eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ آدم یکی را دوست داشته باشد، از فکرش خوابش نمی‌برد! سوره محترم سجده/۱۶ . ... 💞 @aah3noghte💞
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 سریال رو یادتونه؟ نامگذاری شخصیت کمال، به یاد بود ... 💞 @aah3noghte💞
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 مزار از جاهایی هست که خلوت نمیشه الانم بنده خدایی اومد آب بریزه روی مزار پخش رو قطع کردم ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 مزار #شهید_جلال_افشار از جاهایی هست که خلوت نمیشه الانم بنده خدایی اومد آب بریزه روی مزار پخش رو
💔 گفتم خلوتی نداره😃😅 ولی همسنگری ها این زیارت های مجازی رو دست کم نگیرید به حکمِ الاعمال بالنیات، زیارتتون قبول🥀 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 اذان میگویند و یادِ کسی در چشمانِ تَرَم، نماز میخواند! ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آل‌عمران (۷۸) وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِا
✨﷽✨ (۷۹) ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ‌ هيچ (پيامبر و) بشرى كه خداوند به او كتاب و حكم و نبوّت داده است، حقّ ندارد به مردم بگويد: به جاى خدا، بندگان من باشيد. بنابراين (شما دانشمندان اهل‌كتاب به طريق اولى چنين حقّى نداريد، بلكه بايد) به خاطر سابقه‌ى آموزش كتاب و تدريسى كه داريد، ربّانى باشيد. (۸۰) وَ لا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً أَ يَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ‌ و (خداوند) به شما فرمان نمى‌دهد كه فرشتگان وانبيا را ارباب خود قرار دهيد، آيا ممكن است، پس از آنكه تسليم خدا شديد، او شما را به كفر فرمان دهد؟ ✅ نکته ها امتياز پيامبران بر ديگران آن است كه هر قدر بر تعداد ياران و مقدار قدرتشان افزوده شود، مردم را بيشتر به بندگى خدا دعوت مى‌كنند، و هرگز راه توحيد را عوض نمى‌كنند و تأكيد و هشدارشان بيشتر مى‌شود. امّا دعوت كننده‌هاى سودجو، در ابتدا با قيافه‌اى مقدّس مآبانه ودلسوزانه كار را شروع مى‌كنند، ولى پس از رسيدن به مسند قدرت، استبداد و خودمحورى را پى‌ريزى مى‌كنند. در روايات آمده است كه به بردگان خود، «عَبدى» نگوييد، بلكه «فَتى‌» بگوييد و بردگان نيز به مولاى خود «ربّى» نگويند، بلكه «سَيّدى» بگويند. اگر انبيا نبايد پرستش بشوند، حساب ديگران روشن است. اگر مواهب معنوى عامل عبوديّت نشود، حساب زرق و برق مادّى روشن است. «رَبّانيّين» جمع «رَبّانى» به كسى گفته مى‌شود كه پيوند او با خدا محكم باشد و در فكر اصلاح و تربيت ديگران باشد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: درباره من دو گروه هلاك شدند: 1. پيروان افراطى كه مرا از حدّ بشرى بالا بردند. 2. دشمنان بى‌انصاف كه پيامبرى مرا قبول ندارند و من از هر دو گروه بيزارم. حضرت عيسى عليه السلام نيز اين هشدار را براى پيروان خود گوشزد كرده بود و نظير اين معنا را در نهج‌البلاغه از حضرت على عليه السلام نيز شاهد هستيم. همچنين فرمودند: «لاتَرفعونى فَوق حقّى فانّ اللّه تعالى اتّخذَنى عَبداً قبل ان يَتّخذَنى نَبيّاً» مرا از آنچه هستم بالاتر نبريد، همانا خداوند پيش از آنكه مرا پيامبر قرار دهد، بنده آفريده است. سپس اين آيه را تلاوت فرمودند. رسول‌خدا صلى الله عليه و آله درباره‌ى اين آيه فرمودند: هيچ مرد وزن مسلمان، آزاد يا بنده‌اى نيست مگر آنكه حقّ واجبى از خداوند بر گردن اوست و آن اينكه قرآن را فراگيرد و در قرآن تفكّر كند. 🔊 پیام ها - استفاده نادرست ازموقعيّت، محبوبيّت ومسئوليّت، ممنوع‌است. «ما كانَ لِبَشَرٍ» - كتاب و حكمت و نبوّت، انسان را از بشر بودن خارج نمى‌كند. «ما كانَ لِبَشَرٍ» - هدف انبيا، تنها نجات بشر از شرك نيست، بلكه رشد او تا مرحله‌ى ربّانى شدن است. «كُونُوا رَبَّانِيِّينَ» - راه ربّانى شدن، علمِ دين و درس كتاب است، نه تصوّف و چلّه نشينى. «رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ ...» - اگر تعليم و تعلّم و درس، انسان را ربّانى نكند، در واقع آن علم، علم نبوده است. «رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ ...» - علماى ربّانى، مفسّران واقعى قرآن هستند. «كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ» - تعليم و تدريس كتب آسمانى، بايد هميشگى باشد. «كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ ... تَدْرُسُونَ» - معلّمى، شغل انبياست. «تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ» - هرگونه دعوت به شرك از سوى هر كس كه باشد، ممنوع است. «وَ لا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا ...» - كفر، تنها انكار خدا نيست؛ بلكه پذيرش هرگونه ربّ و مستقل دانستن هر مخلوقى، كفر است. «تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً أَ يَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ» ... 💕 @aah3noghte💕
وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا
ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 تو بگو اینجا چه کار می کنی؟ ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت38 من س
💔

🔰  🔰
📕 رمان امنیتی ⛔️  ⛔️


✍️ به قلم:  


چشمانم را هم می‌بندم و از لای پلک‌هایم نگاهشان می‌کنم؛ اما کاش چشمانم را نمی‌بستم. هرچه آن شب دیده بودم، آمد جلوی چشمم.
*
گذاشته بودندش روی برانکارد؛ مثل خانم صابری. سرش به یک طرف افتاده بود؛ به سمت من؛ اما چشمانش بسته بود و نگاهم نمی‌کرد. اولش باور نکردم. گفتم شاید یک نفر دیگر باشد. دقت کردم، لب‌هایش کبود و صورتش رنگ‌پریده بود. مقنعه‌اش دور سرش کج شده بود و سرش همزمان با تکان‌های برانکارد روی دست‌اندازهای زمین لق می‌خورد.

دلم در هم پیچید. می‌خواستم بروم سر امدادگر داد بزنم بگویم گردنش شکست، آرام حرکتش بده. گلویم خشک بود. نمی‌فهمیدم چه شده. جانم درآمد تا از یکی از همکارهایش بپرسم:
- چی شده؟

همکارش با اخم نگاهم کرد. معلوم بود اعصاب ندارد. صدایش را کمی بالا برد:
- شما کی هستین آقا؟
*

چشمانم را باز می‌کنم که ادامه‌اش یادم نیاید. دو سرنشین پراید هنوز نشسته‌اند روی صندلی‌ها. خانم صابری را می‌برند آی.سی.یو.

مرصاد می‌رسد داخل بیمارستان و مرا هم می‌بیند؛ اما نمی‌آید به سمت من. می‌نشیند یک سمت دیگر. دوتا سرنشین پراید، نمی‌توانند وارد قسمت آی.سی.یو بشوند؛ ما هم همینطور.

به مرصاد پیام می‌دهم:
- دوتا مرد توی صندلی‌های ردیف من نشستند، یکی‌شون قدبلند، با تیشرت طوسی و شلوار جین، کیف کمری مشکی.
اون یکی هم قد متوسط، تیشرت و شلوار مشکی.

پیام را می‌فرستم. مرصاد سرش توی گوشی ست؛ شبیه جوان‌هایی که دارند با نامزدشان چت می‌کنند.😐
سرش را هم بلند نمی‌کند. بعد از چند ثانیه پیام می‌دهد:
- دیدمشون.

می‌نویسم: حواست به اینا باشه. از در خونه تا این‌جا دنبال آمبولانس بودن.

و دوباره می‌نویسم: یه ساعت همین‌جا بخواب، من بیدارم. بعدش نوبت توئه.

مرصاد لبخند می‌زند و سرش را تکیه می‌دهد به دیوار.
بنده خدا الان به‌جای این که با خانمش پیامک‌بازی کند و از دوران عقد لذت ببرد، باید با یک آدم نچسب مثل من در ماموریت باشد و پیامک‌بازی کند و روی صندلی‌های راهروی بیمارستان بخوابد؛ آن هم در بخش اورژانس بیمارستانی که بوی تند الکل همه جای آن پیچیده و دائم مریض تصادفی و آش و لاش می‌آورند و می‌برند.

تا صبح شیفتی مواظب خانم صابری و دوتا مرد مشکوک هستیم. هیچ کاری نمی‌کنند. همان‌طور که حدس می‌زدیم، منتظر ابوالفضل هستند.

به حاج رسول که گزارش می‌دهم، می‌گوید: عباس، این‌جا بیمارستانه، نمی‌خوام درگیری و کثیف‌کاری اتفاق بیفته. بی‌سر و صدا جمعش کن. متوجهی که؟

یک نفس عمیق می‌کشم و می‌گویم: باشه.

می‌دانم شاید این احمقانه‌ترین حرفی بود که تا حالا زده‌ام؛ اما باید بشود. باید همه چیز بدون درگیری تمام شود، طوری که آب از آب تکان نخورد. چطورش را نمی‌دانم.

فقط می‌دانم که ، هوایی ست که مردم این کشور سال‌هاست در آن نفس می‌کشند و ناامنی ندیده‌اند؛ نباید هم ببینند. مرصاد زیرچشمی نگاهم می‌کند و چند لحظه بعد پیامش می‌آید: حالا چه خاکی به سرمون بریزیم؟🙄

این سوال من هم هست! برای مرصاد می‌نویسم: توکل به خدا.
صدای حاج رسول را دوباره می‌شنوم: ابوالفضل اومد. حواستون باشه!

مرد قدبلند از لحظه ورود ابوالفضل، با دقت نگاهش می‌کند. ابوالفضل بیچاره انقدر بهم ریخته و پریشان است که اطرافش را نمی‌بیند.

دوست دارم بروم بغلش کنم. من الان حالش را بهتر از هر کسی می‌فهمم. تازه ابوالفضل دنبال برانکاردی که عزیزش روی آن خوابیده باشد ندویده است.
امیدوارانه به تلاش دکترها و پرستارها نگاه نکرده است. زیر لب همه زندگی‌اش را برای ماندن عزیزش نذر نکرده است.
با چشم خودش، کشیدن ملافه سپید روی سر عشقش را ندیده است....


...

...



💞 @aah3noghte💞

کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی ...
💔 😔 فرض کنیم خبری از شبکه‌هایِ اجتماعی و کانال‌ها نبود؛ بعضی‌هامون دقیقا چه کارِ دیگه‌ای بلدیم واسه انقلاب و امام زمان انجام بدیم؟! یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
یک نفر مانده از این قوم که بر می گردد🕯
💔 یا امام رضا واحد گمشدگان حرمت بیکار است گم شدن در حرم تو خود پیدا شدن است دعاگوی اعضای محترم کانال آه ...(۳نقطه) در حرم امام الرئوف هستیم ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
پست #شهیدجواد رو صبح گذاشتیم🥀
💔 از یه جایی به بعد... روحِ وسیع شده‌ی آسمونی تویِ بدنِ خاکی جا نمیشه همونجا امضا می‌خوره ✓ برگه شهادتو میگم ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ... ای آقام... #اربابم‌حسین #شب_جمعه #شب_جمعه_ست_هوایت_نکنم_میمیرم #آھ_اے_شھادت... #نسئل_ال
💔 ... بچه ها! راه رو نشون دادن☝️🏻 نوبت ماست که تو بیاییم این همه رفتیم، به رسیدیم؟ چی شد؟ وقتش نشده دست رفاقتی که با رفیق شهیدمون دادیم رو محکمتر فشار بدیم؟🤝 تصویر ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ✨ مهربانی كنيد تا مهربانی ببينيد! مولای ما رسول الله(ص) فرمود. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 🤲🏻 که صدامو میشنوی و همیشه بهترین مسیرها رو جلو پام قرار میدی ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 قطعه مدافعان حرم گلستان شهدای اصفهان و آلیاژ صدای آوینی🥀 ... 💞 @aah3noghte💞 حال و هوای شهدایی کانال ... رو از دست ندین👌
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آل‌عمران (۷۹) ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْ
✨﷽✨ (۸۱) وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى‌ ذلِكُمْ إِصْرِي قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ‌ و (به ياد آور) هنگامى كه خداوند از پيامبرانِ (پيشين) پيمان گرفت كه هرگاه به شما كتاب و حكمتى دادم، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه آنچه را با شماست تصديق مى‌كرد، بايد به او ايمان آوريد واو را يارى كنيد. (سپس خداوند) فرمود: آيا به اين پيمان اقرار داريد و بار سنگين پيمان مرا (بر دوش) مى‌گيريد؟ (انبيا در جواب) گفتند: (بلى) اقرار داريم، (خداوند) فرمود: خودتان شاهد باشيد ومن هم با شما از جمله گواهانم. (۸۲) فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ‌ پس كسانى كه بعد از اين (پيمان محكم،) روى برگردانند، آنان همان فاسقانند. ✅ نکته ها تفاوت مكتب انبيا، مانند تفاوت برنامه‌ى دو استاد يا دو استاندار است كه در اصول مسائل علمى و سياسى، داراى جهت واحدى هستند، ولى در مسائل جزئى، به جهت تفاوت‌هاى فردى دانش آموزان يا شرايط منطقه‌اى، برنامه‌هاى گوناگون ارائه مى‌دهند. حضرت على عليه السلام فرمود: «خداوند از انبياى پيشين پيمان گرفت كه مردم را به بعثت پيامبر اسلام و صفات او خبر و بشارت دهند و به آنان فرمان تصديق آن حضرت را بدهند». امام صادق عليه السلام فرمود: «مراد از «جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ» پيامبر اسلام است». آنچه مهم است داشتن روحيه اطاعت و تسليم فرمان خدا بودن است، گرچه ميدانى براى عمل نباشد. 🔊 پیام ها - در مديريّت الهى، لازمه‌ى سپردن مسئوليّت‌ها، تعهد و پيمان گرفتن است. «أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ» - هر جا كار سخت است، پيمان گرفتن لازم است. دست برداشتن از آئين و سنّت موجود، و ايمان و حمايت از شخص نوظهور، ساده نيست. لذا خداوند تعهد شديد مى‌گيرد. «أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ ...» - آمدن پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله قطعى است، لذا از همه‌ى انبيا پيمان گرفته شده، نه بعضى از آنها. «مِيثاقَ النَّبِيِّينَ ... جاءَكُمْ رَسُولٌ» - جريان نبوّت، مايه‌ى وحدت است، نه اسباب تفرقه و انشعاب. «رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ» - انبيا داراى هدفى مشترك هستند. لذا پيامبران قبلى، آمدن انبياى بعدى را بشارت مى‌دادند ونسبت به آنان پيمانِ ايمان ونصرت دارند، وپيامبران بعدى، انبياى قبل را تصديق مى‌كردند. «مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ» - قديمى‌ها، جديدى‌ها را تحويل بگيرند، آنها را به مردم معرّفى كنند و زمينه‌ى رشد بعدى‌ها را فراهم آورند. «لَتُؤْمِنُنَّ ... لَتَنْصُرُنَّهُ» - ايمان به تنهايى كفايت نمى‌كند، بلكه يارى و حمايت نيز لازم است. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» - در ميان انبيا، سلسله مراتب است و خاتم‌النّبيّين اشرف آنهاست، زيرا همه‌ى‌ انبيا بايد مؤمن به او و حامى او باشند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» - وقتى انبياى پيشين موظّف به ايمان وحمايت از پيامبر اسلام هستند، پس پيروان آنها نيز بايد به او ايمان آورده و از او اطاعت كنند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» - حمايتى ارزشمند است كه از ايمان سرچشمه گرفته باشد. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» - مهم، داشتن روح تسليم و پذيرفتن حقّ است، چه بسا شرايط لازم براى عمل به وجود نيايد. انبياى قبل، زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را درك نكردند، ولى اين روحيه را داشتند. «لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ» - پيمان‌شكن فاسق است. «فَمَنْ تَوَلَّى ... هُمُ الْفاسِقُونَ» ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 هر چه می‌خواهی بگیر اۍ عشق؛ آهم را نگیر .. ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 📽 روایتی از #نخبه_فاطمیون، شهید مهندس مصطفی کریمی #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞
💔 مرد اگر واقعا اهل عمل باشد، میدان برایش فرقی ندارد! چه دانشگاه باشد چه وسط ترکش و خمپاره در ، تنها به فکر است و عاقبت بخیری... تنها به دنبال فرصت بهتری است برای ادای دِین به ، برای دفاع، سربلندی و برای ازادی. اینجاست که این شوق، مصطفیِ ۲۵ ساله را از زندگی آرام و مرّفه اش می‌کشاند به میدان مین و تانک هایی که هدف اصلیشان شیعه و اعتقاداتش است. اینجاست که دستش را میگیرد و مستقیم به سمت آل الله شدن هدایتش میکند، حتی دفاع از پایان نامه اش هم مانع رسیدن به حرم نشد. او در دانشگاه ثبت کرد و پایان نامه اش را به دست عمه ی سادات سپرد، به خوبی از آن دفاع کرد و در آخر مُهر رضایت (س) آن را مزین کرد. الگو شد برای همه؛ برای برادرش مرتضی که او نیز اسلحه بدست گرفت و راهی سرزمین مقاومت شد...اما آنچه مصطفی را مردِ میدان کرد، آنچه از او شیری ساخته بود در اطراف حرم، است سرزنده و محکم همچون کوه! استوار و کسی که با مهلک ترین طوفان ها حتی ترس داغ فرزند هم نلرزید و جانانه ایستاد. همچنان برای همه سوال است که مصطفیِ نخبه ی فاطمیون در پیاده روی به ارباب چه گفت؟! چه عهدی بست و چگونه بر به پایان رساندن آن عهد ایستادگی کرد که ۴۰ روز بعد راهی سوریه شد و کامش را شیرین کرد ✍اسما همت سالروزولادت شهادت: ۲۵ مهر ۱۳۹۵ ... 💞 @aah3noghte💞