6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 حزب و جناح فرع است... اصل ولی فقیه و جمهوری اسلامی است... اصل نظام اسلامی است!
همیشه میگفت:
تو زندگی ، آدمی موفق تره که
در برابر عصبانیت دیگران " صبور " باشه و کار بی منطق انجام نده.
و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود .
#شهید_ابراهیم_هادی❤️
#شبتون_شهدایی_
🌸بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
❣هر روز صد صلوات هدیه
❣به روح پاک و مطهر همه شهدا
❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
هدیه به روح پاک و مطهر
شهید#حسن_محمدرحیمی_ها
حنظله های امام خمینی ره
سالروزشهادت
شهیدمفقودالجسد
#محمدعلی_جان_نثاری
فرزندحسینعلی
عملیات خیبر،جزیره مجنون
🌹🌹🌹🌹🌹
چندین مرتبه راهی جبهه ها شده بود
ولی بنا به پیشنهاد دوستان و پدر و مادر
تصمیم به ازدواج نمود
هنوز چند روزی ازدواجش نگذاشته بود
که عملیات درحال اجرا بود و
شهید عزیز در درونش انقلاب دگری رخ داده بود
او که بارها طعم ولذت فداکاری در جبهه ها راکشیده بود
طاقت ماندن نداشت
حنظله گونه،عروسش رارها وبسوی دیار عاشقان شتافت
انگار میدانست،سفری درپیش دارد که برگشتی ندارد
پروازی عاشقانه،درجزیره مجنون به دوستان شهیدش پیوست
ولی جنازه اش برنگشت
این شهیدوالامقام فقط شش روزازعروسیش گذشته بود
که راهی جبهه هاشد،
هدیه کنیم صلواتی نثارهمه حنظله های زمان
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ ❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جوری زندگی کنید که پدرتون این طوری ازتون راضی باشه
بوسه پدر شهید بابایی بر پای فرزند شهیدش
#شهید_عباس_بابایی
میگفت:جـوریزنـدگیڪن
ڪه وقتـیصبـحپاهات
زمیـنرولمـسمیڪنه ؛
شیطانبگهاوه بـازاین بیدارشد'!🚶🏾♂
#شھیدانہ
#شهیدجهادمغنیه
🌷۱۲ اسفند ۶۲ ،سالروز شهادت جاویدالاثر شهید #شاهین_باقری
📸👆 عکسی از مادر یک شهید که جهانی شد
❄️تهران-خیابان انقلاب-زمستان۱۳۷۴-عکاس: محسن برمهانی
🔹مادر شهید شاهین باقری:
▫️شاهین در عملیات خیبر در جزیره مجنون مفقود شد، ۱۱ سال از فرزندم خبری نداشتم و هرلحظه منتظر بازگشتش بودم تا جاییکه هرگاه کسی درب خانه را میزد به گمان بازگشت شاهین به سمت درب میدویدم و هر بار بیش از قبل ناامید میشدم
🔹هرگاه کاروانی از شهدا به تهران میآمد به امید اینکه خبری از فرزندم بگیرم به استقبال شهدا میرفتم.یک روز زمستانی هنگامی که برف هم شدید میبارید متوجه شدم کاروانی از شهدا به تهران آمده فوراً به سمت آن کاروان رفتم. در همین حال عکسی از من در کنار ماشین حمل شهدا گرفته شد که این عکس در رسانههای داخلی وخارجی بازتاب زیادی داشت
🔹شاهین درجزیره مجنون بشهادت رسید و پیکرش هم در باتلاقهای این جزیره ماند،اما بلاخره پس از ۱۱ سال به من خبر دادند که پیکر فرزندت بازگشته؛ وقتی برای دریافت پیکر او رفتم تنها چندکیلو استخوان تحویلم دادند و آن لحظه به یاد روز تولدش افتادم که تنها ۳کیلو داشت و آنروز هم ۳کیلو از استخوانش را تحویل دادند
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
🍁علی خواب دیده بود شهید میشود. صبح که بیدار شد حال هوای عجیبی داشت. رفت توی میدان مین منطقه خیبر و شروع کرد و خنثی کردن مین های والمری. ۷۰۰- ۸۰۰ مین را خنثی کرده بود. جورابش را هم در آورده بود و چاشنی های شان را ریخته بود داخل آن. مطمئن بود شهید میشود.
🍁می گفت: وقت #اذان شد. مردد بودم نمازم را بخوانم یا بقیه کار را تمام کنم. پیش خودم گفتم: بگذار این چند تا مین را هم تمام میکنم، بعد میروم سر وقت #نماز.
همان موقع پایش رفت روی مین.
تمام چاشنیهای داخل جوراب هم منفجر شد. پایش قطع شد و تمام بدنش هم زخمی؛ اما شهید نشد.
🍁می گفت: چون نمازم را اول وقت نخواندم، از شهدا جا ماندم.
شهید#علی_محمودوند♥️🕊
📚یادگاران، ج ۳۰
حاج محمد با آنکه خودش یک روحانی مورد اعتماد بود ولی باافراد نااهل دوستی میکرد .
گاهی به او اعتراض میکردم و میگفتم : حاج محمد این آدم های شر وناباب رو چرا دور خودت جمع کردی؟
میخندید و میگفت : هنر روحانی به همینه که زبان چنین آدم هایی رو بفهمه و به اونها کمک کنه .
با هرکدام یک جور رفاقت میکرد. توی دوستی ها سنگ تمام میگذاشت آنقدر به آنها نزدیک میشد و برادرانه به آنها محبت می کرد که مجذوبش میشدند و نمیتوانستند از اول دل بکنند. کم کم و در دوستی با او پایشان به مسجد و هیئت باز می شد و فرسنگ ها از رفتار و شخصیت گذشته خود فاصله می گرفتند.
#شهید_محمد_پورهنگ