eitaa logo
شهید شو 🌷
4.5هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
4.1هزار ویدیو
72 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ پست های برجسته به قلم ادمینِ اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱@Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_پنجاه_و_چهارم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے به خــدا سوگنــد تو نیــز مے
💔 ✨ نویســـنده: طلحه گفت: هر کس می خواهی باش ای علی! تو مردم را به کشتن عثمان تحریک کردی و باید پاسخگوی کار خود باشی! على خم به ابرو آورد و گفت: دروغ می گویی طلحه! تو همسر پیامبر را با خود به میدان جنگ آورده ای تا در ی او نبرد کنی در حالی که خود را در خانه نشانده ای! آیا آنچه را پیامبر آموخت فراموش کرده ای؟ طلحه حرفی برای گفتن نداشت. علی رو به زبیر گفت: و اما تو زبیر! تو از اقوام ما و از فرزندان عبدالمطلبی. آیا سزاوار است که بخاطر فرزند ناخلفت رو در روی ما بایستی؟ آیا به خاطر داری روزی را که پیامبر از قبیله ی بنی غضم عبور می کرد، او به من نگاه کرد و چیزی گفت و خندید و من نیز خندیدم، تو برافروخته شدی و به پیامبر گفتی چه با علی می گویید و می خندید و با ما سخن نمی گویید، و پیامبر به تو خیره شد و گفت: ای زبیر روزی خواهد رسید که تو با علی بجنگی و در همان حال از دنیا بروی. و تو سرت را تکان دادی و گفتی است که من رو در روی علی قرار بگیرم...! حال چه شده است؟ زبیر سرش را به زیر انداخت و حرفی نزد. علی بدون نتیجه به نزد سپاهیانش باز گشت. على به آرایش و سازماندهی سپاه خود پرداخت و فرماندهان خود را تعیین کرد، او ابن عباس را فرمانده ی کل مقدمه سپاه، عمار یاسر را فرمانده ی کل سواره نظام و محمد بن ابوبکر را فرمانده ی کل پیاده نظام قرار داد. در حالی که او مشغول سازماندهی لشکریانش بود، ناگهان بارش تیر از طرف لشکرگاه دشمن باریدن گرفت و بر اثر آن، چند تن از چند تن از یاران علی کشته شدند؛ از جمله فرزند عبدالله بن بدیل. ... 😉 ... 💕 @aah3noghte💕 @chaharrah_majazi رمانی که هر بچه شیعه‌ای باید بخواند‼️