شهید شو 🌷
💔 روز اعزام، ناخودآگاه اشکهایم میریخت. میدانستم راهش و کارش درست است، این شد که ماندم و تماشا کر
💔
#جواد که سوریه بود، سجاد هم میخواست برود...
تصمیم گرفتم زنگ بزنم به فرماندهاش؛ بگویم خودت پدری... بچه داری... بچهی آدم #همهچیزش است؛ ما هم پای کار این انقلابیم. بچه هایمان را هم تربیت کردهایم برای #سربازی_امام_زمان، ولی آخر یکییکی بروند. یکیشان بماند پیش ما. گیرم هر دو رفتند و هر دو ...🥀
نه، نه، زبانم نمیچرخید.
به خودم میگفتم نگران نباش زن... خدا اگر بخواهد حفظشان کند، وسط آتش جنگ هم حفظشان میکند. اگر همینجا برایش اتفاقی بیفتد، میتوانی جوابش را بدهی؟ بچهات را از این فیض، محروم نکن....
منصرف شدم و توسل کردم به حضرت زینب سلام الله علیها
راوی: مادر #شهید_جواد_محمدی
قسمتیازکتاب #دخترها_بابایی_اند با اندکی تغییر
#شهیدجوادمحمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞