eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 تو می‌بینی، می‌شنوی، راه می‌روی پس بگو خدایا شکرت❤🍃 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ از احوالِ دلم آگاهی همین برایم کافیست.. ... 🏴 @aah3noghte🏴
سلام همسنگری ها با نفس های حقتون برای یک مادر باردار دعا کنید تو این اوضاع کرونا حالش خیلی بده خدا به جنین و بچه ۳ساله ش رحم کنه... یک حمد شفا لطفاً بخونید
💔 دلش جور ديگرى براى او مى تپيد... بعد از پدرش تنها كسى بود كه نگذاشت ذره اى تنها بماند.. گفت براى عمويم با هر چه دارم به ميدان ميروم... سپر اگر نداشته باشم، باكى نيست؛ دست هايم را سپر بلايش ميكنم ... 🏴 @aah3noghte🏴
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره 🔊 پیام ها - ايمان، بستر ومقدّمه عمل به احكام، وخطاب؛ «يا أَيُّهَا
✨﷽✨ (۲۸۳) وَ إِنْ كُنْتُمْ عَلى‌ سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ‌ و اگر در سفر بوديد و نويسنده‌اى نيافتيد، وثيقه‌اى بگيريد و اگر به يكديگر اطمينان داشتيد (وثيقه لازم نيست.) پس كسى كه امين شمرده شده، امانت (و بدهى خود را بموقع) بپردازد و از خدايى كه پروردگار اوست پروا كند. و شهادت را كتمان نكنيد و هر كس آنرا كتمان كند، پس بى‌شك قلبش گناهكار است و خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد داناست. ✅ نکته ها هرگاه براى تنظيم سند بدهى نويسنده‌اى نبود، مى‌توان از بدهكار گرو و وثيقه گرفت، خواه در سفر باشيم يا نباشيم. بنابراين جمله‌ى‌ «إِنْ كُنْتُمْ عَلى‌ سَفَرٍ» براى آن است كه معمولًا در سفرها انسان با كمبودها برخورد مى‌كند. نظير جمله‌ى‌ «إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ» يعنى هنگامى كه مرگ به سراغ شما آمد وصيّت كنيد. با اينكه مى‌دانيم وصيّت مخصوص زمان مرگ نيست، لكن آخرين فرصت آن، زمان فرا رسيدن مرگ است. 🔊 پیام ها - شرط وثيقه، بدست گرفتن و در اختيار بودن است. «مقبوضة» - كار از محكم‌كارى عيب نمى‌كند، در برابر طلب، وثيقه بگيريد. «فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ» - جايگاه افراد در احكام تفاوت دارد. براى ناشناس رهن وبراى افراد مطمئن‌ بدون رهن. «فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ ...» - نگذاريد اعتمادها و اطمينان‌ها در معاملات سلب شود. «فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ» فلسفه رهن گرفتن، اطمينان است كه اگر بدون آن اطمينان بود، رهن گرفتن ضرورتى ندارد. - افراد آگاه به حقوق مردم، در برابر مظلومان مسئولند. «وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ» - آنجا كه بيان حقّ لازم است، سكوت حرام است. «وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ» - انحراف درونى، سبب انحراف بيرونى مى‌شود. قلب گناهكار، عامل كتمان گواهى مى‌شود. «و لم يكتمها فانه آثم قلبه» - ايمان به اينكه خداوند همه كارهاى ما را مى‌داند، سبب پيدايش تقوا وبيان حقايق است. «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ» ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 و در آنچه از تـو درخواستــ میکنم، شیرینی اجابتــ را بچشان ❤️ ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🎥 | مواجهه با خانم‌های فُکُلی 🔶 علاقه زیاد شهید حججی به کتاب خاطرات 🔰 مجموعه کلیپ‌های برش‌هایی پرجاذبه و زیبا از زندگانی ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #دستنوشته_های_شهید_مدافع_حرم غلامعلی بدنیا که اومد قرار بود اسمش رو بذارند علی ! باباش میگه را
💔 یکی از معاویه های نهضت را مشاهده میکنیم برداشت آزاد از این عکس... ✍به روایتِ ... 💞 @aah3noghte💞 ؛ تا اتمام قسمت ها کپی نکنید!🌸 به رسم امانت از عکس هایی استفاده میشه که خود شهید عبدالله زاده استفاده کردند👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_هفتاد_و_شش جزر و مد اروند مکثی
✨ انتشار برای اولین بار✨ 

  

آسانسور


محمدحسین از ناحیه ی پا مجروح شده بود و در بیمارستان کرمان درمان بستری بود. مادر صبح زود مرا از خواب بیدار کرد و گفت :«هادی جان کمی گل گاوزبان جوشاندم، ببر برای محمدحسین صبح اول وقت بخورد.»


من، نمازم خواندم، لباسی پوشیدم، جوشانده را برداشتم و هنوز آفتاب نزده بود به طرف بیمارستان راه افتادم. فاصله ی خانه تا بیمارستان زیاد نبود، فقط یک کوچه فاصله داشت.

 وقتی رسیدم، چون صبح زود بود، نگهبان ها نمی گذاشتند داخل شوم. با اصرار زیاد و خواهش و تمنا قبول کردند فقط بروم، جوشانده را بدهم و سریع برگردم.


محمدحسین در طبقه ی چهارم بستری بود. من از آسانسور استفاده نکردم و از پله ها رفتم بالا. وقتی رسیدم داخل اتاق، محمدحسین خواب بود.

 خیلی آهسته جلو رفتم و بالای سرش ایستادم. یک دفعه چشمانش را باز کرد و گفت :«هادی! بالاخره آمدی؟» گفتم :«چی شده؟ مگر اتفاقی افتاده؟»


گفت :«نه! همین الان خواب می دیدم تو داری از پله ها بالا می آیی، مسیرت را دنبال کردم تا بالای سرم رسیدی. چشمانم را باز کردم، دیدم اینجا هستی.»
آن روز من خیلی تعجب کردم که چگونه متوجه شد با آسانسور نیامدم ...

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود



... 
...



💞 @aah3noghte💞