شهید شو 🌷
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا حجت الاسلام #شھیدسیدمحمدموسوےفر: در س
💔
#معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی
#گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا
رژیم شاه، حکم تیر او را داده بود...
#شھیدعباسعلی_ناطق_نوری:
در سال 1314 متولد شد. اگرچه مدتی از آموختن علم به دور بود اما عاقبت به علوم حوزوی و تحصیل در امور دینی رو آورد و مدرس قرآن شد.
با گروه های موتلفه و همراه شهید بهشتی و استاد مطهری فعالیت سیاسی اش را شروع کرد و با برادرش در راه اندازی شبکه های ده نفره نقش موثر داشت.
بارها با اسم مستعار سخنرانی کرد و عاقبت توسط ساواک دستگیر و زندانی شد.
در سال 1357 به یکی از مخفیگاه های گروهی که با آنها کار می کرد، حمله کردند و عده ای از جمله فرزندش را به زندان بردند که مدتی بعد از زندان گریخت و رژیم، حکم تیرش را صادر کرد.
پس از پیروزی انقلاب، از سوی مردم #نور به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد
و سرانجام در هفتم تیرماه 1360 به شهادت رسید.❣
#خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت
#شھیدترور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#اختصاصے_ڪانال_آھ...
#ڪپےباذڪرصلوات🌼
💔
بسیجی پاسدار، استاد خلبان،
« #مجید_فتحی_نژاد»
در اثر سقوط هواپیما به فیض شهادت نائل شد.
او از بنیانگذاران #یگان_فاتحین بسیج بوده است که هواپیمای وی صبح امروز دچار حادثه شد.
مراسم وداع با شهید امشب (پنجشنبه) ساعت ۲۱ در حسینیه #معراج_شهدا
#نشرحداکثری
#خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
😥 آسوده نخواب کوروش!! 😏
😓 ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ ، سالروز اعلام استقلال بحرین از ایران.
🏝 جزیره بحرین واقع در جنوب خلیج فارس، جزیی از سرزمین ایران و تا اوایل دوران قاجار تحت نظر ایران اداره می شد.
انگلیس خبیث طی قراردادی با قاجار، امنیت خلیج فارس و بحرین را از اختیار دولت ایران خارج نمود.
😥 این حاکمیت که بیش از یکصد و پنجاه سال به طول انجامید، بعدها به طور مکرر مورد مخالفت دولت های وقت ایران واقع می گردید ولی هر بار به نحوی با شکست مواجه می شد.
😮 در نهایت وقتی که ایران در سال ۱۳۳۶ شمسی ، در لایحه تقسیمات کشوری، بحرین را استان چهاردهم ایران اعلام کرد، موجی از مخالفت در کشورهای عربی را برانگیخت.
🐖 در این میان شاه که هیچ اراده ای از خود نداشت ، یکباره و به طور ناگهانی، تصمیم خود را مبنی بر چشم پوشی از ادعاهای دیرینه ایران به بحرین اعلام نمود و پس از آن، دولت، میانجی گری دبیر کل سازمان ملل را در این مسأله تقاضا کرد.
بنابراین در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۹ شمسی برابر ۱۱ می۱۹۷۰ میلادی ، شورای امنیت براساس گزارش هیئت اعزامی به بحرین مبنی بر تمایل اکثریت قاطع اهالی بحرین به استقلال (بدون هرگونه نظر سنجی واقعی یا رفراندم) ، قطعنامه ای مبنی بر لزوم استقلال بحرین صادر کرد، این قطعنامه در ۲۴ اردیبهشت آن سال به تصویب مجلس فرمایشی شورای ملی ایران رسید.
😪 سرانجام این جزیره مهم و استراتژیک و سرشار از منابع انرژی در ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ شمسی اعلام استقلال کرد و ایران نخستین کشوری بود که یک ساعت پس از اعلام استقلال، آن کشور را به رسمیت شناخت.
#اندڪےبصیرت
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #معرفی_کتاب📚 کتاب #روزهای_بیآینه اثر گلستان جعفریان خاطرات منیژه لشکری، همسر سرلشکر خلبان شهی
💔
#معرفی_کتاب📚
کتاب خنجر سپید شب دوره 35 ساله زندگی #پسری است که دوستدار #امیرالمومنین میشود و سر ناسازگاری با دایی اش که #خلیفه_سوم است میزند😲 . . .
💢 برای سنین بالای #سیزده_سال
💰 قیمت پشت جلد: ٢٠٠٠٠ هزار تومن
💰 قیمت ویژه برای پویش غدیر: ١٥٠٠٠ هزار تومن
💰 سفارش از سایت: #رایگان
📝 راههای سفارش کتاب:
ارسال کلمه #پویش_خنجر_سپید به @abai1376 🆔
ویا به 09102828064 📱 تماس و یا پیام ارسال کنید
#با_اهدای_کتاب_راوی_غدیرم
#مطالعه
#کتابخوانی
#محصول_فرهنگی
#کتاب_خوب_بخوانیم
💕 @aah3noghte💕
Fadaeian_Haftegi_980427_1.mp3
35.31M
💔
بیا و ببخش! رو سیاهم اگه
سوختن مثل من، سودی داره مگه؟
نذار که بگن بنده شو پس زده
#تو_نبخشی_منو_واسه_تو_بده😭😭
#به_حسینت_ما_رو_ببخش😭
#سیدرضانریمانی
#شب_جمعه
هرکسی دلش شکست، همه را دعاکنه
#به_رسم_رفاقت
#نگاهداردلیراکهبردهایبهنگاهی
#پیشنهاد_دانلود
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
💔
#مولای_غریبم
بِنَفْسِي أَنْت...
أُمْنِيَّهُ شَائِقٍ يَتَمَنَّي
مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍذَكَرَا فَحَنَّا
بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ عَقِيدِ عِزٍّ لاَ يُسَامَي
جانم فدايت،
تو آرزوي هر مشتاقي كه آرزو كند، از مردان و زنان مؤمن كه تورا ياد كرده، از فراقت ناله كنند،
جانم فدايت، تو قرين عزّتي، كه كسي بر اوبرتري نگيرد...
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
💕 @aah3noghte💕
💔
از اول جاده
یادت
وجودم را لبریز کرده بود❤️
تصور مےکنم آن روز را که
همراه آن امام غائب بیایید و این بیابان ها
همه آباد مےشوند
و دعا مےکنم ای کاش
قبل از آمدنتان
قلب بیابانی من نیز
سر و سامانی بگیرد و آباد شود
نگاهی کن تا از نگاه تو
سر و سامان بگیرم
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#شھیدجوادمحمدی
#لیاقت
#جامانده
#شھادت
#شفاعت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
شهید شو 🌷
💔 رمان #رهائےازشبــ☄ #قسمت_پنجاه_و_دوم فاطمه منتظر جوابم بود. گفتم: -منظورم اون دوستمه که خارجه..
💔
رمان #رهائےازشبــ☄
#قسمت_پنجاه_و_چهارم
حاج مهدوی خطاب به اونها گفت:
-اجازه بدید من برسونمتون. رضا ماشینو آورده...
اونها هم انگار همچین بدشون نمی اومد باهاش برن. چقدر خودمونی حرف میزدند.
بابای فاطمه دستشو گرفت گفت:
-نه حاجی مزاحمت نمیشیم. وسیله هست.
من چرا اونجا ایستاده بودم؟؟؟
اصلا مگه من ربطی به اونها داشتم؟
اونها انگار یک جمع خانوادگی بودند. من بین اونهمه صمیمیت مثل یک مترسک بیچاره وغصه دار ایستاده بودم و لحظه به لحظه بیحال ترو نا امیدتر میشدم!!
راهمو کج کردم..
اولش با قدمهای آروم ولی وقتی صداشون قطع شد با قدمهای سریع از سالن اصلی دورشدم و به محوطه ی اصلی پناه آوردم. اونها اینقدر گرم صحبت با یکدیگر بودند که حتی متوجه رفتن من نشدند!
مردی در حالیکه ساکم رو از دستم میگرفت با لهجه ی معمول راننده ها، ازم پرسید:
_آبجی کجا میری؟
عین مصیبت دیده ها چند دیقه نگاه به دهانش کردم و بعد گفتم:
-پیروزی!
اون انگار از حرکاتم فهمید که تو حال خودم نیستم و خواست گوشمو ببره.
خیلی راحت گفت:
_با بیست تومن میبرمت
قیمتش اینقدر بالا بود که شوک صحنه ی چندلحظه ی پیش رو خنثی کنه!!
ساکم رو از دستش بیرون کشیدم و گفتم :
-چه خبره؟ مگه سر گردنست؟ !لازم نکرده نمیخوام.
صبر نکردم تا چونه بزنه. از کنارش رد شدم و به سمت ماشینها رفتم.
صدای فاطمه رو شنیدم ولی خودمو زدم به نشنیدن. راننده های مزاحم سواستفاده گر یکی پس از دیگری سد راهم میشدند و هر کدوم بعد از شنیدن اسم مسیرم یک قیمت پرت میگفتند و بعدشم با کلی منت و غر غر دنبالم راه می افتادند که
-نرخش همینه. حالا تو تا چقدر میتونی بدی!!
در میان هجوم اونها فاطمه شانه ام رو گرفت ونفس نفس زنان گفت:
-چرا هرچی صدا میکنم جواب نمیدی؟ کجا رفتی بی خداحافظی؟؟
اما این همه ی مشکل من با فاطمه نبود. فاطمه شش ماه با من دوست بود و من هیچ چیز از او نمیدانستم.
درحالیکه من بدترین اعترافاتم رو درحضورش کرده بودم. او دوست نداشت من چیزی از زندگیش بدونم. حتی از دخترعموش که دیگه زنده نیست! این منصفانه نبود!!!
او به من اعتماد نداشت. حق هم داشت. من مثل او خانواده دار نبودم. من یک دختر بی سرو پا بودم که معلوم نبود چیکار کردم و چیکار قراره بکنم.
چرا باید با من صمیمی میشد و مسایل شخصیش رو بهم میگفت؟ ! لابد او میترسید دونستن مسایل شخصیش از جانب من خطری براش ایجاد کنه!
شاید تاثیر همه ی این افکار بود که به سردی گفتم:
-دیرم شده بود. نمی تونستم صبر کنم خوش وبش شما تموم شه..
فاطمه جاخورد! با تعجب پرسید:
_عسل؟؟؟ یعنی تو از اینکه پدر و مادرم با سلام احوالپرسی وقتتو گرفتن ناراحت شدی و قهر کردی؟؟
آره دیگه!!!!
این رفتار غیر منطقی من تنها برداشتی که منتقل میکرد همین بود واین واقعا قابل قبول نبود!!
خدایا کمکم کن..کمکم کن تا مثل فاطمه قوی باشم و در اوج ناراحتی احساساتم رو پنهون کنم.
چرا در مقابل فاطمه نمیتونم نقاب بزنم؟!
به زور خندیدم وگفتم:
-نه خنگه!! گفتم تا شما سرتون گرمه بیام بیرون ببینم چه خبره. ماشین هست یا نه! که ظاهرا اینقدر زیاده که نمی زارن برگردم داخل.
میدونم دروغم خیلی احمقانه بود ولی این تنها چیزی بود که در اون شرایط به ذهنم رسید.
فاطمه هم باورش نشد. به جای جواب حرف من ،به سمتی دیگر نگاه کرد وگفت:
-همه منتظر منند باید زود برم. خیلی ناراحت شدم اونطوری رفتی هرچقدر صدات کردم جواب ندادی..
حرفش رو قطع کردم.
با شرمندگی گفتم:
-الهی بمیرم برات. ببخشید. باور کن من اونقدر بی ادب نیستم که بی خداحافظی بزارم برم.
او هنوز نفس نفس میزد.گفت:
-میدونم..میدونم. در هرصورت بدی خوبی هرچی دیدی حلال کن. ما دیگه داریم میریم.
دلم شور افتاد. پرسیدم:
-با کی میرین؟؟
فاطمه گفت:
-با اعظم اینا دیگه
ته دلم روشن شد. گفتم:
-آخه حاج آقا میگفت میخواد برسونتتون
فاطمه خندید:
-نه بابا اون بنده ی خدا حالا یک تعارفی کرد. درست نبود مزاحمش بشیم.
با او تا کنار ماشین برادر اعظم همراه شدم. اونها خیلی اصرارم کردند که مرا تا منزلم برسونند ولی من ممانعت کردم. فاطمه نگرانم بود. گفت
-رسیدی زنگ بزن.
وقتی رفتند، بسمت راننده ها حرکت کردم و مشغول چانه زدن با آنها شدم که صدای حاج مهدوی رو از بین همهمه ی جوانهایی که اونشب از دید من مثل کنه بهش چسبیده بودند شنیدم.
سرم رو برگرداندم تا ببینمش.
او هم مرا دید.
#ادامه_دارد...
نویسنده؛
#ف_مقیمی
💕 @aah3noghte💕
#ڪپےباصلوات🌼
💔
اصل ایده بود اصلا.👌
لوله را دو تا سوراخ مےکرد و می گفت:
"میخ بذارید این جا، می شه خمپاره".
می شد.😐
📚یادگاران، کتاب #شھیدمصطفی_چمران
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#اختصاصے_ڪانال_آھ...
شهید شو 🌷
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا رژیم شاه، حکم تیر او را داده بود...
💔
#معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی
#گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا
#شھیددکترحسن_عباسپور:
در سال 1323 در تهران متولد شد.
پس از اتمام تحصیلات متوسطه و لیسانس، #فوق_لیسانس_الکترومکانیک را از دانشگاه تهران و #دکترای_برنامهریزی_ومدیریت_سیستمهای_انرژی زا را از دانشگاه لندن اخذ کرد.
پس از بازگشت به ایران، شبکه ارتباطی میان اساتید متعهد دانشگاهها و مدارس عالی را به وجود آورد و به همراه دانشجویان مسلمان، مبارزاتش را علیه رژیم آغاز کرد.
وی از استادان هسته اولیه سازمان ملی دانشگاهیان و #موسس_جامعه_اسلامی دانشگاهیان بود.
با پیروزی انقلاب، از سوی شورای انقلاب به سمت #وزارت_نیرو منصوب شد
او از اعضاء حزب جمهوری اسلامی بود که در هفتم تیر ماه 1360 به شهادت رسید.❣
#خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت
#شھیدترور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#اختصاصے_ڪانال_آھ...
#ڪپےباذڪرصلوات🌼
💔
انتقاد علیزاده تحلیلگر سیاسی از سانسور خبری رسانه های غربی😏
👈این هفته بخاطر گرمازدگی حاصل از قطع برق
۵۷نفر کشته و ۱۸۳۴۷ نفر بستری شدند.
نه در #ایران و
#افغانستان و
#عراق 😒
بلکه در دومین قدرت اقتصادی جهان در #ژاپنی که اذهان استعمار زده سالهاست توی سر ایرانیان میزنند تا تحقیرشان کنند.😏
آنهم به خاطر گرمای ۳۷درجه.🙄
چرا BBC چنین خبری را سانسور میکند؟🤔
#اندڪےبصیرت
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#گفتن_حق_تاوان_دارد‼️
استاد عباسی:
تئوریسین خاتمی، سروش بود.
از تئوریسین روحانی، "جواد طباطبائی" چی میدونید؟ صاحب نظریهی "مرگ اسلام"❗️
میدونید روحانی به این آقا جایزه ویژهی جشنواره علوم انسانیرو داده؟
#اندڪےبصیرت
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
آدم یاد #ابوذر مےافته و تبعید شدنش به ربذه و ...
شهید شو 🌷
💔 #گفتن_حق_تاوان_دارد‼️ استاد عباسی: تئوریسین خاتمی، سروش بود. از تئوریسین روحانی، "جواد طباطبا
💔
این روزها چقدر یاد این صحبت آسدمرتضی هستم
آری!
خون دل خوردن برای ولّےفقیهی که حتی از بردن نام #امام_خامنه_ای برایش دریغ مےکنند، زیباست
#شھیدمرتضی_آوینی
#خون_دلها_خورده_ایم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
84.9K
💔
باید وسطِ هفته بیایی آقا
دیریست که جمعه های ما تعطیل است😔😔
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
زیارت آل یاسین حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
💕 @aah3noghte💕
💔
امشـب بـه سمـا دُرِّ همـا میریـزد
چون برگ خزان گناه ماه میریزد
از یمـن ولادت امــام هــادی (ع)
رحمــت ز حریــم کبریــا میریزد
🌸میلاد امام هادی (ع) مبارک باد🌸
عیدتون خیلی مبارک
ان شالله حاجت روا بشین
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
💔
كسي كه مثل كسي نيست، مثل او تنهاست
كسي شبيه خودش، بينظير ميآيد..
خبر دهيد كه: دريا به چشمه خواهد ريخت
خبر دهيد به ياران: #غدير ميآيد..
به سالكان طريقِ شرافت و شمشير
خبر دهيد كه از راه، پير ميآيد..
خبر دهيد به ياران: دوباره از بيشه
صداي زنده ی يك شرزه شير ميآيد..
#غدیری_ام
#مبلغ_غدیر_باشیم
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
💔
#مولای_غریبم
فکر و ذکر و همه ی هوش و حواسم شده
#تو❤️
ای کاش مےشد
از اینجا که هستم
ذره ذره به فدایت شوم...
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
💔
هر که راه عشق پوید هم ز عشقش بر برویَد
هر که جدّ و جهد ورزد، عاقبت مقصد بجوید
هر که با تو آشنا شد از جهان بیگانه گردد
ترک خان و مان بگوید دست از جان هم بشوید
هر که او روی تو بینَد بر تو کی غیری گزیند
جز حدیث تو نگوید جز وصال تو نجوید
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#شھیدجوادمحمدی
#لیاقت
#فداےمھدی
#شھادت
#شفاعت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
براے اینڪه بتوانی خدا را با چشم دلت ببینی،
غیرِ خدا را با چشم سرت ڪمتر نگاه ڪن.
براے اینڪه بتوانی با خدا بهتر درد دل ڪنی با دیگران درد دل نڪن.
براے اینڪه بتوانی دلت را پر از محبت خدا ڪنی،
از محبت غیر خدا دلت را خالی ڪن.
#حجت_الاسلام_پناهیان
#راهکار_شھادت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 رمان #رهائےازشبــ☄ #قسمت_پنجاه_و_چهارم حاج مهدوی خطاب به اونها گفت: -اجازه بدید من برسونمتون. ر
💔
رمان #رهائےازشبــ☄
#قسمت_پنجاه_و_پنجم
پرسید :
-هنوز اینجا هستید؟؟ گمان کردم با خانوم بخشی رفتید!!
با مِن مِن گفتم:
-نههه.. من مسیرم با اونها یکی نیست!
او پشت گوشش رو خاراند و دوباره به زمین گفت:
-مگه شما هم محلی نیستید؟؟
با مکث گفتم:
-نه..
نگاهی به اطراف انداخت. گفت:
-کسی دنبالتون نیومده؟
چقدر امشب این سوال تلخ تکرار میشد!
گفتم:
-من کسی رو ندارم.
گفت:
-خدارو دارید..
-مسیرتون کجاست؟
گفتم:
-پیروزی
بعد از کمی مکث رو کرد به یکی ازجوونهایی که همراهش بودند و گفت:
-رضا جان شما اول خواهرمونو برسون. این از هرچیزی ارجح تر و افضل تره.
رضا جوانی قدبلند و چهارشانه بود که از نظر ظاهری خیلی شباهت به حاج مهدوی داشت.
سریع سوییچ رو از جیبش در آورد و گفت:
-رو چشمم داداش. پس شما با کی میرید؟ حاج مهدوی گفت:
-ما چهارتا مردیم یه ماشین میگیریم میریم.
من که انگار قرار نبود خودم نقشی در تصمیم گیری داشته باشم خطاب به آن دو گفتم:
-نه ممنون. من داشتم ماشین میگرفتم. اصلا نمیخوام کسی رو تو زحمت بندازم.
رضا ساکم رو از رو زمین برداشت و با مهربونی گفت:
-نه خواهرم. صلاح نیست.این راننده ها رحم و مروت ندارن. کرایه رو اندازه بلیط هواپیما میگیرن.
میخواستم مقاومت بیشتری کنم که حاج مهدوی گفت:
-تعلل نکنید خانوم. بفرمایید سریعتر تا اذان نشده برسید منزل.
من درحالیکه صدام میلرزید یک قدم نزدیکتر رفتم و با شرمندگی گفتم:
-من در این سفر فقط به شما زحمت دادم. حلالم کنید.
حاج مهدوی گفت:
-زحمتی نبود. همش خیر و رحمت بود. در امان خدا.. خیر پیش!!
رضا جلوتر از من راه افتاد و در کمال تعجب به سمت ماشین مدل بالایی رفت و سوییچ رو داخل قفل انداخت!!
سوار ماشین شدم و او هم در کمال متانت آدرس دقیق را پرسید و راه افتاد .
در راه از او پرسیدم:
-ببخشید فضولی میکنم. شما با حاج مهدوی نسبتی دارید؟
او با همان ادب پاسخ داد:
_ایشون اخوی بزرگم هستند.
حدسش زیاد سخت نبود ولی لباسهای رضا شبیه جوانان امروزی بود و رنگ موهایش تیره تر از برادرش بود.
گفتم:
-خوشبختم ..من فکر نمیکردم ایشون برادری داشته باشند.
رضا جواب داد:
-عجیبه که نمیدونید. خوب البته ظاهرا شما در محله ی ما زندگی نمی کنید وگرنه همه خانواده ی ما رو میشناسند
با چرب زبانی گفتم:
-بله بر منکرش لعنت! طبیعیه! خانواده ی سرشناس ترین امام جماعت اون محل، باید هم، شناس باشه.
او تشکر کرد و باقی راه، در سکوت گذشت.
بخاطر خلوتی خیابانها سریع رسیدیم. از اوتشکر کردم و با کلی اظهار شرمندگی پیاده شدم. او صبر کرد تا من وارد آپارتمان کوچکم بشم و بعد حرکت کند.
اذان میگفتند.
ساکم رو گذاشتم و رفتم وضو گرفتم. ناگهان لبخند مسرت بخشی زدم!!
راستی راستی من نماز خون شده بودم!☺️😍
#ادامه_دارد...
نویسنده؛
#ف_مقیمی
💕 @aah3noghte💕
#ڪپےباصلوات🌼
12_Salahshour_Banifatemeh_MEHadi_950626_004_(www.rasekhoon.net).mp3
1.99M
💔
🍃🌸میلاد با سعادت #امام_هادی
علیـه السـلام مبارڪ🌸🍃
✨✨ #ولادت_امام_هادی✨✨
🎙 #سیدمجید_بنی_فاطمه
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 🍃🌸میلاد با سعادت #امام_هادی علیـه السـلام مبارڪ🌸🍃 ✨✨ #ولادت_امام_هادی✨✨ 🎙 #سیدمجید_بنی_فاطمه #آ
💔
🌹ولادت حضرت امام هادی(ع)مبارک باد
🍃✨دهيدمژده كه جان جهان رسيدازراه
🌸✨كريم ِدست وَدل بازمان رسيدازراه
🌹✨دوباره موسم شاديِ شيعيان آمد
🍃✨پدر بزرگ امام زمان رسيد از راه
#آھ...
💕 @aah3noghte💕