شهید شو 🌷
💔 روزمان را متبرک میکنیم به یاد او که تنها نگرانی اش هیئت بود... رفتن محمدرضا به سوریه، با ماه محر
💔
روزمان را متبرک میکنیم به یاد شهیدی که حضرت رقیه او را با خود به کاروان عاشورا برد
ﯾﮏ ﺷﺐ ﻫﺮﺍﺳﺎﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮﯾﺪ! ﻧﻔﺲ ﻧﻔﺲ ﻣﯽﺯﺩ. ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺏ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻗﯿﻪ (س) ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ که ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺻﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ!
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻣﻦ ﻭ ﻣﺠﯿﺪ ﻗﺮﺑﺎﻧﺨﺎﻧﯽ ﻭ ﻣﺮﺗﻀﯽ ﮐﺮﯾﻤﯽ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺁﮊﻧﺪ ﻭ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﭼﮕﯿﻨﯽ ﻭ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﺷﻤﺎ ﯾﮏ ﻗﺪﻡ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ، ﻣﺎ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ!»
حضرت دست من را گرفت و گفت یک قدم جلوتر بیا!
این ها شهید مُخلِص (کسی که دین خود را برای خدا خالص کرده) هستند و تو شهید مُخلَص (کسی که خداوند به طور ویژه او را برای خویش خالص کرده) هستی!
چند روز بعد ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ حضرت رقیه (س) انتخاب و اسمشان را به حسین گفته بود در تاریخ ۱۳۹۴/۱۰/۲۱ در منطقه خانطومان سوریه مظلومانه ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻧﺪ!
ای کاش امروز حضرت رقیه (س) نیز دست ما را بگیرد و به کاروان عاشورا برساند...
دسته گلی از صلوات به نیابت از تمامی شهدا از صدر اسلام تاکنون، هدیه میدهیم محضر حضرت علی و فاطمه زهرا سلام الله علیهما
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
نقل از خواهر #شهید_محمدحسین_امیدواری
#محرم
#امام_حسین
💞 @shahiidsho💞
"کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"
شهید شو 🌷
💔 + بابا مواظب باشیا -که چی؟ +که نمیری 😭💔 "شهید جاویدالاثر سید مصطفی صادقی" سالروزشهادت #آھ_اے_
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
میشه بگی که من هنوز نازم ...
لحظاتی از پایان فراق شش ساله دختر شهید مدافع حرم "سید مصطفی صادقی"
وقتی بابا ، مُشتی استخوان برگشت🥀
#شهید_سیدمصطفی_صادقی
#محرم
#امام_حسین
💞 @shahiidsho💞
24.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
روایت دختر ۵ساله شهید مدافع حرم از «بهترین بابای دنیا»
درد دلها و حرفهای زینب باقری، نازدانه شهید مدافع حرم «عبدالله باقری» که از دلتنگیهای خود میگوید
#شهید_عبدالله_باقری
#محرم
#امام_حسین
💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
دستنوشتهی شهید
السلام علیک یا رقیة بنت الحسین (ع)🌹🖤
#شهید_مهدی_لطفی_نیاسر
#محرم
#امام_حسین
💞 @shahiidsho💞
💔
اولین شهید ماه محرم
فرمانده یگان امداد نیشابور به شهادت رسید🥀
سروان هادی میر آبادی فرمانده یگان امداد نیروی انتظامی شهرستان نیشابور طی درگیری مسلحانه در روستای جیلو به درجه رفیع شهادت رسید.
شنیدهها حاکی از آن است در این عملیات که برای خلع سلاح تعدادی از اشرار انجام شده بود یکی دیگر از نیروهای انتظامی نیز مجروح شده است.
#شهید_هادی_میرآبادی
#محرم
💞 @shahiidsho💞
روضه خوانی شهید شب سوم .m4a
14.71M
💔
روضه خوانی شهید حسن عبداله زاده در کشور سوریه در جمع مدافعان حرم
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها شب سوم محرم
#شهید_حسن_عبدالله_زاده
#محرم
#حضرت_رقیه
💞 @shahiidsho💞
💔
روز سوم محرم
روز حضرت رقیه سلاماللهعلیها، هیئت معراج الحسین کرمان
لباس صورتیِ ریحانه خانم (دختر کاپشن صورتی) رو اینجوری گذاشته بودن توی مجلس👌
این دکور، ابتکار قشنگی بود
"گویا که زمین کربلا، کرمان شد
ریحانهی ما "رقیهی" ایران شد
این تربت دختریست که یک کشور
با کاپشن صورتیاش گریان شد"
#محرم
#امام_حسین
#حضرت_رقیه
💞 @shahiidsho💞
24.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
مداح گردان علی اکبر(ع)
قبل از یکی از عملیات ها، نیروهای گردان حضرت علی اکبر(ع) به دیدار آیت الله خامنه ای، رئیس جمهور وقت میروند
موقع نماز وقتی حضرت آقا می خواهند نماز را شروع کنند، سید جمال که قرار بود مکبر نماز باشد، شال سبزش را می اندازد روی دوش آقا و می گوید این را گذاشتم تا تبرک بشود و بعداً می برم تا ان شا الله در جبهه به آرزویم برسم و شهید بشوم...
بین نماز، سید جمال مداحی سوزناکی می خواند که مورد توجه حضرت آقا قرار می گیرد
بعد از نماز،سید می رود شالش را بگیرد که آقا می فرمایند:
شما ساداتی و اگر مشکلی ندارد این به عنوان تبرک پیش من بماند که سید جمال قبول می کند.
بعدها که مجددا گردان خدمت حضرت آقا می رسد و کسی دیگر مداحی می کند. آقا جویای احوال سید جمال می شود که به ایشان می گویند که سید شهید شده است🥀
شهید سید جمال قریشی متولد روستای برغان از توابع کرج بود که در ۱۷ تیر ۶۵ و عملیات کربلای1 به شهادت رسید، غیر از سیدجمال، سه برادرش، عمو و پسر عمویش هم به شهادت رسیده اند
#شهید_سیدجمال_قریشی
انتشار به مناسبت ماه #محرم
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 مداح گردان علی اکبر(ع) قبل از یکی از عملیات ها، نیروهای گردان حضرت علی اکبر(ع) به دیدار آیت الله
اینو گذاشته بودم برای شب هفتم محرم
نمی دونم چی شد الان ارسال کردم😶
لابد رزقتون بوده، چون خیلی بازدید خورد، پاکش نمی کنم نوش جونتون التماس دعا🥀
شهید شو 🌷
💔 حرف آخر... شب سوم شب سه ساله اباعبدالله یادی کنیم از دختران بابایی آنها که سوختند در هجر پدر ف
💔
حرف آخر...
نشد بگم: خیلی دوستت دارم!
عصر روز دوشنبه 9تیر 1365خط مقدم مهران/ عملیات کربلای یک
دو سه ساعت بعد، محسن (نفر وسط) دیگه نبود
حسرت به دلم مونده که یه بار، یواشکی دهنم رو ببرم دم گوشش، صدای آرومم رو بشنوه، سریع بذارم در برم که مجبور نشم چشمام به چشمای متعجبش گره بخوره.
اونم چشمای محجوب و سرشار از خجالت اون!
کاش اون شب، که فرمانده گفت: یه آر.پی.جی زن شیر بفرستید...
وقتی محسن پرید و آر.پی.جی به دست رفت طرف خاکریز، صدای منو توی گوشش می شنید!
اون وقت که دستش رو بوسیدم، از خجالت لرزید. بغلش کردم، لبام رو بردم دم گوشش، خواستم بگم، روم نشد. هی پرسید: برادر داودآبادی.. شما هی می خوای یه چیزی به من بگی ولی..
نگفتم. اشکام ریخت روی صورتش.
محسن از خاکریز رد شد و رفت توی سینه دوشکایی که دشت رو از آتش پر کرده بود.
پنج دقیقه بعد که فرمانده داد زد: یه آر.پی.جی زن دیگه بفرستید..
کمرم بدجوری درد گرفت!
شکست.
طلوع روز سه شنبه 10تیر 65 که خط مقدم مهران شکست، تیغ تیز آفتاب افتاد روی صورت محسن صباغچی که از خون سرخ شده بود.
چی کشید مادرش وقتی فهمید دومین پسرش هم رفته!
یعنی میشه روز قیامت
منو از تهِ ته جهنم بیارن بالا
اجازه بدن برم دم دروازۀ بهشت
محسن بیاد جلو و بگه: اون شب چی میخواستی بگی؟
دهنم رو ببرم دم گوشش، نمی خوام هیچکس حتی خدا صدای منو بشنوه، آروم در گوشش بگم: محسن ... خیلی دوستت دارم!
✍🏻حمید داودآبادی
#شهید_محسن_صباغچی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞