💔
داشتم برای نماز ظهر وضو می گرفتم، دستی به شانه ام زد.
سلام و علیک کردیم. نگاهی به آسمان کرد و گفت:
« علی ! حیفه تا موقعی که جنگه شهید نشیم. معلوم نیست بعد از جنگ وضع چی بشه. باید یه کاری بکنیم. »
گفتم «مثلا چی کار کنیم؟»
گفت « دوتا کار ؛ اول #خلوص، دوم #سعی_و_تلاش. »
📚یادگاران، کتاب حسن باقری
#شهید_حسن_باقری
#دم_اذانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕