فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ابریشم عادت، آسوده بودم
تو با قلب کاشانه من
چه کردی؟؟؟؟؟
💔
#دلشڪستھ
وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ
ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ(نساء/١٠٠)
همین منزل های آخر بود که به تو پیوست
#زهیر را میگویم
نمی دانم زهیر چه داشت که حالا
این روزهای بهشتی اش را کنار تو میگذراند
فقط میدانم بانویی داشت
که همیشه تحسین مرا برانگیخته ...
به دنبالش که فرستاده بودی که ببینی اش
دل دل کرده بود که بیاید یا نه
بانو اما بر او نهیب زده بود که:
"پسر دختر رسول خدا
تو را خوانده و تو تردید میکنی؟"
وقتی هم که برگشت
گفت آقا فرمودند:
"سرت در راه ما بریده خواهد شد"...
#ارباب_جان!
شما با قلب زهیر چه کرده بودید؟
من اما هر سال
آخر ذی الحجه که می رسد
پشت سرت راه می افتم
و تا خود عاشورا می دوَم ...
اما هیچ وقت
به گرد قدم های کاروانت هم نمی رسم
با دلِ من چه باید بکنی اربابم
که هر سال دستم خالی تر است و
پای رفتنم ناتوان تر ...
محرم که می آید
صدای زنگ شتران کاروانت
که در گوشم می زند
کسی در من انگار فریاد می زند
کسی مرا به هجرت می خواند
شما را به خدا
نشانی دیارتان را هم به من بدهید آقا جان😔
... و سلام ما از ایران
چهارده قرن بعد از آن روز
به بانوی زهیر
به ایمان و معرفت و شهامت زنانه اش
دعا کن بانوان سرزمینم
همه کربلایی شوند ، آن گونه که تو ...
نسخه قرن بیست و یکمی از یک زنِ عاشورایی
#آھ ...
💔
ضربه خوردیم وشکستیم و نگفتیم چرا؟!
ما دهان از گله بستیم و نگفتیم چرا؟!
جای "بنشین" و "بفرما", "بتمرگی" گفتند..!
ما شنیدیم و نشستیم و نگفتیم چرا؟
"تو" نگفتیم و "شمایی" نشنیدیم و هنوز
ساده مثل کف دستیم و نگفتیم چرا؟!
دل سپردیم به آن "دال" سر #دشمن و #دوست
دشمن و دوست پرستیم و نگفتیم چرا؟!
چه "چراها" که شنیدیم و ندانیم چرا
ما همین بوده و هستیم و نگفتیم چرا؟
#آھ ... (٣نقطه)
💔
#دلشڪستھ
من دلم لک زده برای حسین...
برای چشمهای خیسِ رفیقم بعد روضه...
برای ضجه زدن های شبهای محرم
برای صدای گرفته بعد روضه ی ارباب...
برای اون بدن دردهای شیرینِ بعد از خادمی
برای سوز بین سینه بعد از سینہ زنی...
برای کم آوردن...خلوت...گریه...
برا غصه خوردن واسه این شهر خراب شده...😭😭😭😭
برا همه اونا که رفیق اشکم بودن...اما الان پیش اربابن😭😭😭😭
برا حضرت رقیه ای ها...
برا حضرت زینبی ها...
برا تموم امام حسینی ها...
برا اونا که میومدن وسط مجلس و با روضه ارباب، فقط زار میزدن...
زار میزدن و دم مےگرفتن...
"درستش کن...خراب کردم"...
زار میزدن...
زار میزدن که دلم برا اشکام تنگ شده...
زار میزدن...
زار میزدن، من اگر گریه برایت نکنم میمیرم...
زار میزدن...
زار میزدن، جان مرا بگیر، فقط گریه را نگیر...😭😭😭😭
زار میزدن برا حال خرابشون...
اصلا بین همین زار زدنا بود که خودشونو یادشون میرفت...
و فقط یه ذکر مےموند...
#حسین...
#آھ_حسین😭😭😭😭😭😭😭
#ڪپے⛔️
شهید شو 🌷
💔 دواے درد مـــرا هیـــچ کــس نمیـــداند فقط بــگو بـہ #شهیــدان، دعــ
💔
#دلشڪستھ
بعضی ها چقدر خواستنی مےشوند ...
بعضی ها چقدر به چشم مےآیند ...
بعضی ها ....
بعضی ها کارهای خالصانه شان آنقدر زیاد است که این عزیز شدن و به چشم آمدن، مزد همان گمنامےشان است...
یک نفر باشد مثل #جواد
بهم مےریزی تمام معادلات را
و هنوز بعد از ۲سال، رفقا را مبهوت مےگذاری...
حکایت جواد اما حکایت غریبےست
حکایت یک دل بےقرار است...
دل که بےقرار باشد، خوشی ها و غم های زندگی پیش چشمت مثل حبابی روی آب می شود ...
نه به آن اعتماد می کنی و نه رویشان حساب...
تو هم بےقرار شو
مثل جواد...
#بےقرار که باشی گاهی عهدهایی مےبندی که هر کسی از پس آن بر نمےآید ...
بزرگترین عهدها را...
با همان ها که #قرار_از_دلت_گرفته اند و خودشان ، #قرار_دل_بےقرارت_شده اند ...
"خوش به حال دل بی شکیب #بعضیها..."
#شهیدجوادمحمدی
#دلم_گرفته_برایت_ولی_فدای_سرت
#آھ ... (٣نقطه)
فرواردکن مومن😉
💔
ز ره هوس به تو کی رسم
نفَسی ز تو نرمیده من
همه حیرتم... به کجا روم؟
به رهت ، سری نکشیده من
چه بلا ستمکش غیرتم
چقدر نشانه حسرتم
که شهیدِ خنجر ناز تو
شده عالَمی و تپیده من
منِ بی دل و غمِ غفلتی
که ز چشمبند فسون دل
همه جا ز جلوه من پُر است و
به هیچ جا نرسیده من...
#آھ ...
#شهیدجوادمحمدی
🏴
تا كه فرمود:
همین جاست و اُتراق كنید ؛
خواهری در دل ِخود
بِیرَقِ غَـم را كوبید...
#آھازدلزينب💔
💔
پیچیده بوی یاس و اِقاقی و نسترن
فصل گلاب گیری گل های فاطمه ست..
#آھازدلزينب 💔