...
.
عده ای نوجوان که از شدت عجله و هول زدن نزدیک بود بدجوری باهم گره بخورند...
و داشتن رو زمین پهن میشدند با دیدن آقای خلیلی عقب عقب رفتند و خودشون و جمع و جور کردند...
🍃_ پاشو ببینم بچه!! بیا اینجا...
_ آ...آ...آخه! ز...زشت...زشته آقا؛شما چرا!؟
🍃_زشت چیه!؟ بدو بیا میخوام له و لوردت کنم! یادت نرفته که چقدر اذیتم کردی!؟!؟
بیااااا میخوام تلافی کنم...
هر جا پا میگذاشت شادی مثل نسیمی همراهش میورزید
علی
معلمی بود که کتاب و دفتر و قلم و تخته اسباب تعلیمش نبود...
بلکه زبان نرم...
چهره ی گشاده...
آرامش و متانت ابزار کار معلمی او بود...
همه را شرمنده ی مهربانی و گذشت خود میکرد...
گاهی آنقدر از خودش میگذشت که دیگران به صدا در می آمدند...
_ اون بنده ی خدااااااا گردنش شکست!!!
یکی به دادش برررسه!!!!
🍃_ نه نه بذارید بخوابه من راحتم...
بیدارش نکنید...
_ آخه برادر من میدونی از کجا سرش رو شونته!؟؟
فکر کردی حواسم نیست!؟
🍃_ ای بابا!! خب مگه گناه کرده!؟
خب خوابه دیگه
بیخیال داداش رسیدیم...
من باید اذیت بشم که میگم راحتم...
آخر...
گردن علی یک یادگاری داشت...
از همان شب نیمه شعبان و حادثه ی تهران پارس _ شاهرگش _
دیگر هر جوری نمیشد با گردنش تا کرد یکجور هایی نازش زیاد شده بود...
_ برادراااا
بفرمایید پایین
صدای بوق های مکرر اتوبوس های اطراف که برای استراحت توقف کرده بودند در همدیگر پیچیده بود...
آنقدر که بالاخره رفیق علی از خواب پرید و به سختی گردن خشک شده اش را از جا تکان داد...
و با دست...
سنگینی سرش را نگه داشت و آرام آرام صاف و صوف کرد
_ آآی... آ...آی...! گردنم شکست...
کجاییم علی جون!؟
نگاه های چپ چپ دو سه نفر او ر. به خودش آورد...
خیلی شرمنده شده بود...
_ داداش علی شرمندم...
کاش بیدارم میکردی...
حواسم نبود...
نا سلامتی تو خودت گردنت.........
علی اجازه نداد کلام او تمام شود...
طوری که انگار چیزی نشنیده باشد با هیجان شروع کرد به حرف زدن...
نمیخواست شرمندگي دوستش را ببیند...
در تمام سال های عمر کوتاهش طوری رفتار میکرد که گویی همیشه دیگران به گردن او حق داشتند و او بدهکار خلق الله بود...
مرام علی این بود...
از هیچکس توقعی نداشت...
.
.
.
🌙 ادامه دارد...
.
برای شادی روح همه ی شهدای ایرانِ اسلامی...
و شهید علی خلیلی...
فاتحه و صلواتی هدیه کنیم💔:)
#التماس_دعا...
@shahidwn _🌿
مداحی مدیا
🌹بسمه تعالی🌹 . نای سوخته... . 8⃣2⃣ قسمت بیست و هشتم... . عده ای نوجوان که از شدت عجله و هول زدن نزد
نیمه ی شعبان...
دلمون خونه...
شادی تموم شه...
علی میمونه...
کف خیابون...
شاهرگ خونی...
خدایا فقط...
تو میدونی...
این علیِ...
علی خلیلی...
با دفاعِ ناموس...
میره به پابوس...
💔
نیمه شعبان و شاهرگ علی:)
قصه هنوز ادامه دارد...
💔
@shahidwn _🌿
نماز اول وقت...🌙
به امامت آقامون...
رفقا...
جا نمونید...
التماس دعا...🍃
راستی...
دعای سمات یادتون نره...
@shahidwn _🌿
بسمه تعالی
💚 ابتدا می کنم بنام خداوندی که در دنیا بر مومن و کافر رحم می کند و در آخرت بر مومن 💚
روز گذشته آقای نون چی برای بچه ها درباره مسائل مختلف سخنرانی کرده و بعد از سخنرانی معجزه ای رخ داد که به این طریق بود که بعد از اینکه سخنرانی تمام شد بچه ها از سنگر خارج شدند ، دو گلوله خمپاره ۶۰ در آن نزدیکی افتاد که ترکش یکی از آنها مستقیما به قاشقی که در جیب یکی از بچه ها بود خورده و آنرا سوراخ کرده بود و از آن رد کرده و در وسط باندی که در جیبش بود گیر کرده بود ...؛
و همچنین عراق یک موشک به طرف مقر ما پرتاب کرد که از بالای سر ما گذشت و از صبح زود سه نفر از نیروهای ما که به حمام رفته بودند و نزدیک به غروب آفتاب بحمدالله همگی به سلامت بازگشتند .
بخشی از خاطرات شهید میرزاعلی رومیانی ( راهش پر رهرو و یادش گرامی باد )
پاسدار و مربی میرزاعلی رومیانی در ۱۳۶۲/۸/۴ به شهادت نائل آمد .
#چله_دعای_فرج✨
#روز_سی_و_هفتم🍃
💔
كفعمى در كتاب «بلد الامين» فرموده: اين دعا دعاى امام زمان (عج) است كه آن را به شخصى كه در زندان بود تعليم داد، پس آن زندانى با خواندن آن آزاد شد:
💔
إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ، وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ، وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ، وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ، وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى، وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً، كَلَمْحِ الْبَصَرِ، أَوْ هُوَ أَقْرَبُ، يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ، يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ، اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ، وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ، يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.
💔
خداوندا...
به حق الرجب و شعبان...
و رمضان...
عجل لولیک الفرج...
💔
الهی آمین...
قبول باشه از همگان:)
@shahidwn _🌿
رفقا...
آماده اید بریم برای استقبال از آقامون!؟😊
آقامون داره میاداااااا❣
نیمه شعبانه...
بالاخره رسید اون روز قشنگی که زمین شاد شد از داشتن مهدی فاطمه🙃
بریم پیشواز!؟
یااااا علی🍃
@shahidwn _🌿
#سکوت_با_نگاهش
✨
جانم باش...
نوشدارو بعد مرگ فایده نداره...
جانم باش...
✨
همه خوشحالند...
از پیغمبر تااااااا امام هادی ...
زمین میخندد
آسمان چشم دوخته است به خانه ای کوچک...
کوچک اما زیبا و نورانی...
خانه ی زیبا ترین انسان زمین...
خانه ی حسن...
خانه ای با عطر نرگس...
🍃
مگر چه کسی میخواهد پا به جهان هستی بگذارد!؟
فرشتگان با سبدهایی از گل نرگس و یاس...
بر آسمان خانه ایستاده اند...
و با ذوق به خانه نگاه میکنند...
🍃
هیششششش
زمان آمدنش نزدیک است...
مگر چه کسی است!؟
شخص مهمیست!؟
نمیدانی!؟
آه خیر...
🍃
غنچه ای زیبا از گلستان بهشت خلقت...
نامش هم نام پیغمبر...
نامش مهدی...
صاحب آسمان و زمین...
فرزند علی...
پسر زهرا...
شبه عباس...
زاده ی زیبای حسین...
با کرامت حسن...
با شجاعت اکبر...
با مظلومیت اصغر...
با نوای سجاده ی سجاد...
با علم باقر...
با صداقت صادق...
به مهربانی کاظم...
به غریبی رضا...
به جوانی جواد...
به آرامی آرامش دریا...
چون هادی...
به محبوبیت پدرش حسن...
میبینی!؟
او زاده ی اهل البیت است...
او زیبای آل الله است...
🍃
صاحب آسمان و زمین!؟
آری...
اوست که زمین و زهره و مه و خورشید به دورش در گردش اند...
اوست که برگ هارا میرویاند...
زنده میکند جهان هستی را...
مگر نه...
زمین و زمان...
بی مهدی فاطمه!؟
ممکن است!؟
بی صاحب و بی بابا بمانند خلق الله؟؟
✨
امشب است...
سحر گاه زیبای 15 شعبان...
شب ولادت آقا...
و این کاش
سال دگر باشد مهدی زهرا...
بابای شیعه...
پدرم...
نیستی تا جشن گیریم برایت...
زمین را گل بکاریم برایت...
خود را خاک کنیم...
به زیر پایت...
آقا...
صبح ظهورت شود پیدا رخ پنهانت...
و ای من...
به فدای زیبایی یوسفی ات...
آقایم...
✨💫✨💫✨💫
ولادت امام عصر (عج)
آقای شیعیان...
مهدی فاطمه...
صاحب الزمان...
بر همه ی عاااااشقانش...
مبارک...
آل الله...
عیدی ما شود...
شنیدن صدای ...
اَناٰ المهدي...
صاحب الزمان...
و دیده هايمان...
گشوده به صبح ظهورش...
✨💫✨💫✨💫
.
#ادمین_نوشت 🌱
اللهم عجل لولیک الفرج
@shahidwn _🌿
بچه ها...
امشب شب میلاد آقامونه...🍃
اما...
یه چیزی یادتون هست!؟
امشب شبیه که چاقو ی بی حرمتی میهمان شاهرگ علی شد...🍂
علی خلیلی...
نیمه شعبان سال...
راستی!؟
چند سال گذشت!؟
تهرانپارس...
هنوز خون علی روی زمینه...
خشک نشده...
راهش ادامه داره...
آقا پسرا...
مواظب غیرت و شاهرگتون باشید...
داداش علی...
مواظب همه ی جوونا باش...
💔
#علی_خلیلی
#سحرگاه
#شاهرگ_خونین
فاتحه و صلوات هدیه به روح بزرگوار و پاکشون...
#یادمون_نره
#التماس_دعا...
@shahidwn _🌿