شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_سی دوستانی اینجا پیده کرده ام که به راحتی چادر سرشان می کنند ، در مراسم ها
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_سی_و_یک
-سلام خانم نامدار ! احوال شما ؟ خوش اومدین ! بفرمایین .
زن عمو در حین رو بوسی با زن میانسال خوش و بش می کند ، خانم میانسال با دیدن من لبخند می زند و می گوید :
- سلام دخترم ! خوش اومدی !
طوری بر خورد می کند که انگار سال هاست مرا می شناسـد ...
نگاهش چقدر برایم آشناست ، گویاهمین نگاه را قبلا هم چندیدن باری دیده ام ، جنس نگاهش حس خوشایندی بهم تزریق می کند ...
در حالی که دستم را می فشارد از زن عمو می پرسد:
- نگفته بودید دختر دارید حاج خانوم !
زن عمو می خندد : برادر زاده ی اقای نامداره...حوراء...
زن عمو به من می گوید : ایشون هانیه خانمن ..ازدوستای خیلی قدیمی ...
- خوشبختم
هانیه خانم تعارف می کند که داخل مهمان خانه بنشینیم ، زیر طاقچه ، صمیمیت در مجلس موج می زند وهمه مهربانند...
خانه کوچک و نسبتا قدیمی است که با پرچم ها ، شکل هیئت به خود گرفته است...
نویسنده : خانم فاطمه شکیبا...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_سی_و_یک -سلام خانم نامدار ! احوال شما ؟ خوش اومدین ! بفرمایین . زن عمو در
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_سی_و_دو
سخنران درباره جایگاه و اهمیت ولایت در اسلام می گوید ، دختری ده دوازده ساله و چادری ، چای تعارفمان می کند ...
و پشت سرش دختری کوچک تر از او- شاید چهار یا پنج ساله- درحالی که چادر عربی لبه دوزی شده و زیبایی سرش کرده است ، قند میگیرد جلویمان .
سخنرانی تمام می شود و با آمدن مداح دل می سپارم به زیارت عاشورا ....
تابحال روضه ای انقدر به دلم ننشسته بود ، مداح با سوز می خواند ، سوزی غریب ، از عمق جانش (بابی انت و امی ) می گوید و فراز ها را طوری می خواند که گویا خواسته ای جز این ندارد...
بین هر چند فراز ، چند خط روضه می خواند و صدای ناله و مویه مردم را بلند می کند ...
جالبتر انکه بین روضه هایش مبالغه و دروغ نامعتبر هم جایی ندارد...
دلم می خواهد مداحشان را ببینم ولی پشتم به پنجره رو به حیاط است ...
موقع سینه زنی ، کمی بر می گردم مداح در تاریک روشن چندان پیدا نیست صورتش ، دم گرفته اند و غیر از مداح ، نیمرخ میاندار سینه زن ها که پشتش به ماست آشنا به نظر می رسد ...
صدایش ، سوز صدایش آشناست. آخر مراسم ، مداح با صدای گرفته ، صلواتی برای همسر و برادر شهید هانیه خانم و سایر رفتگان طلب می کند و می گوید چقدر جای برادر هانیه خانم در مجلس امسال خالی است ....
ادامه دارد...
نویسنده : خانم فاطمه شکیبا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_سی_و_دو سخنران درباره جایگاه و اهمیت ولایت در اسلام می گوید ، دختری ده دواز
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_سی_و_سه
امروز در خانه هانیه خانم نذری پزان است....
به خانه ای می رسیم که بوی اسفند و نذری از حیاطش به اسمان رفته و سر در همه جای خانه پر از پرچم است ...
در خانه باز است می آیند و می روند . تابه حال در روز اینجا را ندیده بودم ، گرچه هرشب محرم اینجا آمده ایم ...
زن عمو جلوتر از من وارد می شود ، دیگ بزرگی روی چهار پایه در حال جوشیدن است و چند نفر بالای دیگ به نوبت با ملاقه بسیاری بزرگی آن راهم می زنند و صلوات می فرستند ..
هنوز در حیاط ایستاده ایم که هانیه خانم جلو می آید و پس از احوال پرسی ، راهنمایی می کند که داخل شویم .....
-تشریف بیارید تو...ختم قرآن داریم و بعد هم یه روضه مختصر .
کنار پنجره نشسته ام ور حل قران جلویم باز است ، هانیه خانم با دیدن کسی عذر خواهی می کند و به حیاط می رود ، صدایش را می شنوم :
*آقا حامد*، بچه هارو جمع کن باهم بریم این نذریا رو ببرین پخش کنین ....
صدای جوانی چشم می گوید .
چقدر این صدا آشناست ! بر می گردم و بیرون را نگاه میکنم، از تعجب دلم می خواهد فریاد بزنم ، حامد است که مشغول جمع کردن پس بچه ها و سپردن ، سینی نذری به آنهاست !
او اینجا چی کار می کند؟
هیچ جوابی برای انبوه مجهولات ذهنم پیدا نمیکنم ، ساکت می مانم ، پیراهن مشکی اش خاکی و صورت خسته اش نشان می دهد حسابی گرم کار بوده.
ختم قرآن تمام می شود و با آمدن مداح ، همه چیز از یادم می رود و دل می سپارم به زیارت آل یاسین که خانمی آن را می خواند ، از همان اهل مجلس ، بدون میکروفون می خواند
و خواهش می کند در ها را ببندند که صدایش بیرون نرود .......
نویسنده : خانم فاطمه شکیبا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
تو را که حُسن خدا داده هست و حجله بخت
چه حاجت است که مشّاطهات بیاراید....
#شهید_ابومهدی_المهندس
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
وقتی امام خامنهای نقطهزنی کردند
و صدای ناله و فریاد از جای جای سازمانهای باصطلاح جهانی بلند شده!
نباید فدای یک چنین فرمانده ای شد؟
#فداےسیدعلےجانم❤️
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (٧٨) وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لاَ يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلاَّ أَ
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_بقره
(٧٩) فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَـذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ
پس واى بر كسانى كه مطالبى را با دست خود مى نويسند، سپس مى گويند: اين از طرف خداست، تا به آن بهاى اندكى بستانند، پس واى بر آنها از آنچه دست هايشان نوشت و واى بر آنها از آنچه (از اين راه) به دست مى آورند!
✅نکته ها:
- تنها آيه اى كه در آن سه بار كلمه «ويل» بكار رفته، همين آيه است كه خطر علما و دانشمندان دنياپرست را مطرح مى كند.
- جمعى از دانشمندان یهود، اوصافى را که براى پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) در تورات آمده بود تغییر دادند و این تغییر به خاطر حفظ موقعیت خود و منافعى بود که همه سال از ناحیه عوام به آنها مى رسید.
هنگامى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مبعوث شد، و اوصاف او را با آنچه در تورات آمده بود مطابق دیدند، ترسیدند در صورت روشن شدن این واقعیت منافع آنها در خطر قرار گیرد، لذا به جاى اوصاف واقعى مذکور در تورات، صفاتى بر ضد آن نوشتند.
عوام یهود که تا آن زمان کم و بیش صفات واقعى او را شنیده بودند، از علماى خود مى پرسیدند: آیا این همان پیامبر موعود نیست که بشارت ظهور او را مى دادید؟
آنها آیات تحریف شده تورات را بر آنها مى خواندند تا به این وسیله قانع شوند.
(تفسیر نمونه)
🔊پیام ها:
- دين سازى، جريانى خطرناك در طول تاريخ بوده است. «يكتبون الكتاب...»
- بدعت، دين سازى، دين فروشى و استحمار مردم، از جمله خطراتى است كه از ناحيه ى دانشمندان فاسد، جامعه را تهديد مى كند. «يقولون هذا من عنداللَّه»
- مواظب قلم ها، كتاب ها، مقالات زهرآلود، تحريف گر و بدعت گزار باشيد و به هر عالمى اعتماد نكنيد. «يكتبون... يقولون هذا من عند اللّه»
- مردم به صورت فطرى علاقمند به مذهب هستند، لذا بسيارى از شيّادان، سخنان خود را به نام دين ومذهب به مردم تحويل مى دهند. «يقولون هذا من عنداللّه»
- يكى از انگيزه هاى بدعت و افترا، رسيدن به دنياست. «ثمناً قليلاً»
- از بدترين درآمدها، درآمدِ دين فروشى است. «ويل لهم ممّا يكسبون»
- شديدترين عذاب ها متوجّه كسانى است كه به تفكّر واعتقاد مردم خيانت مى كنند. تكرار كلمه «ويل»
- هر انحرافى كه در طول تاريخ در اثر بدعتى بوجود آيد، گناهش به گردن بدعت گزار است. «يكسبون» دلالت بر استمرار دارد.
(تفسیر نور)
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte 💞
بود یاد تو هر شب دعای سحر من
کجایی پسر من، کجایی پسر من...
💔
#قرار_دلتنگی😔
یک #آیت_الکرسی و #سه_صلوات، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر
#سلام_امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #کرامات_شهدا پیکرش را با دو شهید دیگر، تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان س
💔
#کرامات_شهدا
#شهید_حسینعلی_اکبری اهل درچه اصفهان :
شهید حسینعلی اکبری بوی عطر عجیبی داشت نام عطر را که می پرسیدم جواب سربالا می داد
شهید که شد توی وصیتنامه اش نوشته بود
بخدا قسم هیچ وقت عطر نزدم هر وقت خواستم معطر شوم از ته دل می گفتم :
" السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) "
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
kheili-vaghte.mp3
8.72M
💔
#صوت
با دل در به درم
انگاری چرخ زمونه حسابی لجه...😞
#یاحسین
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte 💞