eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
3.7هزار ویدیو
70 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 زمستان است ولی من، به تو دلگرمم❤️ نائب 💞 @shahiidsho💞
1_1977778324.mp3
5.17M
💔 ۴۰ 🎈🎊 تولدت مبارک 🎊🎈 👈اگه جریان تولدت به برزخ، شیرین و بی وحشت، اتفاق بیفته؛ یعنی زندگی ات در دنیا، ثمره ی خوبی داشته! 🎀دیگه خبرای خوبی در راهه...🎈🎈🎈 🎊 تولدت حتما مبارکه🎂🎉 💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 قسمت نود و دو صورتشو به شون
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی 🔹🔹فصل دوم🔹🔹 قسمت نود و سه متن پیامک این بود: های عشقم. -های هانی. کجایی؟ -داریم میاییم. -خیلی وقته منتظرتم. زود بیا. -باشه. کیا باهاتن؟ -هستن بچه ها. تنها نیستم. محمد به سعید گفت: استعلام هویت این دو تا! فورا! سعید چند دقیقه بعد گفت: دو تاشون خانم هستند. اونی که تو ون هست، 18 ساله. اونی هم بیرونه و میدون انقلابه، 17 ساله. محمد: چند دقیقه تارسیدن این ون به میدون انقلاب زمان داریم؟ سعید از رو نقشه گفت: بیست دقیقه شاید. بقیشون بیشتر. محمد از طریق یکی از دوربین های میدون انقلاب، موقعیت دقیق دختره رو شناسایی کرد. محمد به سعید گفت: منو وصل کن به یکی از واحد خواهران مستقر در اطراف میدون انقلاب. سعید چند لحظه بعد گفت: رو خطتون هستند. واحد 700 700: سلام. بفرمایید. محمد: سلام. خدا قوت. شما الان دقیقا کجا هستید؟ 700: من و یکی دیگه از خانما داریم به ویترین کتاب فروشی ........ نگاه میکنیم. محمد دوربین را برد به طرف موقعیتی که 700 اعلام کرد. گفت: همین دو تا خانم مانتویی با شال های سیاه و سورمه ای. دوستتون کیف داره اما شما نه. درسته؟ 700: بله. محمد: بسیار خوب. وسیله دارین؟ 700: بله. فرعی اول موقعیت A مستقر هست. محمد: سه تا دختر در موقعیت شمال غربی میدون ... پشت تاکسیا ایستادند. حرکت کنید تا دنبالشو بگم. 700 با دوستش به طرف اونا حرکت کردند. همین طور که از میدون و لا به لای ماشینا حرکت میرفتند، محمد ادامه حرفاشو گفت: من میخوام بدونم دوست دخترِ وسطی ... که یه پیراهن راه راه داره و شلوار کوتاه و یک کیف صورتی داره و اسمش رُز هست، برای چی داره میاد میدون انقلاب؟ 700: اسم دوستش چیه؟ محمد: گیتی. 700: اگر لازم شد ... ؟ محمد: بدون ذره ای تنش! محمد از طریق دوربینا دید که 700 و دوستش رفتند به طرف اون سه تا دختر. 700 با رز شروع به حرف زدن کرد. لحظه ای نگذشت که 700 موفق شد رز و دو تا دختر دیگه رو به طرفی که میخواست و ماشینشون بود بکشونه. اما محمد دید که وارد کوچه نشدند. همون سر کوچه با هم حرف زدند. زمان داشت میگذشت و ون ها لحظه به لحظه به میدون انقلاب نزدیکتر میشدند. موقعیت ماشین ها حاکی از این بود که ترافیک ها یه کم کمتر شده و خیلی دیگه زمان نداریم. شاید ده دقیقه نشد که 700 اومد پشت خط محمد: قربان 700 هستم. محمد: بفرمایید. 700 گفت: این اصلا دختر نیست. رفتاراش یه جورایی تِرَنسه. خیلی ادای دخترا رو در میاره! ادامه دارد... به قلم محمدرضا حدادپورجهرمی @mohamadrezahadadpour 💕 @shahiidsho💕
💔 ➖تو این هوای سرد ،کجایی رفیق⁉️ ➕گلزار شهدا..... یه مادر شهید هم، اینجاست..... توی سرمای زمین ، قلب داغدارش رو آورده کنار مزار پسرش..... و پناه بر خدا ،از غم چشمانش..... یاران آخرالزمانی 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
شهید شو 🌷
💔 برادر خانمم گفت بشین تا با هم برویم... گفتم چه خبر است؟ گفت: یکی از هم‌رزمان جواد زخمی شده، بروی
💔 ازش پرسیدم: برای چی همین جا نمی مانی؟ چرا میری سوریه؟ گفت: بابا! مگه وظیفه ما دفاع از اسلام نیست؟ به من بگو اسلام مرز داره؟ اسلام که حد و مرز نداره. اگه حد و مرز داشت یا حد و مرزش همین جا بود، خب ما هم همین جا می ایستادیم ولی الان هر جا رهبر تشخیص بدهند که باید حضور داشته باشیم ما هم تبعیت می کنیم. 📚 راوی: پدر بااندکی تغییر یاران آخرالزمانی 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 واقعی در ایران! زمستان سختِ واقعی، زمستان سال۱۳۵۰ بود که با تدابیر فوق هوشمندانه اعلی حضرت همایونی ۴۰۰۰ نفر کشته و بیش از ۲۰۰ روستا از روی نقشه ناپدید شدن😶 شاید بپرسین این تدبیر هوشمندانه چی بود؟ باید خدمتتون عرض کنم که اعلی حضرت خودشون در این بوران سهمگین رفتن سوییس که یه وقت یخ نکنن و غم این حادثه بزرگ را با اسکی کردن توی سوییس، شستن بردن⛷ 💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 خیابان ساكت بود، پرنده اى پر نمى زد، حتى صداى گلوله خاموش شده بود، سكوتى وحشتناك تر از مرگ، سایه
💔 گلوله می بارید و مسلماً تیراندازان ماهر كتائبى منتظر این لحظه بودند، اما شانس بود و حساب احتمالات، تا از میان گلوله كدامیك، را به خاك بیاندازد... وارد خانه شدم، بچه زیر بازویم دست و پا میزد، به سمت مادر توجه كردم، دیدم هنوز دستش طرف فرزند، دراز است و دیدگانش نگران ماست! وقتى از سلامتى ما اطمینان یافت، آهى دردناك كشید و سرش را بر زمین گذاشت و دستش نیز بر زمین افتاد... بچه را در گوشه ای گذاشتم و آماده شدم تا خود را برای نجات مادر به مهلكه بیاندازم... تمام این حوادث، یکى دوثانیه بیشتر طول نکشید ولى آنقدر مخوف ، دردناك و ضجه آور بود كه تا اعماق استخوان هایم نفوذ كرد... با یکی از دوستان، در مدتى كمتر از یك ثانیه مادر را به خانه كشاندیم... ✍🏻فرداشب ادامه ش رو می‌ذارم همه با چمران بسوزیم🕯 دست‌نوشته های یاران اخرالزمانی 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 ‏شادی‌کنان غمِ تو به‌ رویم سلام کرد... - طالب آملی