eitaa logo
شهید شو 🌷
4.5هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
4.1هزار ویدیو
72 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ پست های برجسته به قلم ادمینِ اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱@Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 #دلشڪستھ... دلم تنگ استـ... یڪ دلتنگی از جنس جــا ماندن یک دلتنگی که پایانی ندارد یک دلتنگی از همانـہایی که تا نبـاری... دلت باز نمےشود... دلـتنگم💔 #دلشڪستھ ام💔 خدایا! خودت حال ما را مےدانی اگـر آبرویی داشتیم ، مُهر جاماندن بر پیشانےمان نمےخورد به شهدایی که آبرومندان درگاهت هستند، تو را قسم مےدهیم به حال زار ما ترحم کنی! و ما را در خیل نیڪان بپذیری... #در_کوی_نیکنامان_ما_را_گذر_ندادند #گـر_تو_نمےپسندی_تغییر_ده_قضا_را... #شهیدجوادمحمدی #آھ... 💕 @aah3noghte💕 #ڪپے 📛
شهید شو 🌷
🌸🕊🌸🕊 🕊🌸🕊 🌸🕊 🕊 #لات_های_بهشتی #اخراجی۲ آن دو پاسدار کنار ما آمدند، سلام کردند و نشستند؛ بعد هم شرو
🌸🕊🌸🕊 🕊🌸🕊 🌸🕊 🕊 ۳ بعد از مدت ها که احمد در جبهه بود به مرخصی آمد؛ مهدی خندان هم تصمیم گرفت همراه برادرش سری به احمد بزند و به خانه اش برود...☺️ در راه به برادرش گفت: "داریم به دیدن کسی مےرویم که اگر دکمه های پیراهنش را باز کند، مےبینی بدنش پر از هست ولی در جبهه یکی از ترین و سر به زیرترین و انقلابی ترین بچه هاست... مےخوام تو را از او یاد بگیری"😌.... ادامه را بشنوید از زبانِ برادر مهدی خندان: وارد منزل که شدیم جوانی ، با موها و ریش به استقبالمان آمد و خیلی تحویلمان گرفت.😍 احمد بود... ...😊 نماز و ناهار را پیش او بودیم و بعد برای دیدار امام، راهیِ جماران شدیم.😇 و بعد به منطقه ریجاب رفتیم. در طول مسیر، تمام رفتار و کردار احمد را زیر نظر داشتم،👀 بود...☺️ یک ماه با احمد بودم. رفتارش خیلی برایم عجیب بود! بود!!!💪 یک روز ازش پرسیدم: "قبل از جنگ و انقلاب چکار مےکردی"؟؟🤔 معلوم بود نمےخواهد کسی از کارهای قبل انقلاب او خبردار شود؛ فقط گفت: "اون زمان جامعه آلوده بود! پر از فساد بود!! ما هم کسی را نداشته باشیم نصیحتمان کند... تا این که امام آمد و دست ما را گرفت. الان دیگه جامعه این طور نیست... الان اگه کسی پیش بده"!!!!😬☝️ احمد به یکی دیگر از دوستاش که گفته بود: "چقدر تغییر کردی"!!! گفته بود: "امام خمینی کاری کرد من "...😇 ... مطالب متفاوت پیرامون شهدا را اینـــ👇ـــجا بخوانید 💕 @aah3noghte💕 📛
شهید شو 🌷
💔 #خاطرات_شهیدزنده #جانبازحمیدداودآبادی دو دوست، یک پرواز، یک بازگشت با هم رفیق بودند. خیلی رفی
💔 استایل جالب حمید داودآبادی!😍 مگه بده با ادبیات امروزی، درباره دیروز حرف بزنیم؟!🤔 اصلا، ما که نتونستیم نسل امروز رو تحت تاثیر خودمون قرار بدیم، حداقل ادبیات خودمون رو مثل اونا نشون بدیم، شاید که پذیرفتنمون! 33 سال پیش استایل جالب حمید داودآبادی، در سفر به خارج! بهمن 1364 جشنواره والفجر 8 شهر بندری فاو عراق لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، گردان شهادت در کنار دوستان و همرزمان خود. این که سرستون هستم😎، دلیل بر این نیست که از همه جلوتر بودم! اولا، عکاس از من جلوتره.📸 دوما، اینجا ستون، دو قسمت شده و من وسط ستون هستم.😑 سوما، من عرضه و جرات و جسارت و شجاعت و جیگر و ... این که سرستون برم و سینه توی سینه دشمن بشم، نه داشتم، نه دارم!😩 چهارما، من هنوز با یاد اون شبها و رزمهای سخت، تنم می لرزه و خواب کوفتم میشه!😖 پنجما ... ششما ... حمید داودآبادی 💕 @aah3noghte @hdavodabadi💕 بدون ذکر نام و لینک 📛
💔 #دلشڪستھ... مےبینی برادر؟ مےبینی همان شد که آسِد مرتضی گفت... دیدی دنیا و زمانہ ، ما را هم با خود بـُرد؟ از احوالاتم همین قدر بگویـمت که وسط روضه مادر، از خدا، دنیا خواستم.... به خودم که آمدم دیدم چقدر دنیازده شده ام قبلـتر ها اگر حاجاتم بوی شهادت مےداد اکنون دنیا، روحم را آنقدر کوچک کرده که از منشا خیرِکثیر، دنیایی را خواستم که برای او و همسرش، پشیزی ارزش نداشت... ناراحتم برادر! این زنگ خطر است این تازه اول راه است و اگر تو دعایم نکنی، اگـر تو هوایم را نداشته باشی سوار بر کشتی غفلت، سر از ناکجاآباد در مےآورم... #نسئل_الله_منازل_الشهداء #آھ... 💕 @aah3noghte💕 #ڪپی دلنوشته ها بدون ذکر لینک کانال مورد رضایت نیست...📛
شهید شو 🌷
🌸🕊🌸🕊🌸 🕊🌸🕊🌸 🌸🕊🌸 🕊🌸🕊 🌸🕊 #لات_های_بهشتی #مجید_سوزوکی اسمش مجید بود... کله اش پر از باد بود و اهل ح
🕊🌹🕊🌹🕊 🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 ۱ اسمش جعفر بود، اما در خانه بهروز صدایش مےکردند... متولد ۱۳۳۴ از خیلی لات های الان، تر بود!!! خیابون تهران! کسی که چهارراه حسن آباد رو مےبست و همه از اسمش !!! کسی که هیچ کی جرئت نداشت تو چشاش نگاه کنه.... میشه !!!!! میشه رزمندگان ۲۵کربلا!!!! میشه کسی که براش فیلم درست میکنه!!! میشه کسی که حاج میگه: "شیرسوار در عملیات آزادسازی مهران یک تنه با نیروهاش، قلاویزان رو آزاد کرد.... چون امام گفته بودن مهران باید آزاد بشه ، شیرسوار به خودش تکلیف کرده بود تا مهران رو آزاد نکنه به منزل برنگرده".... اما این همه تغییر چطور به وجود آمد؟ همه این تغییراتــــ ، در اثر آشنایی جعفر با بود، کس ی که سال ۵۶ با جعفر آشنا شده و او را وارد مبارزات سیاسی مےکند... ... ... 💕 @aah3noghte💕 📛
💔 ... چه پایان زیبایی آدم بمیرد به حبّ کسی که شده تمام وجودش❤️ مَن عَشَقَنی، قَتَلنی... کاش خدا منم مےڪُشت.... هر چند رو عشقم، نمیشه حساب کنه... ... 💕 @aah3noghte💕 📛
شهید شو 🌷
🕊🌹🕊🌹🕊 🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 #لات_های_بهشتی #بهــــروز۱ اسمش جعفر بود، #جعفرشیرسوار اما در خانه بهروز صدایش م
🕊🌹🕊🌹🕊 🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 ۲ سال ۵۶ بود و بهروز ۲۱ ساله که با شهید نجف علی کلامی آشنا شد؛ جذابیت گفتار و روشنگرےهای نجفعلی، بهروز را به سوی امور دینی هدایت کرد... جعفر (بهروز) در سال ۵۷ بعد از پیروزی انقلاب، به عضویت کمیته و بعد از آن به عضویت سپاه درآمد. در سال ۵۹ ازدواج کرد و همان سال، با عده ای دیگر، سپاه آستارا را پایه گذاری کردند. در عملیات های مختلفی شرکت کرد و زخم ها و مجروحیت های زیادی در بدن داشت... زمانی که در عملیات ۸ مجروح شد و به بیمارستان منتقل شد، شهر به دست حزب افتاد!!! همان روزها امام دستور دادند که !!! جعفر با همان حال مجروح، خود را به جبهه رساند و در عملیات آزادسازی مهران، شرکت کرد.... حاج جعفر شیرسوار به همسر و دوستانش گفته بود که را دیده و بلاخره در ظهر #۳دی۱۳۶۵ به آرزوی دیرینه اش رسید... 📚...تاشهادت 💕 @aah3noghte💕 📛
💔 ... به دریای شهادت سپردن کار آنهائےست که ترسی از طوفان ندارند... از این امواج بلا هر که با شهادت ، سربلند نشود لاجـرم با مرگ، سرافکنده خواهد شد 💔 ... 💕 @aah3noghte💕 📛
شهید شو 🌷
🕊🌹🕊🌹🕊 🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 #لات_های_بهشتی #بهــــروز۲ سال ۵۶ بود و بهروز ۲۱ ساله که با شهید نجف علی کلامی
🕊🌸🕊🌸 🌸🕊🌸 🕊🌸 🌸 شب عملیات بود و گردان مےخواست حرکت کند که از طرف آمدند تا یکی از بچه ها را با خود ببرند!!!😳 مےگفتند: "قبلا جزء بوده و احتمال دارد باشد!!"😨😱 گفتم: "بعیده! او چند ماه است که با ماست! اگر مےخواست کاری کند تا الان کرده بود"!!😕 گفتند: "جان بچه های مردم در میان است! او را همراه خودتان نبرید"!!!😐 وقتی رفتند با روحانی گردان صحبت کردم و چون او هم آن شخص را مےشناخت بدون اینکه به من بگوید کرد... آمد و گفت: "حاجی! استخاره کردم ببریمش یا نه؟! آمد... مطمئن باشید او از گذشته اش توبه کرده است".... صدایش کردم و گفتم: "فعلا شما نیا عملیات!!! ان شالله در ادامه کار از وجودت استفاده مےکنیم"...☺️ چهره اش درهم شد و گفت: "چرا؟ مگه چی شده؟ مگه من...😔 حاجی! به هر چی مےپرستی قسمت مےدم! من توبه کردم😔 من دیگه اون آدم قبلی نیستم!😔 درسته یه زمانی جزء منافقین بودم و به دستور اونا اومدم جبهه اما حالا دیگه حال و هوای جبهه و بچه ها رو با هیچی عوض نمےکنم! اگه قرار بود برای سازمان کاری کنم تو عملیات قبلی مےکردم"!!!😔 راست مےگفت... آمدم کناری و با قرآن را باز کردم! با تعجب دیدم دوباره آمد😳 به یکی یکی از بچه ها گفتم: "برات ماموریت ویژه دارم! پشت سرِ فلانی حرکت مےکنی و اگه دیدی دست از پا خطا کرد بکُشیش"!!!☝️ رفتم سراغ همان جوان و گفتم: "شما بدون سلاح و مهمات در عملیات شرکت کن"!😒 پَر درآورد از خوشحالی!!! گردان حرکت کرد و بعد از عبور از کنار کمین ها به رسیدیم😨😱 تخریب چی مشغول باز کردن معبر بود که مورد هدف قرار گرفت و شد!!! یک نفر را مےخواستیم که با فدا کردنِ خودش، بقیه میدان را کرده و راه را برای باز کند!!! آن جوان که روزگاری منافق بود، یک باره از جا بلند شد و قسمت پایانی میدان مین را با بدن خودش، پاکسازی کرد!😞😔 آری... توبه اش، مردانه بود!!!! 📚...تاشهادت 💕 @aah3noghte💕 📛
شهید شو 🌷
💔 #خاطرات_شهیدزنده #جانبازحمیدداودآبادی استایل جالب حمید داودآبادی!😍 مگه بده با ادبیات امروزی، درب
💔 ! نوجوان بود که همپای سالهای آغاز انقلاب، قد کشید، در این بهمن هایی که از اولین سال های پیروزی انقلاب آمدند و رفتند و حسرتشان بر دل ماند! در آمد و رفت همان بهمن ها، آن بچه پرهیاهو، کنجکاو، با سری پرشور و کمی ترسو! به بلوغ رسید، شجاعت یافت و جای خود را در دنیا و کشور پیدا کرد: : حضور فعال در تظاهرات و راهپیمایی ها، همراه خانواده. حضور پرشور در بزرگترین و موثرترین اتفاق زندگےاش؛ اسلامی. آنجا برای اولین بار بوی دود، خون، باروت و بدنهای سوخته را استشمام کرد... : حضور فعال در مقابله با منافقین. دستگیری و ضرب و شتم توسط منافقین در دانشگاه تهران. بازجویی توسط مسعود رجوی رهبر پلید منافقین. ناکام از رفتن به کردستان برای نبرد با ضدانقلابیون به خاطر سن کم. : حضور فعال در چادر وحدت برای رویارویی با منافقین، ضدانقلاب و بنی صدر. بغض و اشک و آه از شهادت دوستان چادر وحدت در جبهه.. گریه و شکایت از ناکامی در رفتن به جبهه: بچه ای! : دومین بار حضور در جبهه. خوش ترین ایام زندگی. حضور در گیلانغرب، جبهه آوزین، تپه کرجی ها. همرزمی و همسنگری با بچه های بابل و فریدونکنار. اولین مشاهده لحظه شهادت دوستان... : ناکامی از حضور در عملیات والفجر مقدماتی. افتاده از زخم و درد تنهایی و شهادت مصطفی کاظم زاده. سوز، سوز. داغ، داغ. اشک، اشک. حسرت، حسرت. : حضور ناکام در عملیات خیبر. اولین اعزام گروهی: طرح لبیک یا خمینی. وامانده از داغ رفیقان شهید.. : وامانده از حضور در عملیات بدر. رانده از جبهه. شاغل در کمیته انقلاب اسلامی. در حسرت دیدار دوباره رفقای شهید : حضور فعال در عملیات والفجر 8. عاشقانه ترین عملیات جنگ همراه با گردان شهادت. بارش باران ترکش بر بدن و نوش جان نمودن گاز. شهادت دوستانی که عقد اخوت بستیم و قول شفاعت دادیم...😭 : حضور نیمه فعال در عملیات کربلای 5. زمینگیر شدن، کپ کردن و لرزیدن در سه راه مرگ شلمچه. مشاهده سوختن و جان دادن دوستان.. : همرنگ دنیا و دنیائیان شدن. در حسرت رفتن به جبهه. شاغل در سپاه پاسداران. : تمرین "بله قربان" گویی. آغاز سال های دور از جبهه. همسان سازی با زندگی روزمره. دویدن و ایستادن در صف، برای یک لقمه نان. ... : افتاده از پا. خسته، خفته و منتظر... ناتوان از مقابله با امراض دنیایی. : کجا، در چه حال و مشغول چه؟! اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا بله... ما برای آنکه ایران، ایران شود، خون دلها خورده ایم... رنج دوران بُرده ایم... نوشته حمید داودآبادی با اندکی تغییر.... ... بدون ذکر نام کانال📛 💕 @aah3noghte @hdavodabadi💕
شهید شو 🌷
🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹 🕊🌹 🌹 #لات_های_بهشتی #پناه_حرم۱۷ تحول و شهادت مجید آن‌قدر سریع اتفاق افتاده که هنوز عده‌
💔 همبازی لیلا فروهر در فیلم مراد و لاله !!!!😳 👈همه از سرنوشت لیلا فروهر باخبریم اما که در كودكي همبازي مشهورترين خوانندگان لس‌آنجلسي در فيلم «مراد و ليلا» بود (لیلا_فروهر) ، چه سرنوشتی پیدا کرد؟ او در ادامه مسير زندگی‌اش تغيير مي‌كند و به ، و در آخر به دوران دفاع مقدس مي‌رود😊 آكروبات‌باز و بازيگر دهه 40 ، در سال‌های پايانی دهه 50 در نقش يك چريك و رزمنده چابك وانقلابی درصحنه زندگی واقعی ظاهر می‌شود. او میگفت: در این انقلاب نوپا احتمال کودتا هست برای همین یک سال و نیم به همراه همسرش به خارج از کشور رفت تا آموزش نظامی ببیند، آوازه او به گوش می رسد💪 همرزم شهید در خارج از کشور ، در روز‌های اولیه جنگ تحمیلی و در جریان حصر آبادان ، هنگامی که ریاست کمیته تجریش را بر عهده داشت ، به رسید. ‌مزار پاک این شهید در قطعه ۲۴ بهشت زهرا سلام الله در جوار مزار خلبان شهید احمد کشوری قرار دارد کتاب از انتشارات روایت فتح گوشه ای از زندگانی اوست 💕 @aah3noghte💕 ⛔️
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_بیست_و_پنجم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے پســرم! همانا تو را بـه #تــرس
💔 ✨ نویســـنده: ...اگر درباره ے جهان و تحولات روزگار، مشڪلے برایت پیش آمده، آن را به عـدم آگاهے ارتباط ده، زیرا ابتدا بـا نا آگاهے متولد شدے و سپس علـوم را فراگرفتے و چه بسیار آن چه را ڪه نمیدانــے و خـدا مےداند و بینش تو در آنچـه او مےداند، راه ندارد به قدرتـے پناه ببر ڪه تو را آفرید و روزے داد. بدان پســرم ڪه من از هیـچ اندرزے براے تـو ڪوتاهــے نڪردم و تو هر قدر براے خودت ڪوشش کنـے به اصـلاح خویش بیندیشے، همانند پدرت نمےتوانے باشـے... پسـرم! نفس خود را میــزان میان خود و دیگران قرار ده. پس آنچــه را براے خودت دوست دارے براے دیگران نیز دوست بدار و آنچه را براے خود نمےپسندے براے دیگران نیز مپسند. ستمے روا مڪن؛ آن گونه ڪه دوست ندارے بر تو ستم شود. نیڪوڪار باش؛ آن گونه ڪه دوست دارے به تو نیڪے ڪنند. آنچه را ڪه براے دیگران زشت مےپندارے براے خود نیز زشت بشمار و چیزے را براے مردم بخواه ڪه براے خود مےپسندے... آنچه نمیدانے نگو! آن چه را دوست ندارے به تو نسبت دهند، درباره ے دیگران مگو. بدان ڪه خودبزرگ بینـے و غرور، مخالف راستــے، و آفت عقــل است. در زندگــے نهایـت تلاش و ڪوشش را داشته باش، اما در فڪر ذخیره سازے براے خود و دیگران نباش... پســرم! بدان تو براے آخرت آفریده شده اے، نه دنیا و پایدار شدن در آن. مرگ، هر ڪس را ڪه بخواهد به آن مےرسد و سرانجام او را مےگیرد. پس از مرگ نتــرس. نڪند زمانــے سراغ تو را بگیرد ڪه در حال گناه یا در انتظار توبه ڪردن باشــے و مرگ مهلتت ندهد و بین تو و توبه، فاصله اندازد ڪه در آن حال خود را تباه ساخته اے؟ پســرم! فراوان به یاد مرگ باش و به یاد آن چه ڪه به سوے آن مےروے و پس از مرگ در آن قرار مےگیرے. مبــادا دلبستگــے فراوان به دنیا تو را مغرور ڪند؛ چرا ڪه خداونــد تو را از حالات دنيا آگاه ڪرد و دنیــا نیــز از وضــع خود تو را خبــر داده و از زشتــے هاے روزگار پرده برداشته است همانا دنیاپرستان چونان سگ هاے درنده، عوعو ڪنان براے دریدن صدر شتابند. ... 😉 ... 💕 @aah3noghte💕 @chaharrah_majazi این رمانی‌ست که هر شیعه ای باید بخواند‼️ ⛔️ فقط و فقط با ذڪـر منبــع بلامانع است.