شهید هادی ذوالفقاری....♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت چهل و هفتم از زمانی كه به عراق رفت و در نجف ساكن شد، نگرش خاصی به موضوع
📚 #پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت چهل و هشتم
بعد هم به جهت امر به معروف چند كلامی با ايشان صحبت كردم و اورا
توجيه كردم
اما انگار اين آقا نمی خواست چیزی بشنود‼
فقط همان جملاتی كه اربابانش برای او ديكته كرده بودند تكرار می كرد🙄‼
من درباره ی خيانت های آمريكا وانگليس، به خصوص در عراق برای او سند آوردم اما او قبول نمی كرد‼
روز بعد و بار ديگر اين آقا شروع به صحبت كرد. دوباره مشغول اهانت شد،نمی دانستم چه كنم. 😠
گفتم حالا ديگر وظيفه ي من اين است كه با اين آقا برخورد كنم
چون او ذهن طلبه ها را نسبت به حضرت آقا خراب می كند.
استخاره کردم با اين نيت كه می خواهم اين آقا را خوب بزنم، آيا خوب است يا نه⁉
خیلی خوب آمد.😃😃
وقتی که مثل هميشه شروع كرد به حضرت آقا اهانت کند، از جا بلند شدم
و ...حسابی او را زدم.🤭
طوری با او برخورد کردم که ديگر پيدايش نشد.
از آنجایی که من هيچ گاه با هيچکس بحثی نداشتم و هميشه با طلبه ها مشغول درس بودم وسرم به کار خودم بود، بعد از اين اتفاق، اين موضوع برای همه عجيب به نظر آمد.🧐
هر کس من را می ديد می گفت:شيخ هادی ما شما را تا به حال اين گونه نديده بوديم. 😅
شما که اصلا اهل دعوا و درگيری نیستی ؟ چه شد که اينقدر عصبانی شدی؟ مگر چه اهانتی به شما کرده بود⁉
من هم براي آنها از بحث تفرقه و كارهایی كه برخی عالم نماها برای ضربه زدن به اسلام استفاده می كنند گفتم.
برای آنها شرح دادم كه چندين شبكه ی ماهواره ای وابسته به يك عالم در كشور انگليس فعال است.
تنها كاری كه می كند ايجاد وهن نسبت به شيعه و تفرقه بين فرقه های اسلامی است.
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
📚 #پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت چهل و نهم
مؤسسه ای در نجف بود به نام اسلام اصيل كه مشغول كار چاپ و تكثير جزوات و كتاب بود. 📰📚
من با اينكه متولد قم بودم اما ساكن نجف شده و در اين مؤسسه كار می كردم.
اولين بار هادی ذوالفقاری را در اين مؤسسه ديدم.
پسر بسيار با ادب و شوخ وخنده رویی بود.😅☺️
او در مؤسسه كار می كرد و همانجا زندگی و استراحت می كرد.
طلبه بود و در مدرسه كاشف الغطا درس می خواند.
من ماشين داشتم. يك روزپنجشنبه راهی كربلا بودم كه هادی گفت: داری ميری كربلا❓
گفتم: آره، من هر شب جمعه با چند تا از رفيق ها می ريم، راستی جا داريم، تو نمی خوای بيای❓
گفت: جدی ميگی؟ من آرزو داشتم بتونم هر شب جمعه برم كربلا.😍
ساعتی بعد با هم راهی شديم. ما توی راه با رفقا می گفتيم و می خنديديم، 😁
شوخی می كرديم، سربه سر هم می گذاشتيم اما هادی ساكت بود.😕
بعد اعتراض كرد و گفت: ما داريم برای زيارت كربلا می ريم. بسه، اينقدر شوخی نكنيد. 🤫
او می گفت، اما ما گوش نمی كرديم.
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
"بشتابیـد برای #نماز
آنجـا که معراجُالمؤمنیــن است"✨
#الصلاة_معراج_المؤمن
#نماز_اول_وقت #التماس_دعا
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه مرتبه بگو:
"صلی الله علیکَ یا اباعبدالله"
سلامت از دور و نزدیک به او میرسد💚
#شب_جمعه
#یاد_شهدا_با_صلوات
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا علی بگو که جهان بی قرار توست
اللهم عجل لولیک الفرج💚✨
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
9.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بخشی از مراسم بزرگترین محفل قرآنی جهان اسلام شب گذشته در حرم مطهر رضوی🌸
آقا مبارک است ردای امامتات😍💛
#آغاز_ولایت_امام_زمان عجل الله
بر همه ی عاشقان آن حضرت
تبریک و تهنیت باد💐💐
#عید_بیعت
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
📸مضجع مطهر امام رضا(ع) با حضور رهبر انقلاب غبارروبی شد
🔹مراسم غبارروبیِ ضریح مطهر حضرت علی بن موسیالرضا با حضور رهبر انقلاب، جمعی از علما، تولیت آستان قدس و خادمان آستان مقدس رضوی برگزار شد.
🔹در حاشیهٔ این مراسم، رهبر انقلاب با حضور بر مزار شهید رئیسی فاتحه قرائت کردند.
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
#زندگی_به_سبک_شهدا ✨
سر تا پاش خاکی بود
چشم هاش سرخ شده بود از سوز سرما!
دوماھ بود ندیده بودمش..
گفتم:حداقل یہ دوش بگیر،
یہ غذایـے بخور،بعد نمــٰاز بخون
سرِ سجــٰادھ ایستاد.
آستین هایش را پایین ڪشید و گفت
"من با عجلھ اومدم ڪه نماز اول وقتم از دست نره."
•#شهید_ابراهیم_همت•🌱
◆@shahidzoalfaghari◆
شهید هادی ذوالفقاری....♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت چهل و نهم مؤسسه ای در نجف بود به نام اسلام اصيل كه مشغول كار چاپ و تكثي
📚 #پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت پنجاهم
برای همين رويش را ازمابرگرداند و بيرون جاده را نگاه می كرد. 👀
به كربلا كه رسيديم، ما با هم به زيارت رفتيم.🤲🏻
اما هادی مي گفت: اينجا جای زيارت دسته جمعی نيست. هركی بايد تنها بره و تو حال خودش باشه!
ما هم به او محل نمی گذاشتيم و كار خودمان را می كرديم!🙈
در مسير برگشت، باز همان روال را داشتيم. شوخی می کرديم ميخنديديم😁
هادی می گفت: من ديگر با شما نمی آيم، شما قدر زيارت امام حسين آن هم شب جمعه را نمی دانيد. 😔
اما دوباره هفته ی بعد كه به شب جمعه می رسيد از من می پرسيد؟ كی ميری كربلا؟
هادی گذرنامه ی معتبرنداشت،برای همين، تنها رفتن برايش خطرناك بود.دوباره با ما می آمد و برمی گشت.
اما بعد از چند هفته ی ديگر به شوخی های ما توجهی نداشت. او برای خودش مشغول ذكر و دعا بود. 📿
توی كربلا هم از ما جدا مي شد.خودش بود و آقا ابا عبدالله .❣
بعد هم سر ساعتی كه معين می كرديم می آمد كنار ماشين. روزهای خوبی بود. هادی غير مستقيم خيلی چيزها به ما ياد داد.😇
يادم هست هادی خيلی آدم ساده و خاکی بود. در آن ايام با دوچرخه ازمحل مؤسسه به حوزه ی علميه می رفت.
برای همين از او ايراد گرفته بودند. مي گفت: برای من مهم نيست كه چه می گويند.
مهم درس خواندن و حضور در كنار مولا علی است.💚
مدتی كه گذشت از كار در مؤسسه بيرون آمد! حسابی مشغول درس شد.
عصرها هم برای مردم مستحق به صورت رايگان كار می كرد.
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
📚 #پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت پنجاه و یکم
به من گفت: می خوام لوله كشی ياد بگيرم ‼
خيلی از اين مردم نجف به آب لوله كشی احتياج دارند و پول ندارند.
رفت پيش يكی از دوستان و كارلوله كشی های جديد با دستگاه حرارتی را ياد گرفت. 🔧🔩
آنچه را كه برای لوله كشی احتياج بود از ايران تهيه كرد. حالا شده بود يك طلبه ی لوله كش‼
يادم هست ديگر شهريه ی طلبگی نمی گرفت. او زندگی زاهدانه ای را آغاز كرده بود.
يک بار از او پرسيدم: تو كه شهريه نمی گيری، پس برای غذا چه ميكنی؟
گفت: بيشتر روزهای خودم را با چای و بيسكويت می گذرانم‼
با اين حال، روزبه روز حالت معنوی او بهتر می شد. ✨
از آن طلبه هایی بود كه به فكر تهذيب نفس و عمل به دستورات دين هستند.
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ثبت تصاویری بهیادماندنی در یزد؛
وقتی هم مادر هستی و هم عکاس والیبال!💕🧒🏻
◆@shahidzoalfaghari◆