شهید شو 🌷
💔 اغتشاشات در عراق۳ #تصویربازشود #اندڪےبصیرت #ادامه_دارد... 💕 @aah3noghte💕
💔
اغتشاشات در عراق۴
#تصویربازشود
#اندڪےبصیرت
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 اغتشاشات در عراق۴ #تصویربازشود #اندڪےبصیرت #ادامه_دارد... 💕 @aah3noghte💕
💔
اغتشاشات در عراق۵
#تصویربازشود
#اندڪےبصیرت
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 اغتشاشات در عراق۵ #تصویربازشود #اندڪےبصیرت #ادامه_دارد... 💕 @aah3noghte💕
💔
اغتشاشات در عراق۶
#تصویربازشود
#اندڪےبصیرت
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 اغتشاشات در عراق۶ #تصویربازشود #اندڪےبصیرت #ادامه_دارد... 💕 @aah3noghte💕
💔
اغتشاشات در عراق۷
#تصویربازشود
#اندڪےبصیرت
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 اغتشاشات در عراق۷ #تصویربازشود #اندڪےبصیرت #ادامه_دارد... 💕 @aah3noghte💕
💔
اغتشاشات در عراق۸
#تصویربازشود
#اندڪےبصیرت
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 اغتشاشات در عراق۹ #تصویربازشود #اندڪےبصیرت #ادامه_دارد... 💕 @aah3noghte💕
💔
اغتشاشات در عراق۱۰
#تصویربازشود
#اندڪےبصیرت
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 اغتشاشات در عراق۱۰ #تصویربازشود #اندڪےبصیرت #ادامه_دارد... 💕 @aah3noghte💕
💔
اغتشاشات در عراق۱۱
شمر زمانه ات را بشناس‼️
#تصویربازشود
#اندڪےبصیرت
#اعرف_شمر_الزمان
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 راز اتصال به امام زمان چیست⁉️ 📌( قسمت سوم) اصل در ارتباط با امام زمان ارواحنا فدا، مثل اتصال
💔
راز اتصال به امام زمان چیست⁉️
📌( قسمت چهارم)
حکمت چیست و چگونه به دست می آید؟
آثارش چیست؟
چه فایده ای دارد؟
بحث هایی که در قرآن و نهج البلاغه در مورد حکمت شده است را فقط یک دسته بندی کرده ام که می خواهم خدمت شما تقدیم کنم.
چهار عنوان است، که هرچه از حکمت بخواهید در یک چهارچوب بندی دقیق در قرآن و نهج البلاغه، در همین ۴ عنوان تقسیم بندی شده است.
👈 اول: معنای حکمت : اصلاحکمت یعنی چه؟!
راغب اصفهانی در مفردات الفاظ قرآنش میگوید: «حکمت یعنی رسیدن به حقیقت.»
یک وقتی بنده روی تخته مینویسم: "آب" آیا با این آبی که روی تخته نوشتم، هیچ تشنه ای سیراب می شود؟! هرگز! این لفظ آب است. یا میگویم آب! شما می شنوید آب؛ صوتی که از آن آب می آید، کسی می تواند با آن تشنه ای را سیراب کند؟! نه!
تا من می نویسم یا می گویم: آب؛ در ذهن شریف شما صورت ذهنی آب می آید. به قول اهل منطق و فلسفه؛ معنای آب می آید در ذهن شما، تصور آب می آید.
حالا با این آب ذهنی شما، می شود تشنه ای را سیراب کرد؟! هیچوقت! پس اینها چه هستند؟! اینها آب نیستند! اینها قرار بود ما را رهنمون بشوند به حقیقت آب.
این حقیقت آب است که تشنگی را رفع میکند. حالا شما به آن بگو: گل، بگو سنگ، بگو کوه... فرقی برایش نمیکند. شما تصور کنید آتش است... ولی من میخورم و تشنگی ام رفع میشود. حقیقت یعنی این!
خیلی از آنچه که ما به اسم علم می آموزیم؛ اینها هیچکدام حقیقت نیست؛ مقدمه حقیقت بوده است. لذا حجاب اکبر علم است. خیلی ها به جای اینکه از این حجاب رد بشوند و به حقیقت برسند، در حجاب گیر کرده اند!
قرآن کریم در سوره تکاثر میفرماید: « كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ» اگر به حقیقت علم رسیده بودید، همین الان جهنم را می دیدید.
اگر من و شما جهنم را همین الان می دیدیم، میتوانستیم گناه کنیم؟!
ما جهنم را می دانیم؛ مثل لفظ آب و تصور آب! اما جهنم را نمی بینیم متاسفانه.
بهشت و جهنم همین الان هست؛ نه اینکه بخواهد یک روزی خلق بشود. ما همین الان وسط بهشت و جهنم هستیم. ولی چرا بهشت و جهنم را نمی بینیم؟! چون ما به حقیقت نرسیده ایم.
« کلا» اینگونه نیست که شما تصور کرده اید! «كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ » اگر به مرحله علم الیقین برسید؛ « لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ» قطعا جحیم را می بینید! میگوید حکمت یعنی رسیدن به حقیقت، با علم و عقل!
یک وقتی حکمت را به خدا نسبت میدهیم؛ یعنی خدا تمام اشیاء و مخلوقاتش را خوب میشناسد، و ایجاد میکند. این یعنی حکمت!
یک وقت نسبت به مخلوق میدهیم، به انسان می دهیم، یعنی شناخت حقیقت موجودات. کسی که حکیم میشود؛ پشت پرده ظاهر را میبیند. حقیقت موجودات را می بینید. بعد به خاطر اینکه حقیقیت را دارد میبیند، دائما فعل خیرات میکند. یعنی همیشه کارهایش خوب است. چون آدمی که بهشت و جهنم را می بیند، ذات غیبت را میبیند، ذات تهمت را میبیند، اصلا نمی تواند برود سمتش. و ذات صداقت و وفاداری را می بیند، حتما میرود سراغش! حکمت اینقدر مهم است! این تازه تعریف حکمت است.
امام زمان دنبال این است که حقیقت اشیاء را ببیند. و بواسطه حضور در عالم حقیقت، همیشه از او فقط خوبی سر میزند. ما باید به آن سمت حدمان میل کند....
↩️ ادامه دارد...
👤 حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
💔
+اینکه تیر یا ترکش
به من و تو اصابت کند و بمیریم که
شهادت نیست.
دشمن هم
با تیر و ترکش می میرد.
شهادت
آن زمان شهادت است و زیباست،
که به تکلیف عمل کرده باشیم و مزد و اجر آنرا خداوند تعیین کرده باشد.
آنموقع است که شهادت،شهادت است و
"عِندَ رَبَهُم یَرزَقون"
شهادت را نه در جنگ،در مبارزه میدهند.
ماهنوز شهادتی بی درد میطلبیم،
غافل از اینکه شهادت را جز به اهل درد نمیدهند...
#اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#انتشار_بدون_تغییر_در_عکس
💔
کاش تو هم دختری داشتی
که برایت دلتنگی مےکرد
بےقرار ندیدنت مےشد
و زمین و زمان را بهم مےریخت...
آن وقت...
شاید تو هم مےآمدی...
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#آھمولاےغریبم
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#آقاسلام...
جمعه به جمعه اسمت روصدا میزنم
نگاهم نمیکنی...
#هرشب_یک_دل_نوا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#فرواردکن_مومن
💔
صد فتنه در عراق و یمن هم به پا شود
مارا #حسین دور خودش جمع مےڪند
#حراره_فی_قلوب ♥️
#حب_الحسین_یجمعنا
#آھارباب
#آھزینب
#آھ_ڪربلا
#اربعین
#جامانده
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
💕 @aah3noghte💕
#انتشار_بدون_تغییر_در_عکس
💔
ایران_و_العراق_لا_یمکن_الفراق
تا کور شود هر آنکه نتواند دید😍
#آه...کربلا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
#رمان_رهــایـــے_از_شبـــ ☄ 💔 #قسمت_صد_و_ششم بالاخره شیطنتهای فاطمه صدای فیلمبردار 🎥و درآورد درحا
💔
#رمان_رهــایـــے_از_شبـــ ☄
#قسمت_صد_و_هفتم
اوایل مهر بود.
یک روز از سرکار برمیگشتم.به سر کوچه که رسیدم ماشین 🚗👤کامران رو دیدم.بدنم شروع کرد به لرزیدن.😨خودم رو به ندیدن زدم و قصد ورود به کوچه رو کردم که از ماشین پیاده شد و صدام کرد.ترجیح دادم جوابشو ندم.دنبالم🚶 اومد و مقابلم ایستاد.صورتم رو به سمت دیگر چرخوندم .
او دستها رو داخل جیبش انداخته بود و از پشت عینک سیاهش نگاهم میکرد..
گفت:
_باهات حرف دارم.
گفتم:
_من حرفی با کسی ندارم.مزاحم نشو.
خواستم از کنارش رد شم که چادرم رو کشید. به سمتش برگشتم ودرحالیکه اطرافمو نگاه میکردم گفتم:😰
_چیکار میکنی؟خجالت بکش.من اینحا آبرو دارم.
پوزخند زد:😡😏
_هه!! سوار شو اگه خیلی آبروت واست مهمه وگرنه به علی قسم واست تو این محل آبرو نمیزارم.
عصبانیت از لحنش میبارید.باید چیکار میکردم؟؟ گفت:
_فقط پنج دیقه بیا و جواب یک سوالمو بده بعدم بسلامت!!!
آب دهانم رو قورت دادم.مردم نگاهمون میکردند.گفتم:
_همینجا بگو من سوار ماشینت نمیشم.
چقدر خشمگین بود.😡
_میترسی بلایی سرت بیارم؟! خیالت راحت!میشینی تو ماشین یا داد بزنم همه بفهمن کارم باهات چیه؟
چاره ای نداشتم.سوار ماشینش شدم.او هم به دنبال من سوارشد و با سرعت زیاد حرکت کرد.گفتم:
_کجا داریم میریم.قرار بود واسه پنج دیقه حرف بزنی بری..
جوابم و نمیداد.ترسیدم.نکنه میخواست بلایی سرم بیاره.دستم رو داخل کیفم کردم و تسبیح رو فشار دادم.
خدایااا خودم و سپردم دستت..😰🙏داد زدم:
_نگه دار…منو کجا میبری!؟
گفت:
_یه جایی که راحت بتونم سرت داد بکشم.. هرچی دهنمه بهت بگم.. بعد میتونی گورتو واسه همیشه گم کنی.
🍃🌹🍃
همه ی این رفتارها نشون میداد که کامران پی به اون راز برده!
والبته شاید با چاشنی بیشتر و دروغ بیشتر.! صدای ضبطش رو زیاد کرد .یک موسیقی درباب خیانت و بی وفایی پخش میشد. سکوت کردم و زیر لب دعا خوندم. نمیدونم چقدر گذشت .رسیدیم به یک جاده ی خاکی در اطراف تهران..
نفسهام به شمارش افتاده بود.فرمونش رو کج کرد و وارد جاده ی خاکی شد.
🍃🌹🍃
گفت:_پیاده شو.
اشکهام نزدیک بود پایین بریزه ولی اجازه ندادم.نمیخواستم از خودم نقطه ضعفی نشون بدم. خودش زودتر از من پیاده شد و به سمت در عقب، جایی که من نشسته بودم اومد و در رو باز کرد.
با لحن طعنه واری خطابم کرد:😡
_پیاده شید رقیه ساداااات خانووووم…
فکم میلرزید.اگر لب وا میکردم اشکم پایین میریخت. صورتم رو ازش برگردوندم.گفت:
_خیلی خب اگه دوست نداری پیاده شی نشو.. بریم سراغ پنج دیقه مون..
مکثی کرد و پرسید:
_چراااا؟؟؟؟
هنوز ساکت بودم.
با صدای بلند تری فریاد زد:
_پرسیدددم چرااااا؟؟؟؟🗣😡
ترسیدم. لعنتی! اشکم 😢در اومد.
حالا اون هم صداش میلرزید.نمیدونم شاید از شدت عصبانیت.شاید هم مثل من گلوش رو بغض میسوزوند.
روبه روی صندلی م نشست و در ماشین رو گرفت تا تعادلش به هم نخوره.
گفت:
_فکر میکردم با باقی دخترهایی که دیدم فرق داری.!! تو چطوری اینقدر قشنگ بازی میکنی؟ هیچ کی نتونسته بود منو دور بزنه هیچکی…
گفتم:
_من بهت گفته بودم که نمیخوام باهات باشم..بهت گفته بودم خسته شدم از این کار.پس دیگه این بازیا واسه چیه؟اگه قصدم فریبت بود اون ساک وبهت برنمیگردوندم.
پوزخندی زد:
_اونم جزو بازیهات بود..خبر دارم.
سرم رو به طرفش چرخوندم و با عصبانیت گفتم:😠
_کدوم بازی؟!!! اصلا این کارچه سودی داشت برام؟
داد زد:
_چه سودی داشت؟؟ معلومه خواستی دیوونه ترم کنی..گفتی تا وقتی محرم هم نشیم نمیخوام باهات باشم! واقعا که خیلی زرنگی!! پیش خودت گفتی این که خرشده حالا بزار یه مهریه و یه شیربهایی هم ازش به جیب بزنیم بعدم الفرار…
دستم رو مشت کردم.باحرص گفتم:😠😬
_اینا رو خودت تنهایی فهمیدی یا کسی هم کمکت کرده؟؟ برو به اون بی شرفی که این خزعبلاتو تو گوشت پرکرده تا از من انتقام بگیره بگو بره به درررک!! و تو آقای محترم!!! تو که ادعات میشه خیلی زرنگی و..هیشکی دورت نزده پس چرا خام حرفهای اون خدانشناس شدی؟!
او بلند شد و با لگد لختی خاک به گوشه ای پرتاب کرد و گفت:😡
_همتون آشغالید..
ادامه دارد…
نویسنده؛
#فــــ_مــقیـمــے
#کپی_با_صلوات
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا #شھیدحجتالاسلام_سیدمحمدتقی_حسینی_طب
💔
#معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی
#گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا
دکتر #شھیدسیدشمسالدین_حسینی_نائینی:
در سال 1312 در سلطان نصیر نائین متولد شد.
تحصیلاتش را در حالی که از نعمت پدر محروم بود، ادامه داد و #فوق_لیسانس خود را از دانشکده الهیات و معارف اسلامی گرفت.
برای نگارش رساله خود به هندوستان رفت و موضوعی تحت عنوان «فلسفه دعا و مقایسه ادعیه اسلام با سایر ادیان» را انتخاب و نوشت. وی با شهید رجایی و دیگر مبارزین در دبیرستان قدس آشنا شد و فعالیتهای فرهنگی خود را با موسسه رفاه آغاز کرد.
سپس با دکتر باهنر و شهید بهشتی در سازمان تحقیقات و برنامهریزی آموزش و پرورش همکاری داشت و موسسه خیریه ولیعصر، صندوق جاوید و جلسات تفسیر قرآن را راهاندازی کرد.
پس از پیروزی انقلاب به عنوان کارشناس امور دینی در وزارت آموزش و پرورش آغاز به کار کرد و سپس با رای قاطع مردم نائین به مجلس شورای اسلامی رفت و سرانجام در شامگاه هفتم تیر 1360 به جمع شهدای انقلاب پیوست.
#خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت❣
#شھیدترور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#اختصاصے_ڪانال_آھ...
پست معرفی شھدای ۷تیر را بخوانید تا متوجه شوید
امام راحل ره در یک روز چه یارانی را از دست دادند
و منافقان، چه آدم نماهای خبیثی هستند
یکی از دلایل #بےبصیرتی، ناآگاهی است‼️
💔
همه روی حرف همسرم حساب باز می کردند و حتی علی رغم اینکه جواد تحصیلات دانشگاهی نداشت ولی به دلیل #دید_باز و #بصیرت_بالایی که داشت،
همه افراد خانواده و آنها که از نظر سنی بالاتر از جواد بودند از او در کار و زندگی مشورت می گرفتند؛
زیرا می دانستند جواد همه جوانب کار را در نظر می گیرد و به نتیجه مطلوب فکر می کند و می توان گفت که
#جواد، هدایتگر و آرام کننده جوانان در کشاکش مشکلات بود.
راوی: همسر صبور #شھیدجوادمحمدی
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#آھ_زینب
#آھارباب
#رفیق_شھید
#مدافع_حریم_عمه_سادات
#قیامت
#حسرت
#رفاقت
#شھادت
#حسرت
#شفاعت
#جامانده
#کوچه_شهدا
#کوچه_شهید
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک