شهید شو 🌷
💔 سلام همسنگری ها #روز_هشتم_چله_زیارت_عاشورا و هر روز به نیت یک شهید🥀 امروز به نیت #شهید_یوسف_قربان
💔
سلام همسنگری ها
#روز_نهم_چله_زیارت_عاشورا
و هر روز به نیت یک شهید🥀
امروز به نیت #شهید_عبدالرسول_زرین
این طریق خواندن زیارت عاشورا بسیار مجرب هست برای رسیدن به حاجت
و گفته شده تا یک سال مداومت شود
ان شالله بعد از چله هم ادامه بدیم تا یک سال
طریقه خواندن:
ابتدا دعای امین الله را می خوانیم (چون به خاطر گناهانی که از ما سر زده نعوذ بالله دچار ظلم در حق معصومین شده باشیم، شامل لعن زیارت عاشورا نشویم)
زیارت عاشورا را با ۱۰ لعن و ۱۰ سلام میخوانیم
نماز زیارت
دعای علقمه
#بسم_الله
اگر دوست داشتید نام کاربریتونو بفرستید تا بدونیم چند نفریم....
و اینکه میتونید نام #دوست_شهیدتونو ارسال کنید تا به نیت ایشون هم خوانده شود
@Emadodin123
💕 @aah3noghte💕
💔
#دم_اذانی
فرمانم دادی تا بگویی:
دوستت دارم
فرمانت میبرم تا بگویم:
دوستت دارم...
#علی_اکبر_بقایی!
بنویس او … بخوان تو …
(گزیده گویی هایی با خدا)
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
🔴 فضیلت سورۀ واقعه در شب جمعه
🔸امام صادق (عَلَیْهِالسَّلاٰم) فرمودند:
🔹هر کس در هر شب جمعه، سورۀ واقعه را بخواند، خداوند، او را دوست میدارد و محبوب همۀ مردمانش میگرداند، و هرگز در دنیا گرفتار بدبختی، فقر، درماندگی و هیچ آفتی از آفات دنیا نخواهد شد و از همراهان امیرالمؤمنین (عَلَیْهِالسَّلاٰم) خواهد بود. این سوره، ویژۀ امیرالمؤمنین (عَلَیْهِالسَّلاٰم) است و کسی در آن شریکش نیست.
📚 ثواب الأعمال، ج۱، ص۱۱۷
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
شهیدۍکہمبارزهوجہاددَر᭝راه
خــــدارابهبازیگرۍترجیحداد.
#شهید_علا_حسن_نجمه
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
🔶 #حسینبنعلےراهےشد
💠 ۲۸ رجب سالروز خروج کاروان حسینی ...
تازه می خواست دلم سرخوش مبعث گردد
خبر آمد حسین بن علی راهی شد ...
چند روزیست خدایا که پسر دار شده
یا رب ای کاش علی اصغر خود را نبرد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
🎥 ببینید | آخرین دستنوشتهی رتبه یک #پزشکی
🔸 نامهای خواندنی از #رتبه_یک کنکور پزشکی برای تمام نسلها
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت ۱۲اسفند، سالروز شهادت شهید احمدرضا احدی، رتبه یک پزشکی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#قرار_عاشقی
دلم را در هیاهوی ارادتها رها کردم
که آرامش بگیرد بین غوغای ضریح تو
#سلام_آقا
شهید شو 🌷
`💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت160 خانه آسیب
`💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت161 از ترس این که تلهای سر راهش باشد، با چند گام بلند خودم را به او میرسانم و از پشت سر در آغوشش میگیرم. بدون توجه به دست و پا زدنها و جیغهای ممتدش، از روی زمین بلندش میکنم و میدوم به سمت دیوار. دختر جیغ میکشد و به لباسم چنگ میاندازد. کنار دیوار بر زمین میگذارمش. دیگر نایی برای جیغ زدن ندارد و آرام ناله میکند. مقابلش زانو میزنم. از حالات و رفتارهایش پیداست دچار شوک شدیدی شده. بدنش میلرزد و دندانهایش از ترس بهم میخورند. چهار، پنج سال بیشتر ندارد. موهای روشنش درهم ریخته و اشک روی صورتش رد انداخته. سرتا پایش خاکی ست و با چشمانی طوسی و زیبا اما لبریز از ترس، به من نگاه میکند. طبیعی ست که از بخاطر لباس نظامیای که به تن دارم، از من بترسد. تابهحال دختری نداشتهام که بلد باشم یک دختربچه را چطور باید آرام کرد و باید اعتراف کنم واقعاً در موقعیت سختی قرار دارم!🙄 مطهره را میبینم که کنار دختربچه ایستاده و میگوید: فقط نوازشش کن، همین! دو دستم را دوطرف صورتم میگذارم و نوازشش میکنم. آرام نمیشود و اشک از چشمانش میچکد. با دستپاچگی دنبال قمقمهام میگردم و آن را مقابل لبان دخترک میگیرم: - مای! (آب!) دختر که حتما گلویش از جیغهای ممتد خراشیده شده، دهانش را برای نوشیدن آب باز میکند. کمی آب در دهانش میریزم و دستش را میگیرم. مطهره هم مقابل دختر مینشیند و میان موهای وزوزی و بور دخترک دست میکشد. دخترک آرامتر میشود و کمکم به من اعتماد میکند. مینشانمش روی پایم، کمی از آب قمقمه را روی صورتش میریزم و اشکهایش را پاک میکنم. موهای خاکآلودش را نوازش میکنم و میگویم: - اهدئی روحی. نحنا اصدقا. جئنا لمساعدۀ. لاتخافی عزیزتی.(آروم باش جانم. ما دوستیم. اومدیم کمک کنیم. نترس عزیزم.) صدای جیغ هنوز به گوش میرسد. دخترک نفسنفس میزند. با دستان کوچکش پیراهنم را میگیرد و خودش را به سینهام میچسباند. دستانش زخمیاند و پارچهای که روی زخمش بستهاند، کثیف و سیاه شده. میپرسم: - شو اسمک روحی؟(اسمت چیه جانم؟) چندثانیهای درنگ میکند و جواب نمیدهد. سوال دیگری میپرسم: - وین ماما؟(مامانت کجاست؟) بازهم جواب نمیدهد و اشک چشمانش را پر میکند. الان است که گریه بیفتد. مطهره با صدایی نرم و مادرانه میگوید: -چه دختر خوشگلی! چه خانومی! عزیز دلم! و به صورت دخترک دست میکشد. دخترک لبخند میزند و تنفسش به حالت عادی برمیگردد. سرش را به سینه من تکیه میدهد. دستم را پشت گردنش میگذارم و خاک را از میان موهایش میتکانم. یعنی دخترک مطهره را میبیند؟ میترسم چنین سوالی از او بپرسم. کاش شکلاتی چیزی همراهم بود که بدهم به دخترک؛ اما هیچ ندارم. #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 عصرهای جمعه میرفتیم مراسم ختم #صلوات یا #حدیث_کسا. میگفت: این یکی دو روز که میتوانم باید خودم
💔
تولد #آقاجواد مرداد بود و تولد قمری اش هم مصادف بود با تولد امام رضا علیه السلام.
خودش بیشتر همانی را دوست داشت که با تولد امام رضا همراه بود اما من همیشه هر دو تایش را برایشتولد میگرفتم.
راوی همسر #شهید_جواد_محمدی
قسمتیازکتاب #دخترها_بابایی_اند با اندکی تغییر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس