💔
وقتی به او فکر میکنم
پر از حرف میشوم ...
پر از شوق
پر از احساس
پر از شادی
و مملو از غم ...
#مولا جان💔
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#لوگوعکسپاڪنشه
💔
#کسی_که_همیشه_هست
...و چون آن دو گروه یکدیگر را دیدند، اصحاب موسى گفتند:حتماً ما به چنگ آنان خواهیم افتاد.
موسى گفت:اینچنین نیست، بىتردید پروردگارم با من است، و به زودى مرا هدایت خواهد کرد. پس به موسى وحى کردیم که:عصایت را به این دریا بزن. پس[دریا]از هم شکافت و هر پارهاش چون کوهى بزرگ بود..و موسی و هر که با او بود را نجات دادیم...
#سوره_شعرا(۶۱_۶۵)
پشت سرش را نگاه کرد. سیاهیِ لشکرِ فرعون را میشد دید. پیش رویش امواج خروشان نیل بود و کنارش جماعتی از بنیاسرائیل که باورش کرده بودند و به حرفهایش ایمان آورده بودند.
حالا امّا درست وسطِ معرکه،جایی که ایمانشان،در معرض محک بود،کم آورده بودند و گفته بودند:کارِ ما دیگر حتماً تمام است..
همهی وجود مرد را امّاایمانی غریب آکنده بود. دوباره پیشِ رو و پشت سرش را نگاه کرد.دلش تکان نخورد.
فقط گفت:محال است خدا من را توی این حال تنها بگذارد.
گفت:پروردگارِ من با من است. حتماً راهی را نشانم خواهد داد.
چند دقیقه بعد قاصدِ وحی پیغام آورده بود که عصایت را به نیل بزن. چند دقیقه بعدترش، همان امواجِ خروشان،ناباورانه، راه را برای مرد و همراهانش باز کرده بودند.
خواستم بگویم خوب میشد اگر گاهی ما هم درست وسطِ معرکههایی که پیشِ رو و پشتِ سرِمان،بسته است
همان جاهایی که فکر میکنیم دیگر راهی نمانده
همانجاهایی که دور و بریها هم از شرایط ناامید شدهاند
همان توقفگاههای تلخ یأس، با یقین بگوییم کسی هست که همیشه هست
کسی هست که وقتی قدمهای آدم راست باشد، توی تنگنا و بنبست نگذاردش
کسی هست که همیشه توی لحظههای سخت، قاصد بفرستدراه نشان دهد.
💔
ابراهیم جان!
شب میلاد تو بهانه ای برای یافتن خویشتن خویش است وگرنه تو هر روز تولدی در قلب ما داری
پهلوان تولدت مبروک.
#ارسالی
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_گمنام
💞 @shahiidsho💞
_رفیقیـازدهروزمـوندھبہپایان
ماهرمضون،قصـدنداریبخـاطرمولا
یہاخلاقبدتـوترڪ ڪنـے....؟!
+بسمـ اللّـھ🍃
_همیـن الان :)))
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
یکی از مسئولین مستقیمش میگفت:
#ماه_رمضان بود، رفته بودم بادینده (منطقه ای کویری در اطراف #ورامین) که #محمودرضا را آنجا دیدم. مهمانانی از #حاشیه خلیج فارس داشت و با زبان روزه داشت در هوای #گرم آنها را آموزش میداد.
نقطه ای که محمودرضا در آنجا آموزش میداد در #عمق ١١٠ کیلومتری کویر بود.
#گرمای هوا شاید ٤٥ درجه بود آنروز ولی روزه اش را نشکسته بود در حالیکه نیروهایش هیچکدام روزه نبودند و آب می خوردند.
#محمودرضا میگفت :من چون مربی هستم و در #مأموریت آموزشی و کثیر السفر هستم نمی توانم #روزه ام را بخورم. حقا مزد محمودرضا کمتر از #شهادت نبود."
راوی:دکتر احمدرضا بیضائی
#شهید_محمودرضا_بیضائی
#رمضان
#مسافر
#شهادت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#لوگوعکسپاڪنشه