شهید شو 🌷
💔 همسرش تعریف مےکرد: روز پاسدار بود. آمد دستم را گرفت و يک سکه تمام گذاشت کف دستم و گفت: "اينو ام
💔
شیمیایی اش که وخیم شد و عود کرد
دیگر خاراندن به تنهایی جوابگوی خارش شدید پوستش نبود
توی حیاط خانه، شلنگ آب را میگرفت روی سرش تا کمی التهاب پوستش کم شود....
ثواب اعمال امروزمان هدیه به تمام #شهدای_شیمیایی، که ذره ذره و بی صدا سوختند
متن؛ برگرفته از کتاب هزاراز بیست
زندگینامه #شهید_حاج_رضا_کریمی به روایت همسرش
#ماه_رمضان
#روزه
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞