شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_دویست_و_هجدهم #ابراهیم_حسن_بیگے «لیلیان براگدون» در کتاب خود می نویسد: پس از
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_دویست_و_نوزدهم
#ابراهیم_حسن_بیگے
یا آن جا که می گوید:
هیچ بینوایی گرسنه نماند مگر جمعیت ثروتمندی از حق او بهره مند شدند.
و یا....
هیچ نعمت فراوانی را ندیدم، مگر آن که در کنارش حق ضایع شده باشد.
جرج سرش را در تأیید سخنان کشیش تکان داد و گفت:
پدر ایوانف!
اگر ما تا فردا صبح هم بنشینیم و همین طور از فضایل علی بگوییم، باز سخنانمان پایانی نخواهد داشت.
حالا اگر موافقی، در ساحل دریا قدمی بزنیم و بحث خود را ادامه بدهیم.
کشیش از جا برخاست و گفت:
موافقم جرج. برویم.
* * *
خریدهایی که ایرینا انجام داده بود و سوغاتی هایی که یولا بسته بندی کرده بود و کتاب هایی که کشیش خریده بود، توی چمدان و ساک دستی آن ها جا نمی شد.
سرگئی به سفارش یولا، چمدانی مشکی رنگ خریده بود و دو ساعتی قبل از حرکتشان به طرف فرودگاه، آمده بود تا يولا سوغاتی ها را توی آن بریزد، اما قبل از این که یولا بخواهد چمدان را پر کند، کشش بقچه ی کتاب قدیمی اش را داخل آن گذاشت و گفت:
این چمدان محکم تر و امن تر از ساک دستی و چمدان خودمان است.
ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
@chaharrah_majazi
رمانی که هر بچه شیعهای باید بخواند‼️