eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 حضرت آیت‌الله قدس‌سره: 📝 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در حدیث ثقلین که مورد اتفاق فریقَین (شیعه و سنی) است، فرمودند: 🔸«إِنی تارِک فیکمُ الثقْلَین، أَحَدُهُما أَکبَرُ مِنَ الآخَرِ: کتابَ الله‌ِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السماءِ إِلَی الأرْضِ؛ وَ عِتْرَتی أَهْلَ بَیتی. وَ إِنهُما لَنْ یفْتَرِقا حَتی یرِدا عَلَیَّ الْحَوْضَ؛ 🔹من دو چیز سنگین و گران‌بها در میان شما [به یادگار] می‌گذارم که یکی از دیگری بزرگ‌تر است: کتاب خدا، ریسمانی که از آسمان به سوی زمین کشیده شده است، و دیگری، بستگان و خاندانم. و این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد، تا اینکه در [کنار] حوض [کوثر] بر من وارد شوند». ... 💞 @aah3noghte💞
💔 طورۍزندگۍکن ڪه وقتۍ بهت گفتن الهۍخدایڪۍمثل خودت‌روبهٺ‌بده. راحت‌بتونۍبگی آمین ... !! ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت128 مطهره با
💔

  
📕 رمان امنیتی  ⛔️

✍️ به قلم:  



یک چیز نوک‌تیز در پهلویم فرو رفته؛ انقدر عمیق فرو رفته که حس می‌کنم الان است که از سمت دیگر بیرون بزند.

همان نفس نصفه‌نیمه‌ای که داشتم هم تنگ می‌شود.
دستی آن چیز نوک‌تیز را از پهلویم بیرون می‌کشد؛ دردش شدیدتر می‌شود.
خون گرم روی بدنم جریان پیدا می‌کند. می‌افتم روی زانوهایم.

کمیل که داشت می‌رفت، می‌ایستد و مطهره می‌دود به سمتم.
می‌خواهم حرفی بزنم که دوباره یک چیز نوک‌تیز در سینه‌ام فرو می‌رود؛ میان دنده‌هایم.

کلا نفس کشیدن از یادم می‌رود. بجای هوا، خون در گلویم جریان پیدا می‌کند.

مطهره دارد می‌دود. کمیل بالای سرم می‌ایستد و دستش را به سمتم دراز می‌کند: بیا عباس! بیا! دیگه تموم شد، دستت رو بده به من!

مطهره می‌رسد مقابلم و زانو می‌زند. فقط نگاه می‌کند.
می‌خواهم صدایش بزنم؛ اما بجای کلمه، خون از دهانم می‌ریزد.

کمیل راهنمایی‌ام می‌کند: بگو !

دستم را می‌گذارم روی سینه‌ام. دارم می‌افتم روی زمین. مطهره شانه‌هایم را می‌گیرد که نیفتم.

کمیل می‌گوید: دیگه تموم شد. الان همه‌چی درست می‌شه، فقط بگو یا حسین.

لب‌هایم را به ذکر یا حسین می‌چرخانم؛ اما صدایی از دهانم خارج نمی‌شود. خسته‌ام؛ خیلی خسته.

به مطهره نگاه می‌کنم. مطهره یک لبخندِ آمیخته با نگرانی می‌زند و پلک بر هم می‌گذارد: الان تموم می‌شه. یکم دیگه مونده. تو از مایی، تو  می‌شی. تو این‌جا شهید می‌شی.

لبخند می‌زنم و لب‌هایم را تکان می‌دهم: خدایا شکرت... خدایا شکرت...

-مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ. بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ. فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ. يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ. فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ؟ 

(دو دریای [شیرین و شور] را روان ساخت در حالی که همواره باهم تلاقی و برخورد دارند؛ (ولی) میان آن دو حایلی است که به هم تجاوز نمی‌کنند[درنتیجه باهم مخلوط نمی شوند!]. پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟ از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان بیرون می آید. پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟).

ماسک روی صورتم سنگینی می‌کند.
دوباره ادراکات دنیایی... 
دوباره شنیدن، دوباره لمس کردن، دوباره دیدن و درد کشیدن. 

این صدای مادر است که دارد سوره الرحمن زمزمه می‌کند.
با شنیدن صدایش، شوکه چشم باز می‌کنم و سر می‌چرخانم به سمت منبع صوت.

مادر نشسته کنار تخت و قرآن کوچکی را مقابلش باز کرده. 

مادر آمده است دمشق یا من برگشته‌ام ایران؟ چقدر بیهوش بوده‌ام مگر؟
در آن جهانی که بودم، زمان وجود نداشت که آدم‌ها را اسیر خود کند و به بازی بگیرد.

تلاش می‌کنم از زیر ماسک اکسیژنی که روی صورتم گذاشته‌اند، صدایم را به مادر برسانم:
- مامان...

ماسک بخار می‌گیرد. مادر صدای آرام و بی‌رمقم را نمی‌شنود. دوباره به حنجره‌ام فشار می‌آورم:
- مامان...

نگاه از قرآن کوچکش می‌گیرد و من را نگاه می‌کند. چقدر دلم برای دیدن چهره‌اش تنگ شده بود!

سیاوش راست می‌گفت که ما هرقدر هم ادعا داشته باشیم، آخرش  هستیم.

مادر چند ثانیه از پشت شیشه‌های عینکش به صورتم دقیق می‌شود و بعد، لب‌هایش به خنده باز می‌شود:
- عباس مادر! خوبی؟

می‌خندم. مادر از جا بلند می‌شود و با دقت نگاهم می‌کند.
دستش را میان موهایم می‌کشد و برق اشک را در چشمانش می‌بینم:
- خدایا شکرت...خوبی مادر؟

- خوبم.

- داشتم نگران می‌شدم. دکتر گفته بود همین موقع‌ها به هوش میای.

می‌خواهم بدنم را بالا بکشم و بنشینم؛ اما مادر اجازه نمی‌دهد:
- تکون نخور مادر. اصلا نباید تکون بخوری.

و به چست‌تیوبی* که به سینه‌ام وارد کرده‌اند اشاره می‌کند.

...
...



💞 @aah3noghte💞
___________________

*: چِست‌تیوب یا لوله قفسه سینه که با نام تخلیه‌کننده قفسه سینه، یا تخلیه بین دنده‌ای نیز شناخته می‌شود، یک لوله پلاستیکی قابل انعطاف است که از طریق دیواره قفسه سینه وارد شده و در فضای داخل پرده جنب قرار می‌گیرد. هدف از قرار دادن  لوله تخلیه هوا، تخلیه مایعات، خون و یا تخلیه چرک تجمع یافته از فضای داخل قفسه سینه است.
شهید شو 🌷
💔 جواد در دوران دبستان درسش خوب بود و با پسرهمسایه، رقابت می‌کردند، سر همین رقابت هم خیلی با علی د
💔 اولش در بسیج مدرسه بود اما سال بعد آمد و گفت نمی تواند توی بسیج دانش آموزی آن قدری که دلش می خواهد، فعالیت کند. گفت می خواهد برود پایگاه بسیج محل. آنجا دایره دوستانش هم بیشتر شد. از همان روزها معلوم بود چقدر است.... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ... آیه الله سیدعلی قاضی: شب جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخوانید و هدیه کنید به امام زمان علی
💔 ... آیت الله بهجت رحمة‌الله‌علیه: استادم سيدعلي قاضي را در خواب ديدم، به او گفتم چه چيزي حسرت شما در دنياست كه انجام نداده ايد؟ ايشان فرمودند: حسرت ميخورم كه چرا در دنيا فقط روزي يك مرتبه ميخواندم. «وحشتناك ترين لحظه زماني است كه انسان را در سرازيري قبر ميگذارند» شخصي نزد امام صادق(علیه السلام) رفت و گفت: من از آن لحظه ميترسم. چه كنم؟ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: زيارت عاشورا را زياد بخوان. آن فرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟! امام صادق فرمود: مگر در پايان زيارت عاشورا نميخوانيد، اللهم ارزقني شفاعة الحسين يوم الورود؟ يعني خدايا شفاعت حسين(علیه السلام) را هنگام ورود به قبر روزى من كن. زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين (علیه السلام) در آن لحظه به‌ فريادتان برسد.🌷 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 و کدام نعمت بالاتر از این که رحمت‌ات نصیبِ ماست... صحن پیامبر اعظم امام رضا ع صلّوا على رسولِ
💔 کسی که شهرت او رحمت للعالمین باشد یگانه آینه‌دارِ، خدا، روی زمین باشد چه توصیفی از این بهتر، پیمبر باشی و نامت: رسول مهربانی‌ها، نبی باشد، امین باشد صلّوا على رسولِ الله و آله ﷺ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ. خداوند برای هیچ کس دو قلب در درونش قرار نداده است. ۴ . ... 💕 @aah3noghte💕
💔 🤲🏻 ‏اگه کسی رو دارید که حال خرابتون رو از طرز حرف زدن یا چهره‌ی درهمتون میفهمه، خیلی خوشبختید خداتون رو شکر کنید. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 روح‌الله‌همیشه‌‌می‌گفت«بیابراخودمون‌باقیات‌الصالحات‌جمع‌کنیم. یه‌کاری‌بکنیم‌که‌بعدازمرگمون‌هم‌اون‌دنیا به‌کارمون‌بیاد.» غبطه‌میخوردومی‌گفت: «خوش‌به‌حال‌پدر‌و‌مادرامام‌خمینی. ببین‌چه‌پسری‌تربیت‌کردن‌که‌هنوزهم براشون‌باقیات‌الصالحاته.» زینب‌به‌این‌فکرمیکردکه‌حالاخود‌روح‌الله‌شهیدشده‌وباقیات‌الصالحات‌پدرو مادرشه‌وچقدرقشنگ‌به‌چیزی‌که‌ میخواست‌رسیده‌بود. 🕊💔 ... 💞 @aah3noghte💞