eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
3.7هزار ویدیو
70 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 باشد ... علی، خدا که نه ولی ناخدا که هست بعد از خدا، بزرگِ همه ماسوا که هست اَللَّهُمَّ‌صَلِّ‌
💔 گفتند علی یک تنه با دست نگه داشت در را نه ڪه با دست ڪه با شست نگه داشت در را نه فقط لشکری از مرحبیان را در پشت در قلعه به پیوست نگه داشت نازم به دهانم که به شادی و به غصه یڪ عمر علے گفت و مرا مست نگه داشت..♥ اَللَّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ‌عَلِيِّ‌بْنِ‌أَبِي‌طَالِبٍ اَللَّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌فاطمه ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ‏قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّىٰ.. به یقین کسی که پاکی جست، رستگار شد. اعلی/۱۴ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 صبح حوالی دوست
💔 ‏قربان آن دل! واقعا آن دل قیمت دیگری دارد! تا میخواهد فکر معصیت در ذهنش متنفس شود ،قلب در حجاب میرود و نشان میدهد که خداوند متعال راضی نیست. ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 گفتند علی یک تنه با دست نگه داشت در را نه ڪه با دست ڪه با شست نگه داشت در را نه فقط لشکری از م
💔 يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ، هَذاَ يَوْمُ الْأَحَدِ وَهُوَ يَوْمُكَ وَبِاسْمِكَ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَجارُكَ! ای امیرمؤمنان، امروز روز یکشنبه و روز تو و به نام توست و من در این روز میهمان و پناهنده به توأم...
💔 همیشه وقتی از درد و دلتنگی گفتیم فقط درد دوری مادر شهید به ذهنمان رسید چه کسی از دل پدر شهید خبر دارد؟!! پدری که بےصدا در خود مےشکند و گاهی اشک هم نمےریزد سلامتیشون صلوات... ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (۲۰۸) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّ
✨﷽✨ (۲۱۰) هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِكَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ آيا جز اين انتظار دارند كه خداوند و فرشتگان در سايه‌هاى ابر به سوى آنها بيايند تا كار آنان يكسره شود؟ (در حالى كه بعد از نزول آيات روشن، نيازى به چيز ديگرى نيست.) و به سوى خدا تمام امور برمى‌گردد. ✅ نکته ها دعوت انبيا از طريق استدلال ومعجزه است، ولى گاهى مردمِ بهانه‌جو، انتظارات ديگرى داشتند. خداوند بر انجام هركارى قدرت دارد، ولى مى‌فرمايد: اگر بعد از برآمدن انتظار شما بازهم لجاجت كنيد، قهر الهى شما را فرا خواهد گرفت و ديگر مهلتى براى عذرخواهى و توبه در كار نيست. نمونه آن را در مائده آسمانى كه از حضرت عيسى خواستند و يا ناقه‌اى كه از حضرت صالح درخواست نمودند، مى‌بينيم كه هرگاه نوع معجزه به درخواست مردم صورت گيرد، بايد اطاعت حتمى باشد و گرنه قهر حتمى است. البتّه اين در مواردى است كه اصل انتظار محال نباشد، مانند ديدن خدا وگرنه اگر اصل توقّع نابجا باشد، پاسخ ردّ به آنان داده مى‌شود. نظام آفرينش و تربيتى خداوند، بر محور انتظارات نابجاى شما نمى‌چرخد. ممكن است شما انتظار داشته باشيد خداوند و فرشتگان در لابلاى ابرها، بالاى سر شما به صورت جسمى پيدا شوند و مستقيماً با خودتان حرف بزنند، ولى چنين چيزى ممكن نيست. 🔊 پیام ها - با وجود دلائل روشن بر رسالت پيامبر، توقّع نابجا ممنوع است. «هَلْ يَنْظُرُونَ» - انتظار رؤيت خدا و فرشتگان، بهانه‌اى براى فرار از پذيرش حقّ است. «يَنْظُرُونَ ... يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ ... وَ الْمَلائِكَةُ» - سرچشمه و بازگشت همه چيز به سوى خداست. چرا در انتظار ديدن خود او هستيد، مگر آثار او را نمى‌بينيد. «هَلْ يَنْظُرُونَ ... وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 |شهـید آسد مرتضی آوینی می‌گفتن .‌‌.. | . شمر نمازش را میخواند روزه‌اش را هم میگرفت اشکار هم فسق و فجور نمیکرد و شاید اهل رشوه و ریا هم نبود ..‌ عمر‌بن‌سعد هم همینطور «زیارت‌عاشورا‌» که میخوانیم وقتی رسیدیم به •وَلَعنَ‌الله ....• هایش لحظه‌‌ای به خودمان گوشزد کنیم: نکند این •لعن الله ....• شامل حال ما هم بشود !؟ مایی که گاه خودمان را ‹ارزان‌تر› از شمر میفروشیم ...‌‌ به رفتن نیست ..... به شدن است!! که اگر به رفتن بود!! شمر هم کربلایی است!! این روزهـا فکر کنیم --------------------------------------------- پ.ن: وقتی حاجی‌بابام صبح منو برای خوندن زیارت عاشورا بیدارم میکنه و همچین رو بدرقه امروزم میکنه ♥️
شهید شو 🌷
💔 ✨انتشار برای اولین بار✨ #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_هشتم یک شب غلامحسین گفت: "دیشب که به مسجد
💔



✨انتشار برای اولین بار✨


 
 



شب برای ادای نماز مغرب و عشا به مسجد رفت. اما...

ساعت از یازده گذشته بود و همه در خانه بودند اما از محمدحسین خبری نبود... با خواندن قرآن و دعا خودم را سرگرم کردم ولی تقریبا مطمئن بودم برایش اتفاقی افتاده است....


به خودم می گفتم: "ان شالله سالم است و وقتی آمد، حسابی دعوایش می کنم."

همان طور که داشتم در عالم خیال با او دعوا می کردم، از راه رسید. وقتی چشمم به قیافه مظلوم و خسته اش افتاد یادم رفت که از دستش عصبانی هستم؛


گفتم: "مادر! تا این وقت شب کجا بودی؟ یک نگاه به ساعت کردی؟"


گفت: "خیلی شرمندم مادر! ببخش! بعداً برایت تعریف می کنم... فعلا بخواب بابا بیدار نشود."


صبح که برای نماز بیدار شد هم فرصتی دست نداد صحبت کنیم و قبل از ساعت ۷ از خانه بیرون رفت تا به مدرسه برود.

به پدرش گفتم ماجرای دیشب را پیگیری کند.
او هم گفت: "ته و توی این تاخیر را در می آورم! نگران نباش! ان شالله خیره..."


ظهر که غلامحسین از مدرسه برگشت نشست و با حوصله تمام ماجرای دیشب را از زبان علیرضا رزم حسینی دوست مسجدی محمدحسین تعریف کرد....


... 
...



💞 @aah3noghte💞