eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 - بچه‌هابخاطراین‌خونی‌که‌ پای‌شماریختھ شده‌‌ درس‌بخونید . . .؛ :) - حاج‌آقا‌رمضانے ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 ✨انتشار برای اولین بار✨ #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_چهاردهم به دلیل انقلاب فرهنگی دانشگاه ها تع
💔


✨انتشار برای اولین بار✨


 



محمدحسین به روایت سردار سرافراز سپاه اسلام حاج قاسم سلیمانی


قبل از عملیات والفجر یک بود. زمان عملیات نزدیک می شد و هنوز معبر ها آماده نشده بودند. فاصله ی ما با عراقی ها در بعضی نقاط هفتاد متر و در بعضی جاها حتی کمتر از پنجاه متر بود.

این باعث می شد بچه های اطلاعات نتوانند معبر باز کنند و دشمن را خوب شناسایی کنند. خیلی نگران بودم. 

محمدحسین یوسف اللهی را دیدم و با او از نگرانی خودم صحبت کردم. او راحت و قاطع گفت: «ناراحت نباشید! فرداشب ما این قضیه را حل می کنیم.»


شب بعد بچه های اطلاعات طبق معمول برای شناسایی رفته بودند. آن قدر نگران بودم که نمی توانستم صبر کنم آن ها از منطقه برگردند. 

تصمیم گرفتم با علیرضا رزم حسینی جلو بروم تا به محض اینکه برگشتند از اوضاع و احوال باخبر شوم. دو تایی به طرف خط رفتیم.

 وقتی رسیدیم، گفتم :«من همین جا می مانم تا بچه ها از شناسایی برگردند و با آنها صحبت کنم و نتیجه ی کارشان را بپرسم.»
یک ساعتی نگذشته بود که دیدم محمدحسین آمد، با همان لبخند همیشگی که حتی در سخت ترین شرایط روی لبانش بود.

 تا رسید، گفت:« دیدید من همان دیشب به شما گفتم این قضیه را حل می کنم؟» 
با بی صبری گفتم: «خب چی شد؟ بگو ببینم چه کردید؟»

 خیلی خسته بود، نشست روی زمین و شروع کرد به تعریف کردن.


«امشب یک اتفاق عجیبی افتاد، موقع شناسایی وقتی وارد میدان مین شدیم و به معبر عراقی ها برخوردیم، هنوز چیزی نگذشته بود که سر و کله خودشان هم پیدا شد، 

آنقدر به ما نزدیک بودند که ما نتوانستیم کاری بکنیم. همگی روی زمین خوابیدیم و آیه ی «وجعلنا» را خواندیم. 

ستون عراقی ها در آن تاریکی شب هر لحظه به ما نزدیک تر می شد. بچه ها از جایشان تکان نمی خوردند. نفس در سینه ها حبس شده بود.

 عراقی ها به ما نزدیک شدند و از کنار ما عبور کردند. یکی از آن ها پایش را روی گوشه ای از لباس یکی از بچه های ما گذاشت و رد شد، ولی با همه ی این حرف ها متوجه حضور ما نشدند ، بی خبر از همه جا به سمت خط خودشان رفتند. ما هم معبرشان را خوب شناسایی کردیم و برگشتیم.» 


خوشحالی در چشمان محمدحسین موج می زد. 


گروه دیگری هم که در سمت راست آن ها کار می کردند با عراقی ها برخورد می کنند و به خاطر فرار از دست دشمن مجبور شده بودند که روی میدان مین غلت بزنند، اما نکته ی عجیب اینکه هیچ یک از مین ها منفجر نشده بود و بچه ها را سالم به خط خودی رساندند....


... 
...



💞 @aah3noghte💞

 
💔 یه قضیه منطقی: آقای مهرعلیزاده: من رقیب آقای رئیسی هستم! آقای رئیسی: رقیب من، فساد و ناکارامدی است! به نظرتون نتیجه این چی میشه؟ :-| ... 💞 @aah3noghte💞
سلام همسنگرےها✋ در خدمتتون هستیم با ... مجموعه دنباله‌دار 📄📲 امیدوارم همراه باشید... 💕 @aah3noghte💕
💔 داغ صادق شرر سینه ام افروخته کرد جگری سوخته یاد از جگر سوخته کرد جگری سوخته کز داغ بر افروخته بود باز هم از اثر زهر جفا سوختـه بود شهادت ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت رئیس مذهب تشیع امام عشق و عرفان حضرت امام جعفر صادق علیه السلام بر تمامی عاشقان اهل بیت تسلیت باد. ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 گفتند علی یک تنه با دست نگه داشت در را نه ڪه با دست ڪه با شست نگه داشت در را نه فقط لشکری از م
💔 تمام آن چه که آورده حضرت احمد فقط به نام علی و فقط برای علی است خدا به وقت شهادت حرم برایش ساخت تمام خاک نجف، خاک کربلای علی است علیِّ عالی اعلاست حضرت حیدر بهشت گوشه ای از صحن با صفای علی است اَللَّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ‌عَلِيِّ‌بْنِ‌أَبِي‌طَالِبٍ اَللَّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌فاطمه ... 💕 @aah3noghte💕