شهید شو 🌷
💔 فاتح، مسئول نیروی انسانی تیپ شده بود، هنوز بسیاری از نیروها نمیشناختنش یک روز عده ای از رزمنده
💔
#گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا
#شهیدمحمودرضابیضائی
قسمت اول
پاییز سال 60 بود. سال های آغازین جنگ.
خانواده بیضایی با احمد رضای سه ساله شان در تبریز زندگی می کردند. آنها منتظر تولد فرزند دومشان بودند. در 18 آذر انتظارشان پایان یافت و محمود رضا به دنیا آمد.👶
دانش آموز بود . درس خوان و ورزشکار . 10 سالش بود که کاراته را شروع کرد . به ورزش های رزمی علاقه بسیاری داشت .🙅
در سال 72 در 12 سالگی همراه تیم آذربایجان شرقی در مسابقات بین المللی چهار جانبه تبریز به مقام قهرمانی دست پیدا کرد .🏅
محمودرضا فوتبال را هم خیلی دوست داشت⚽️
و حتی تصمیم داشت به صورت حرفه ای به این ورزش بپردازد ولی به خاطر مشغله های درسی منصرف شد
#ادامه_دارد...
#شهیدمحمودرضابیضائی
#حسین_نصرتی
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا #شهیدمحمودرضابیضائی قسمت اول پاییز سال 60 بود. سال های آغازین جنگ. خ
💔
#گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا
#شهیدمحمودرضابیضائی
قسمت دوم
اوایل دهه هفتاد بود . تازه به محله جدید رفته بودیم .
پنج شنبه شب ها یک دستگاه اتوبوس می آمد جلوی مسجد ، نماز گزارها راسوار می کرد و می برد مسجد جامع برای دعای کمیل . راه دوری بود . من بیشتر وقت ها درس را پیش خودم بهانه می کردم و نمی رفتم ولی محمود رضا هر هفته با یک شور و شوقی می رفت .
یادم است بار اولی که رفت و بعد از دعا به خانه برگشت گریه کرده بود .
پرسیدم چطور بود ؟
گفت : حیف است آدم این دعا را بخواند ولی نفهمد چه می گوید .
این حرفش توی گوشم مانده است .
هروقت دعای کمیل گوش می دهم محمود رضا می آید جلوی چشمم...
راوی: برادر شهید
#ادامه_دارد...
#خاطره
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
#اختصاصے_کانال_آھ...
شهید شو 🌷
💔 #گذری_بر_زندگی_شھدا #شهیدمحمودرضابیضائی قسمت سوم معمولا من و محمود رضا در اتاق پذیرایی درس می خ
💔
#گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا
#شهیدمحمودرضابیضائی
قسمت چهارم
محمود رضا دیپلمه رشته تجربی بود .18 شهریور 80 بود که عازم خدمت سربازی شد.
دوره آموزشی را در اردکان یزد و ادامه خدمت را در نیروی هوایی سپاه به مدت 19 ماه در پادگان شهید باکری و 2ماه در پادگان الزهرا علیها السلام در تبریز گذراند.
در دوره سربازی از نزدیک با #سپاه آشنا شد و تحول مهمی در زندگی اش اتفاق افتاد.✌️
بعد از خدمت ، علی رغم تشویق اقوام برای ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه ، با #اعتقاد و #اختیار کامل ، وارد سپاه شد و در بهمن 82 وارد دوره افسری دانشکده امام علی علیه السلام سپاه شد و درهمین دوران ازتبریز به تهران مهاجرت کرد .😌
در سپاه اسم مستعار #حسین_نصرتی را برای خود انتخاب کرد .😍
می گفت برگرفته از ندای ((هل من ناصر ینصرنی)) ابا عبدالله علیه السلام است و کنایه از لبیک به این ندا.
شهریور 85 هم از این دانشکده فارغ التحصیل شد.
#ادامه_دارد...
اختصاصی کانال #آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا #شهیدمحمودرضابیضائی قسمت چهارم محمود رضا دیپلمه رشته تجربی بود .18
💔
#گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا
#شهیدمحمودرضابیضائی
قسمت پنجم
بسیار پرکار و تلاشگر بود . تا دیر وقت کار می کرد و گاهی چندین روز به خانه نمی آمد .
حتی با اصرار های او در محل کارش تصویب شد که جمعه ها هم سر کار بیایند .
یک بار درحضور حاج قاسم سلیمانی شروع کرد به صحبت کردن برای بچه های گروه ، گفته بود :
" من اینطوری فهمیده ام که خداوند شهادت را به کسانی می دهد که پر کار هستند و شهدای ما غالبا همین طور بوده اند ."☝️
حاج قاسم هم گفته بود :
"بله همین طور است ."
یک بار وقتی بعد از شهادتش به سر کارش رفتم دیدم روی کمدش این جمله از آقا را نصب کرده :
"در جمهوری اسلامی هرجا که قرار گرفته اید همان جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است"☝️
#ادامه_دارد...
اختصاصی کانال #آھ...
💕 @aah3noghte💕
#ڪپےبراےغیراعضا📛
شهید شو 🌷
💔 #گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا #شهیدمحمودرضابیضائی قسمت پنجم بسیار پرکار و تلاشگر بود . تا دیر وقت
💔
#گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا
#شھیدمحمودرضابیضائی
قسمت ششم
خیلی شوخ طبع بود☺️
در محیط کار با بچه ها شوخی می کرد و اصطلاحا همکارانش را سر کار می گذاشت ولی نسبت به من یک احترام خاصی می گذاشت .
هیچ وقت با من شوخی نکرد . حتی این اواخر وقتی با هم معانقه می کردیم شونه ام را می بوسید .
این کارش خیلی خجالتم می داد .
بارها شده بود که ازش پول قرض گرفته بودم و محمود رضا هم هرطور شده بود ، حتی با قرض گرفتن از دیگران بهم پول را می رساند و دیگه به رویم نمی آورد .
این اواخر یک بار بهم گفت پول لازم دارم و سریع بر می گردونم .
گفتم : لازم نیست برگردانی ، من به تو بدهکارم اول باید بدهیم را صاف کنم . گفت : صافیم .
یادم می آید نوجوان که بودیم تقریبا به حد رکوع خم می شد دست پدر و مادر را می بوسید .
طوری که پدرم گفت دیگه این کار را نکن...
#ادامه_دارد
اختصاصی کانال #آھ...
💕 @aah3noghte💕
#ڪپےبراےغیراعضا📛
شهید شو 🌷
💔 #گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا #شھیدمحمودرضابیضائی قسمت ششم خیلی شوخ طبع بود☺️ در محیط کار با بچه ها
💔
#گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا
#شھیدمحمودرضابیضائی
قسمت ھفتم
در ایام فتنه علاوه بر اینکه به عنوان یک بسیجی خیلی حضور پر رنگی داشت ، خوب وقایع را مطالعه و رصد می کرد .👌
در آشوب ها گاهی به تنهایی بین جمعیت مخالف می رفت و چند بار هم به شدت خودش را به خطر انداخته بود .😨
در یکی دو هفته اول بعد از اعلام نتایج انتخابات که آشوبگرها خیابان آزادی را شلوغ کرده بودند با او تماس گرفتم و گفتم کجایی ؟
گفت : تو خیابون .
گفتم : چه خبره ؟
گفت : امن و امان .🙂
گفتم : این کجاش امن امانه ؟تو خبرگزاری ها نوشتند که اوضاع اصلا خوب نیست .😧
گفت : نگران نباش ، بسیجی زیاده💪
#ادامه_دارد
اختصاصی کانال #آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا #شھیدمحمودرضابیضائی قسمت ھفتم در ایام فتنه علاوه بر اینکه به عنوان
💔
#گذری_کوتاه_بر_زندگی_شھدا
#شھیدمحمودرضابیضائی
قسمت هشتمـ
به زبان عربی مسلط بود، به دولهجه عراقی و سوری💪
یک بار با جمع بسیجی های اسلامشهر در کلاسش حاضر شدم. اسلحه ام 16 را درس می داد.
بعد از کلاس از من پرسید "تدریسم چطور بود"؟
گفتم :
"خیلی تپق زدی".😉
گفت :
"تا حالا به فارسی تدریس نکرده بودم. خیلی سخت بود."😅
با بسیجی های نهضت جهانی اسلام مدتی طولانی کار کرده بود و تنها اصطلاحات نظامی را به عربی می دانست .
یکی از همرزم هایش می گفت که
"محمود رضا به خاطر ارتباط گیری خوبش با مردم سوریه ، اهل سنت را هم را هم جذب کرده بود😍
و برای کمک به محمود رضا در شناسایی ، اهل سنت هم می آمدند"✌️
#ادامه_دارد...
اختصاصی کانال #آھ...
💕 @aah3noghte💕