شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت87 ‼️ ششم:
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت88 حامد لبخند میزند و سیاوش با حالتی عصبی، کف دستش را به پیشانی میکوبد: باشه بابا باشه! ولی این یارو رو باید خودم برم حالیش کنم. بینامو... دوباره سیدعلی و مجید صدایشان درمیآید: عهههه! سیاوش حرصی نفسش را بیرون میدهد: شمام گیر دادین تو این هیر و ویر! حاج احمد نگاه سنگین و مهربانی به سیاوش میاندازد: آقا سیاوش! سیاوش دیگر حرفی نمیزند. حامد سرش را بالا میآورد و به من نگاه میکند. منظورش را میفهمم. از جا بلند میشوم و میگویم: بسپاریدش به من. همه نگاهها برمیگردد سمتم. سیدعلی و مجید هم با کمی دقت من را میشناسند و لبخند نصفهنیمهای میزنند. خستهاند و خاکآلود. به حامد میگویم: نقشه ماهوارهای اینجا رو داری؟ حامد یکی از نقشهها را نشانم میدهد. با دقت به محلی که حاج احمد میگفت نگاه میکنم. شبیه یک مجموعه بینراهی است. صدای حاج احمد را میشنوم که توضیح میدهد: اون جلوتر یه گروهان از بچههای فاطمیون محاصره شدند. نیروهای داعش پیشروی کردن و این بندههای خدا قیچی شدند، نزدیک سهراهی اثریا. بیشتر بچهها مجروحن، ولی جاده تا چهارصدمتری اینجا توی تیررس موشک تاوه. نمیتونیم کسی رو بفرستیم کمکشون. بقیهاش را نمیشنوم. اگر آن تکتیرانداز را بزنم، ممکن است بشود کاری کرد. بند اسلحه کلاشینکف را روی دوشم میاندازم و از اتاقک بیرون میروم. صدای حامد را از پشت سرم میشنوم: وایسا داداش! برمیگردم. با دیدن نگاه حامد دلم میریزد. حامد قمقمهاش را میدهد به من: هوا خیلی گرمه، همراهت باشه. مواظب خودت باش. ذهنم را جمع و جور میکنم تا دلم آرام شود؛ اما نمیشود. زیر لب آیه حفظ میخوانم و به سمت حامد فوت میکنم. حامد میزند سر شانهام: خدا به همراهت. راه میافتم؛ پیاده و در دل بیابان به سمت همان ساختمانها. دولا و در پناه شکافِ شانه خاکی جاده قدم برمیدارم که در تیررس نباشم. از زمین آتش بلند میشود انقدر که هوا گرم است. خودم را میرسانم به ساختمانها و با کمک اتوبوسها و کامیونهایی که کنار جاده رها شدهاند، به ساختمانها نزدیکتر میشوم. پشت یکی از همان اتوبوسها مینشینم. اینجا یک تعمیرگاه ماشینهای سنگین بوده است؛ اما پیداست مدتها از حضور تعمیرکار و رانندهها در آن گذشته. ترکشهای ریز و درشت بدنه اتوبوس را سوراخ سوراخ کردهاند. به لاستیک اتوبوس تکیه میدهم و به محوطه آسفالت که مربوط به مجتمع بینراهی ست نگاه میکنم. آخر محوطه یک سایهبان بزرگ است که البته قسمتی از سقف فلزیاش افتاده روی زمین و یکی دو اتاقک نیمهآوار. نزدیکتر به من، دو ساختمان هستند که بلندترند. روی زمین آسفالت که پر است از پاره آجر و سنگ، کسی را میبینم که میان دو ساختمان افتاده روی زمین. روی زمین و میان بلوکهای بتنی که یکی نه یکی کنده شدهاند، سینهخیز میروم تا به او نزدیکتر شوم و پشت یک ماشین نیمهسوخته سنگر میگیرم. حالا جنازه را بهتر میبینم؛ نمیشناسمش اما لباس نیروهای دفاعالوطنی را پوشیده. بیسیم را درمیآورم و با صدایی خفه، حامد را صدا میزنم: عابس، عابس، حیدر! جواب نمیآید. دوباره صدایش میزنم و جواب نمیگیرم. عرق سرد مینشیند روی تنم. چهره حامد میآید جلوی چشمم. ناگاه زمین زیر پایم میلرزد؛ سر میچرخانم که جاده را ببینم. یک تویوتای هایلوکس با سرعت از جاده رد میشود و به سمت سه راهی اثریا میرود.انقدر سریع که سرنشینانش را ندیدم. تا سر میچرخانم، صدای وحشتناک انفجار میآید و یک لرزش شدیدتر؛ طوری که حس میکنم چهارستون ساختمانها هم به لرزه درآمده. گرد و غبار جاده را پر میکند. دستانم را سپر سر و صورتم میکنم که از اصابت ترکش در امان بمانم. گوشهایم چند لحظه کیپ میشوند. دوباره در بیسیم حامد را صدا میزنم: عابس عابس حیدر! و باز هم سکوت. یادم میافتد حاج احمد گفته بود این جاده در تیررس موشک تاو است. احتمالاً همان هایلوکس را دیدهاند که میخواهند بزنندش. دلشورهام شدیدتر میشود. صدای انفجار بعدی دورتر است؛ اما باز هم زمین را میلرزاند. تا الان سه تا صد و پنجاههزار دلار دود شد رفت هوا.😐 #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی #کانال_آه...`
💔
#قرار_عاشقی
جز به آغوش تو آرامگهۍ نیست مرا ..
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 شب جمعه ست #شهدا محضر ارباب بی کفن ما هم با دل سوخته، غبطه میخوریم به حال شهدا راستی! امشب مادری
💔
فرا رسیدن سالگرد #شهادت حضرت صدیقه طاهره
ام الائمه
همسر حیدر کرار
دختر ختم رسل را
تسلیت عرض می کنیم
لطفا صلواتی جهت تعالی مقام شهدا از صدر اسلام تا حال
عنایت بفرمایید
#یازهرا
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فاطمیه افسانه نیست_۲۰۲۱_۱۲_۱۴_۲۰_۱۷_۳۱_۱۲۵.mp3
8.32M
💔
#آھ...
فاطمیه افسانه نیست
کربلایی محمد حسین پویانفر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 زیر عبای خویش می گیرد عالم را مهربان پیامبر ما صلّوا على رسولِ الله و آله ﷺ #اللهم_صل_علي_محمد
💔
سلام بر تو
به تعداد تمام دخترانی
که از قبر رهانیدی...
صلّوا على رسولِ الله و آله ﷺ
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#شنبه_های_نبوی
#من_محمد_را_دوست_دارم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
#بسم_الله
ن والقلم و مایسطرون
نون، سوگند به قلم و ان چه می نویسند
سوره قلم، آیه۱
#یک_حبه_نور✨
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #شیطان_میگه: بدمیگم؟😏✌️ #تصویربازشود #توییت #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aa
💔
#شیطان_میگه:
چی بگم از خوبی های این عمل 😍
ناامید نمیکنه ، که میکنه
بی انگیره نمیکنه ، که میکنه
بی هدف نمیکنه ، که میکنه
منزوی نمیکنه ، که میکنه
جسمش مریض نمیشه ، که میشه
لجباز و افسرده اش نمیکنه ، که میکنه ( وقتی تو این عمل از خودشو اون حالتی که هست قرارمیگیره ، از همه جا قطع امید میکنه و با اصرار فراوان و لجبازی های بیشتر ، پشت سر هم و با دفعات مرتبه بالا انجامش میده )
صورت و بدنش بد فرم نمیشه ، که میشه
و........
کسی که بخواد هم این عمل رو بذاره کنار ، رگباری وسوسه اش میکنم.
رگباری مزه لذت این عمل رو زیر زبونش میارم
رگباری میندازمش یاد فیلمای 😉 که محرکی باشه براش
اما بین خودمون بمونه. از کسی که قلبا بخواد ازش خارج بشه میترسم.
از کسی که بهونه های این عمل رو برا خودش قیچی کنه ، میترسم.
بهونه های مختلف این عمل : شرایط ازدواج نیست😤
بیکارم 😤 ، من معتادش شدم و نمیتونم بذارم کنار 😢 ، این همه خوشگل تو خیابون هست 😕 ، کنترل سخته😦 و.....
خوشحالم که این گناه و عمل جوری هست که شخص دلش نمیاد ازش دل بکنه ، برا همینه که نمیتونه بذارش کنار و من رو برای شکست خودش موفق کرده 😍
پ.ن : اعتراف به گناه یا تایید نکنید
#تصویربازشود
#توییت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 یه داغ هایی هیچ وقت سرد نمیشن تا نسوزاندت🔥 خاموش نمیشن🌪 #روزشمار_دلتنگی💔 #حاج_قاسم #مرد_میدان
💔
مرا، #تو غایت مقصودی از جهان ای دوست
هزار جان عزیزت فدای جان ای دوست
#روزشمار_دلتنگی💔
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
#استوری #پروفایل😍
#قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_هنوز_زنده_ست
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
*روزی که آیتالله جوادی آملی خاک بر سر خود ریخت !*😱
در زمان دفاع مقدس روزی آیتالله جوادی آملی به جبهه مشرف شده بود تا با رزمندگان بسیجی دیداری داشته باشند
در میان رزمندگان ، یک نوجوان بسیجی باصفایی بود که حدود ۱۴ سال داشت...
.. پایین ارتفاع چشمهای بود و باران گلوله از سوی عراقیها میبارید؛
لذا فرمانده ها گفته بودند
برای وضو هم به آنجا نروید.
بالا بنشینید و همانجا تیمم کنید.
آیتالله جوادی که وارد منطقه شده بود
آن نوجوان ۱۴ ساله داشت به سمت چشمه میرفت تا وضو بگیرد!
بچه ها، فریاد می زدند؛ نرو خطرناکه
ولی او گوش نمی کرد.
بچه ها آخر سر متوسل شدن به این عالم وارسته یعنی حضرت آیتالله جوادی آملی که آقا جان ؛ شما یه کاری بکنید
آقا نوجوان را صدا کردند که عزیزم کجا میروی؟
گفت؛ میروم پایین وضو بگیرم. گفتند پسر عزیزم!
پایین خطرناک است.
فرمانده ها گفته اند میتوانید تیمم کنید لذا
شما تکلیفی ندارید و نماز با تیمم کافی است.
نوجوان بسیجی نگاهی بسیار زیبا به چشمان مبارک این عارف بزرگوار کرد و لبخندی زد و گفت؛
حاج آقا بگذارید #نماز_آخرم را با حال بخونم
رفت وضو گرفت و نماز باحالی خواند....
دقایقی بعد قرار بود عدهای از بسیجیا برند جلو و با عراقیا درگیر بشند.
اتفاقا یکی از آنها همین نوجوان ۱۴ ساله بود.
یکی دو ساعت بعد آیتالله جوادی را صدا کردند و گفتند
حاج آقا بیاید پایین ارتفاع . آقا رفت پایین! جنازهای آوردند؛
آقای جوادی آملی بالاسر جنازه نشستند ، دیدند همان نوجوان با
همان لبخند زیبا پرکشیده و رفته...🥀
آیت الله جوادی آملی کنار جنازه اون بسیجی و روی خاک نشستند ،
#عمامه خود را از سر برداشتند و خاک بر سر #مبارکشان ریختند و گفتند:
جوادی ، #فلسفه_بخوان
جوادی ! #عرفان_بخوان.
امام به اینها #چی_یاد_داد که به ما یاد نداد؟!
من به او می گویم نرو ولی
او می گوید بگذار نماز آخرم را با حال بخونم !
تو از کجا می دانستی که این نماز ، نماز آخر توست؟!
🌺 شادی روح شهدای از صدر اسلام تا روز محشر صلوات..
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
14.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
🎥بیانات آیت الله جوادی آملی همراه با اشک:
"شما قبرهای #شهدای_گمنام را رفتید دیدید یا نه، اگر یك وقت فرصت كردید، آن الواح مزار این شهدای گمنام را بخوانید، ببینید كه روی این لوح ها چه نوشتند؛ شعری معروف است كه
گر بشكافی هنوز خاك شهیدان عشق ٭٭٭ آید از آن کشتگان زمزمه دوست دوست
ولی وقتی شهدای گمنام آمدند، روی قبر و الواح مزار این #شهدای_گمنام، این چنین نوشته شد: «آید از آن كشتگان زمزمه یا حسین»؛
اینها به خدا راست است! «آید از آن كشتگان زمزمه یا حسین». ما با اینها زنده هستیم، اینها را فراموش نكنیم."
💐شادی ارواح مطهر شهدای دفاع مقدس فاتحه ای همراه با صلوات
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آلعمران (۱۳۵) وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُ
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_آلعمران
(۱۳۶) أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ
پاداش آنان (متّقين) از طرف پروردگارشان، مغفرت و باغهايى است كه از زير درختان آنها نهرها جارى است و براى همشيه در آن (باغها) هستند و چه نيكوست پاداش اهل عمل.
✅ نکته ها
آمدن كلمات «المُتّقين»، «الُمحسنين» و «العاملين» در پايانِ سه آيه پى درپى، نشانگر آن است كه تقوا يك حالت انزوا و عزلت و حالت روحى نيست، بلكه حضور در صحنه، همراه با عمل و احسان است.
🔊 پیام ها
- تا انسان از گناه پاك نشود، شايستگى ورود به بهشت را ندارد. «مَغْفِرَةٌ ... جَنَّاتٌ»
- عفو ومغفرت خداوند، براى تربيت انسان است. «مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ»
- تنها با آرزو نمىتوان به الطاف خداوند رسيد، بلكه كار و عمل لازم است.
«نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ»
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا
ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!