💔
هکرها وقتی دیدن عملیاتشون شکست خورده ، امروز یک گروه هکری دیگه، اطلاعات سربازهای ارتش اسرائیل رو افشا کرده؛))
😂
#حمله_سایبری
#بنزین #طنز
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
بذار حساب کنم چند ساعت مونده تا #عید_فطر 😍😍😂
#ماه_مبارک_رمضان
#ماه_رمضان
#طنز
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
ی کم متفاوت😉
پیشاپیش عیدتون مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
📹 کلیپ #طنز | جمهوری اسلامی #آزادی رو از زنان سلب کرده؟
‼️ ظلم جمهوری اسلامی به #پزشکان زن
‼️ ظلم جمهوری اسلامی به #دانشجویان و اساتید زن دانشگاه
⁉️ قبل از انقلاب، چند درصد از #بانوان در المپیک حضور داشتند؟!!!
⁉️ وضعیت زنان قبل از انقلاب چطور بود؟!
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
شب توی سنگر نشسته بودیم و چرت می زدیم
شب مهتابی زیبایی بود
فرمانده اومد توی سنگر و گفت:
اینقدر چرت نزنین ، تنبل میشن
به جای این کار برید اول خط ، یک سری به بچه های بسیجی بزنین
بلند شدیم و رفتیم به طرف خاکریز های بلندی که توی خط مقدم بود
بچه های بسیجی ابتکار خوبی به خرج داده بودن
مقدار زیادی سنگ و کلوخ به اندازه ی کله ی آدمیزاد روی خاکریز گذاشته بودند که وقتی کسی سرش را از خاکریز بالا می آورد
تا بعثی ها آن را با سنگ و کلوخ اشتباه بگیرند و اون رو نزنن
اما بر عکس ما خیال می کردیم که این سنگ ها همه کله ی رزمنده هاست🤭
رزمنده هایی که پشت خاک ریز کمین کرده اند و کله هایشان پیداست
یک ساعت تمام با سنگ ها و کلوخ ها سلام و علیک و احوالپرسی کردیم
و به آنها حسابی خسته نباشید گفتیم و بر گشتیم !🙄😅
صبح وقتی بچه ها متوجه ماجرا شدن تا چند روز ، بهمون می خندید
#طنز
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که "زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از شهادت نیست"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
جوری که پهپاد شاهد ۱۳۶ تو رادارهای دشمن دیده میشه 🤣🤣🤣🤣
#طنز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
اینوووو😂😂😂
#طنز
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خداییش از برعنداز جماعت هم شانس نیاوردیم 😜😜😜😄😄😄
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#طنز| براندازی به روایت تصویر
#پایان_مماشات
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
بشنوید از نحسی مصی علینژاد برای مکرون!😁
پاورقی
هر روز ساعت ۱۹:۵۰
📺 شبکه دو سیما #طنز
#برخورد_قاطع #پایان_مماشات
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#استورى
#طنز
🎥 من با تو چیکار کنم بسیجی؟!!!😂😂
بفرست برای دوستان بسیجیات
🔶🔹هفته بسیج مبارک🔹🔶
#بسیج
#بسیجی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
سال گذشته هموطنان مسلمان در شب سال نوی میلادی پشت در کلیسای وانک اصفهان جمع شدن و با ذکر صلوات میخواستن سال رو نو کنن😐😂
#طنز
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 #طنز_جبهه آبرسان گردان مداح ، تو حسینیه لشکر ، داشت وسط دعا با سوز و گداز تعریف میکرد : تو عملی
💔
#طنز_جبهه 😁
رزمنده ای تعریف میکرد، میگفت:
تو یکی از عملیاتها بهمون گفته بودن
موقع بمب بارون بخوابین زمین و
هر آیه ای که بلدین بلند بخونین ...
.
.
.
بمب بارون که شد، همه چیز یادم رفت...
منم از ترس داد میزدم؛ النظافة من الایمان😂
#لبخند_بزن_بسیجی
#طنز
💞 @shahiidsho💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
خاطرهای عجیب از رزمندهی جانباز دفاع مقدس
این خاطره یکی از عجیبترین خاطرات تاریخ جنگ است.
#امام_زمان
#طنز
انتشار به مناسبت #میلاد_حضرت_معصومه
💞 @shahiidsho💞
شهید شو 🌷
💔 روز دختر رو تبریک میگم به همهی دخترایی که دیگه طعم تبریک و لبخند پدر رو نمیچشن .. - روزتون
💔
روحیه طنزی داشت برای هرجا یک حرف و شوخی و شیطنت جدید داشت. متناسب با آن موقعیت، چیزی پیدا میکرد.
یک بار یکی از دوستانش را بعد از چند سال دوباره میبیند. حالا هر کسی بود از خوشحالی بال درمیآورد. اما جواد....
رفیقش میآید بغلش میکند و خوشحال که جواد کجا بودی؟ دلم برات تنگ شده و....
جواد همینطور خشک... بعد هم میگوید ببخشید من چند وقت پیش تصادف کردم و فراموشی گرفتهام. حالا شما را نمیشناسم...
رفیقش هم شروع میکند به گریه کردن که با خنده جواد متوجه میشود....
📚 بی برادر (با تغییرات)
به روایت دوستان ِ #شهید_جواد_محمدی
#طنز
#امام_زمان
اختصاصی کانال شهیدشو
💞 @shahiidsho💞
💔
عید غدیر که می شد خیلی ها عزا می گرفتند.😳
لابد می پرسید چرا...؟
به همین سادگی که چند تا از بچه ها با هم قرار می گذاشتند، به یکی بگویند؛ سید ...البته کار که به همین جا ختم نمی شد.😬😫
ایستاده بودیم بیرون چادر، یک دفعه دیدیدم چند نفر دارند دنبال یکی از برادر ها می دوند.
می گفتند: وایسا سید علی کاریت نداریم!
و او مرتب قسم می خورد که من سید نیستم ولم کنید.
تا بالاخره می گرفتندش و می پریدند به سر و کله اش و به بهانه بوسیدنش آش و لاشش می کردند.😣😖
بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح، پول، مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس، همه را می گرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در می آوردند ...😟
جالب اینجاست که به قدری جدی می گفتند؛ سید
که خود طرف هم بعد که ولش می کردند، شک می کرد و می گفت:
راستی راستی نکند ما هم سید هستیم و خودمان خبر نداریم، گاهی اوقات کسی هم پا پیش می گذاشت و ضمانتش را می کرد:
قول می دهد وقتی آمد تو چادر، عیدی بچه ها یادش نرود؛ حتی اگر سکه ٢٠ ریالی باشد و او هم سکه را می داد و غر می زد که:
عجب گیری افتادیم، بابا ما به کی بگیم ما سید نیستیم ...؟😤😬
#طنز
#عید_غدیر
💞 @shahiidsho💞
💔
#طنز_جبهه
حرفشهادتڪہپیشمےآمد،
یڪےمےگفت:
اگرمنشهیدشوم، نگراننمازوروزههایم
ڪہقضاشدهاندهستم 😥
ویانگرانسرپرستےخانوادهامهستم🥺
و...
نوبتمعاونگردانرسید
همہگفتند:
توچے؟
چیزےبراےگفتنندارے؟
پاسخداد:
اگرمنشهیدبشوم، فقطغصہے
۳۵روز مرخصےراڪہنرفتہاممےخورم.🤕
ازآنمیانیڪےپریدوقلموڪاغذیآورد
وگفت:
بنویسڪہبدهندبہمن🤗
قولمےدهماینفداڪاریرابڪنم 😜
وبہجاےتوبہمرخصےبروم😁😂
#طنز
💞 @shahiidsho💞
💔
تنها یا تنها؟
طلبه بود، تازه پیش ما آمده بود. موقع نماز شد و صدای اذان آمد، طلبه رو کرد به این دوست ما و گفت: «نمیآیی برویم نماز؟»
طرف گفت: «نه، همینجا میخوانم.»
این طلبه بینوا هم شروع کرد به صحبت از فضایل نماز و مسجد رفتن و…. این دوست ما هم گفت: «خود خدا هم در قرآن گفته: «ان الصلوه تنها»، گفته تنهایی بخونین، یه وقت دو تایی و سه تایی نخونین.»
طلبه هم دوزاریاش افتاد که این دوست ما دستش انداخته، گفت: «گفته تنها، یعنی چند نفری بخونین، نه، تنها و یه نفری…» هر دو خندهکنان راهی حسینیه شدند.
#طنز
#نماز
#دفاع_مقدس
💞 @shahiidsho💞
💔
ایام ماه رجب بود و هر روز دعای یا مَن اَرجوه لِکُلِّ خَیر را میخواندیم . روحانی گردان قبل از مراسم ، بـرای آن دسته از دوستان که بلد نبودند ، توضیح میداد:
"بـرادران وقتی بـه عـبارت یا ذوالجلال و الاکـرام رسیـدید ، کـه در ادامـه آن جمله حَرِّم شَیبَتی عَلَی النّار می آیـد ، با دست چپ، محاسن خود را بگیرید و انگشت سبـابـه دست دیگـر را بـه چـپ و راست حرکت دهید"
هنوز حرف حاج آقا تمام نشده بود، یکی از بچـه هـای شوخ ، از انتهای مجلس بلند شد و گفت حاج آقا اگر کسی محاسن نداشت ، چه کار کنه؟
حاج آقا هم کـم نیاورد و در جـواب گفت:
"محاسن بغل دستی اش را بگیره! چارهای نیست، فعلاً دوتایی استفاده کنند تا بعد"! و رزمنده ها زدند زیر خنده
#ماه_رجب
انتشار به مناسبت #میلاد_امام_محمد_باقر
#طنز
💞 @shahiidsho💞
💔
📣 اطلاعیه
با دقت تا اخر بخوانید‼️
ضمن عذرخواهی از کاربران گرامی بابت قطعی چند ساعته ایتا و تبریک ایام الله #دهه_فجر ، برای قدردانی از شما همراهان وفادار ایتا ، به زودی بروزرسانی جدیدی با قابلیت های زیر منتشر خواهد شد :
🔸 قابلیت تماس صوتی و تصویری
🔸 قابلیت ارسال کامنت برای کانالها
🔸 قابلیت ریاکشن برای گفتگو ها و کانالها
🔸 امکان ارسال فایل تا ۵۰۰ مگابایت
🔹 رفع مشکل اعلانها
🔹 رفع مشکلات گزارش شده
با عرض پوزش از کاربران عزیز ، مگه اینکه این قابلیت هارو رو تو خواب ببینید 😂
#طنز
💞 @shahiidsho💞
💔
در بحبوحه عملیات والفجر۸،در جاده فاو–امالقصر مستقر بودیم. آسمان شروع کرد بهباریدن. کمکم دانههای درشت باران باعث شد بهزیر پلی که بر روی جاده قرار داشت، برویم و باوجودی که جا نبود، به هر صورت خودمان را جا بدهیم.
طول پل حدود۲۵متر
عرض آن ۲متر و ارتفاع سقف آن یک و نیم متربود اما بیشتر از صدنفر زیر آن پل، انتظار زمان حرکت را میکشیدند..
نیمههای شب، بین خواب و بیداری، صدای خمپاره و کاتیوشا و از همه مهمتر لرزش زمین بر اثر حرکت تانکها و نفربرها از روی پل، مانع خواب میشد و فقط میشد هر چند دقیقه چُرتی زد.
ناگهان احساس کردم بوی "سیر" میآید...
خوب بو کردم. درست بود بوی سیر. وحشت وجودم را گرفت. یکآن در ذهنم مرور کردم که بوی سیر یعنی بوی "گاز"
هنوز در حال و هوای خودم بود که یکی از بچهها فریاد زد: گاز ... گاز ...
و در پی آن، همه از خواب پریدند. ماسکها را به صورت زدیم و برای اینکه خفه نشویم، بهطرف دهانه پل هجوم بردیم
وحشتِ خفقان، سراپایم را گرفته بود. ازدحام جمعیت در دهانه کوچک پل، هراسم را از خفه شدن در اینجا بیشتر کرد.
هنوز از زیر پل خارج نشده بودیم که چندتایی از بچههای جهاد سازندگی گیلان که آنجا بودند، زدند زیر خنده و یکی از آنان با لهجه گیلکی گفت:
- نترسید.. گاز نِییه... ما داریم کالباس میخوریم.. بوی سیر مال کالباسه!
نگاه که انداختم، دیدم لای تکههای نان، مقداری کالباس گذاشتهاند و دارند با میل و اشتهایی خاص، نوشجان میکنند
درحالی که به همدیگر میخندیدیم، به جایمان برگشتیم.
✍🏻جانباز حمید داودآبادی
اسفند ۱۳۶۴_فاو
#طنز
💞 @shahiidsho💞
💔
یادش بخیر!چقدر سختی کشیدیم!
شبها فقط دو ساعت میخوابیدیم.
آنقدر گرم بود که انگار در حمام سونا بودیم، ولی خستگی همه را بیهوش میکرد اما بابایی همان دو ساعت را هم آرام نمیگرفت. دور میافتاد و به همه بچه ها سرمیزد.
تمام بچه ها را میشناخت
یک شب یکی از بچهها از شدت گرما رفته بود بالای کانکس ها خوابیده بود. حاجی فهمیده بود یکی کم است. خیلی گشته بود تا بالاخره صبح بالای کانکس پیدایش کرده بود.
صدایش زده بود که پسرم تو آن بالا چه کار میکنی؟
آن بنده خدا هم که مست خواب بود توی همانحال خواب و بیدار گفته بود:
حاجی داشتم دعای کومله میخواندم، خوابم برد.
حاجی خندید که:
اولاً کمیل، نه کومله
دوما نماز صبح که خواندی با چی وضو گرفتی؟
گفته بود: با آب. حاجی گفته بود پاشو بیا عزیزم توی کتری چایی بوده نه آب. تو با چایی وضو گرفتی و نماز خواندی!
#شهید_احمد_بابایی
سالروز شهادت
#طنز
💞 @shahiidsho💞
💔
تلافی!
از سنگر تا دستشویی حدود ۱۵ دقیقه راه بود، یک شب دو نفر از بچهها که با هم دستبهیکی کرده بودند، مرا از خواب بیدار کردند که بلند شو، بجنب که نمازت قضا شد، برخاستم، رفتم دستشویی، وضو گرفتم آمدم، دستشویی جایی نبود که خلوت باشد، آن هم صبح زود!! شک کردم، بله، ساعت ۱:۳۰ دقیقه بامداد بود!
....چقدر خندیدیم به زرنگی دوستان و حواسپرتی خودم، باید تلافی میکردم، حالا که ما به فیض رسیدیم چرا دیگران محروم باشند.
یکییکی تمام برادران را صدا زدم، با همان روش، بلایی را که سر من آورده بودند، سر بقیه آوردم، البته بعضی با خوشرویی بلند شدند و نماز شب خواندند و شاید مرا هم دعا کردند.
راوی: رزمنده دلاور نورعلی رمضاننژاد از رزمندگان لشکر ویژه ۲۵ کربلا و از راویان پرتلاش دفاع مقدس.
#طنز
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞