شهید شو 🌷
💔 حرف آخر... امام خمینی فرمودند: وصیتنامه شهدا را بخوانید کسانی که ره صد ساله را یک شبه طی کردند ام
💔
حرف آخر...
دیدن عکس های شما
بهانه است
قدری دلمان، آرام گیرد
دلی که
هوای شهادت بیقرارش کرده
#شهدا
#امام_زمان
#نسئل_الله_منازل_الشهدا
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 شهیدی که برای دیدن امام زمان چله گرفت دکتر محمود رفیعی در سال ۱۳۸۴ چله ای را به نیت دیدار مجدد ب
💔
شهیدی که امام خامنه ای از او امتحان گرفت
یکی از برنامه های ما در زمان انقلاب انتقال اسلحه از سراوان پاکستان به تهران و قم بود ، علی خیلی راحت این ماموریت ها را انجام می داد ، ایشان در اوقات فراغت به غیر از مطالعه به کارهایی چون کارهای چاپی ، آهنگری ، جوشکاری ، آموزش قرآن می پرداخت
به پدر و مادر همیشه احترام می گذاشت
به موقع نماز می خواند
از مظلومین دفاع می کرد
بسیار قانع بود و اهل ولخرجی نبود
روحیه طلبگی را حفظ می کرد
خودش را خدمت گذار مردم می دانست
علی شاگرد اول حوزه بود ، یک بار آقا خامنه ای می گفتند : که من خودم آزمایشش کردم دیدم خوب جواب داد.
دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
راوی: برادر #شهید_علی_پورمحمدی
#شهید_دفاع_مقدس
#امام_زمان
💞 @shahiidsho💞
15.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
خاطرهای عجیب از رزمندهی جانباز دفاع مقدس
این خاطره یکی از عجیبترین خاطرات تاریخ جنگ است.
#امام_زمان
#طنز
انتشار به مناسبت #میلاد_حضرت_معصومه
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 #عاشقانه_شهدایی 💝 سرباز امام زمان(عج) در جواب نامه همسر شهیدهاش که نوشته بود: خوشحالم همسرم سر
💔
#عاشقانه_شهدایی 💝
وصیت نامه همسرم تمام علاقه اش به من و فرزندش را نوشته است.
برای امیرعلی نوشته : تمام هستی ام تو هستی
برای من نوشته است: من با تمام وجود سعی کردم علاقه ام را به شما تقدیم کنم.
این نوشته برای ۴۸ روز قبل از شهادتش است. قدیمی هم نیست که بگوییم قبلاً چنین نظری داشته است.
انسان ها اگر علاقه هایشان را درست ردهبندی کنند همه در یک جهت قرار دارد.
عشق های زمینی نیز به خدا می رسند.
شما زمانی که بنده خدا را دوست داشته باشید می توانید خدا را هم دوست داشته باشید. چون بنده را خدا آفریده است.
همسر من اگر پدر، مادر، همسر و فرزندش را دوست نداشت به این عشق نمی رسید.
عشق باید از دنیا شروع بشود تا به آخرت برسد.
#شهید_علی_اصغر_شیردل
سالروز شهادت
#امام_زمان
💞 @shahiidsho💞
💔
استجابت دعای حضرت معصومه در حق شهید مدافع حرم
هیئتی که می رفت مشکلات عقیدتی داشتند. روی فکر احمد هم تأثیرش را گذاشته بود. با آنکه هر شبهه ای که مطرح می کردند می آمد و جوابش را می گرفت، اما کم کم نسبت به رهبر انقلاب بی میل شده بود. وقتی که قرار بود مقام معظم رهبری قم بیایند، می خواستیم برویم مراسم استقبال، هر چه من و مادرش اصرار کردیم نیامد.
خیلی ناراحت شدم. وقتی چشمم به گنبد حضرت معصومه (س) افتاد، گریه کردم و گفتم: «یا حضرت معصومه! من سلامت فکری و عقیدتی بچه ام را از شما می خواهم. کاری کنید که منحرف نشود».
وقتی از مراسم برگشتیم. احمد خانه نبود. وقتی آمد خیلی شاد و سرحال بود. با دوستانش رفته بودند مراسم استقبال. به حدی نزدیک شده بودند که آقا به ایشان سلام کرده بود.
بعد از آن مراسم بود که دیدگاهش نسبت به رهبری تغییر کرد و از حامیان سر سخت رهبری شدند.
راوی: پدر #شهید_احمد_مکیان
#شهید_مدافع_حرم
#میلاد_حضرت_معصومه سلاماللهعلیها
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 دلتنگترين منظره در عالم پرواز مرغےست که از کنج قفس بال گشودهست #شهید_جواد_محمدی #امام_زما
💔
با جوادبودن طور دیگری کِیف داشت. بیشتر جواد سربه سر من میگذاشت ولی جاهایی هم که میدید قاطی کردهام، از دستم فرار میکرد...
خیلی وقت بود بهم میگفت "مهردادی"...
میگفتم نگو...
میگفت این "ی" تحبیب است نه تحقیر...
اصلا آدم نمیتوانست از دست جواد ناراحت شود. این مهردادیگفتنش را هم آدم دوست داشت.
📚 بی برادر (با تغییرات)
به روایت دوستان ِ #شهید_جواد_محمدی
#شهید_مدافع_حرم
#امام_زمان
اختصاصی کانال شهیدشو
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 حرف آخر... دیدن عکس های شما بهانه است قدری دلمان، آرام گیرد دلی که هوای شهادت بیقرارش کرده #شه
💔
حرف آخر...
خدا نکند
در صحرای قیامت
شرمنده دختران شهدا باشیم
#روز_دختر
#امام_زمان
#میلاد_حضرت_معصومه
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 شهیدی که امام خامنه ای از او امتحان گرفت یکی از برنامه های ما در زمان انقلاب انتقال اسلحه از سرا
💔
شهیدی که بعد از شهادت، کارنامه دخترش را امضا کرد
آن شب زهرا پدرش را در خواب می بیند. از او می پرسد بابا غذا خوردی؟ پدرش می گوید نه بابا، غذا نخوردم.
+خوب من میروم برای شما غذا بیاورم.
- نیازی نیست. برو آن برگه ات را بیاور.
+کدام برگه؟
- همان برنامه ای که امروز مدیر مدرسه به شما داد.
زهرا می رود برنامه امتحانی اش را بیاورد، او می دانست که پدرش هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمی کند، به همین دلیل می گردد تا خودکار آبی را پیدا می کند و به پدرش میدهد.
بعد می رود به آشپزخانه تا برای پدرش غذا حاضر کند. وقتی برمیگردد پدرش را در اتاق پیدا نمیکند...
شرح کامل ماجرا در پست بعدی👇👇👇
#شهید_سیدمجتبی_صالحی
#روز_دختر
#کرامات_شهدا
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 شهیدی که بعد از شهادت، کارنامه دخترش را امضا کرد آن شب زهرا پدرش را در خواب می بیند. از او می پ
💔
ماجرای کرامت شهید سید مجتبی صالحی خوانساری بعد از شهادت
◾️بعد از شهادت آقا مجتبی، مراسم های متعددی از سوی ارگان ها و گروه های مختلف به منظور بزرگداشت ایشان برگزار شد. قرار بود در خوانسار هم مراسمی به همین منظور از سوی فرماندار آنجا برگزار شود. به همین خاطر ما را هم به این مراسم دعوت کرده بودند. دخترهای کوچکم به خاطر درس و مدرسه شان نتوانستند همراه ما به خوانسار بیایند و در قم ماندند.
◾️آن روز برای دخترهای من روز عجیبی بوده است. خودشان می گویند در آن روز همه اش احساس می کردند کسی آنها را دنبال می کند. حتی وقتی به گلزار شهدا و نانوایی رفته بودند این احساس را داشتند. دخترم زهرا کلاس اول راهنمایی بود. وقتی به مدرسه می رود، مدیرشان برنامه امتحانات ثلث دوم را بین دانش آموزان می کند و از بچه ها می خواهد که والدینشان آن را ملاحظه و امضا کنند. دخترانم هم با ناراحتی به خانه بر می گردند.
◾️بچه ها را به خواهرم سپرده بودم، به همین خاطر شب هم پیش آنها مانده بود. آن شب زهرا پدرش را در خواب می بیند. از او می پرسد بابا غذا خوردی؟ پدرش می گوید نه بابا، غذا نخوردم. زهرا می گوید خوب من می روم برای شما غذا بیاورم. پدر می گوید نیازی نیست. برو آن برگه ات را بیاور. دخترم می گوید کدام برگه؟ پدرش می گوید همان برنامه ای که امروز مدیر مدرسه به شما داد. زهرا می رود برنامه امتحانی اش را بیاورد، اما هرچه دنبال خودکار آبی می گردد پیدا نمی کند. او می دانست که پدرش هیچگاه با خودکار قرمز امضا نمی کند، به همین دلیل می گردد تا بالاخره خودکار آبی را پیدا می کند و به پدرش می دهد. بعد می رود به آشپزخانه تا برای پدرش غذا حاضر کند. وقتی برمی گردد پدرش را در اتاق پیدا نمی کند، نگران به سمت حیاط می دود و می بیند در حال رسیدگی به باغچه است. آقا مجتبی عاشق گل و گیاه بود. زهرا دوباره به آشپزخانه بر می گردد و وقتی غذای پدرش را برایش می برد، می بیند او دیگر در حیاط نیست. این بار هراسان و گریان به دنبال او می دود اما هرچه می گردد، پیدایش نمی کند. همین موقع از خواب می پرد. خاله اش برایش آب می برد و آرامش می کند. زهرا دوباره می خوابد.
◾️صبح که از خواب بیدار می شود توجهی به خواب شب گذشته اش نمی کند. موقع رفتن به مدرسه که با عجله وسایلش را آماده می کند، ناگهان چشمش به برنامه امتحانی اش می افتد که با خودکار قرمز امضا شده، برگه را به خواهرش نشان می دهد. خواب دیشب برایش تداعی می شود. با تعجب ماجرا را برای خواهرش تعریف می کند و تاکید می کند که به کسی نگوید. شهید صالحی در قسمت ملاحظات برنامه نوشته بود «اینجانب نظارت دارم، سید مجتبی صالحی» و امضاء کرده بود.
◾️آیت الله خزعلی از دوستان شهید بودند. ایشان از ما خواستند تا مدتی، موضوع را پیش کسی مطرح نکنیم. علمای آن زمان صحت ماجرا را تایید کردند و نامه به رویت حضرت امام(ره) هم رسید. اداره آگاهی تهران هم پس از بررسی، اعلام کرد امضا مربوط به خود شهید مجتبی صالحی است اما جوهری که با آن امضا شده، شبیه هیچ خودکار یا خودنویسی نمی باشد.
#شهید_سیدمجتبی_صالحی
#شهید_دفاع_مقدس
#امام_زمان
💞 @shahiidsho💞
💔
جون دادن تا منو تو امنیت داشته باشیم...
شهادتون مبارک((:
شهادت چند مرزبان در سراوان
#امام_زمان
💞 @shahiidsho💞