eitaa logo
شاهکار ادبی
56 دنبال‌کننده
292 عکس
27 ویدیو
1 فایل
گذشت کار من و یار، شهریارا لیک در این میان غزلی ماند شاهکار از من ارتباط با ادمین: @MaABC11 خوشحال می شوم ابیات شاهکار را برای من بفرستید.
مشاهده در ایتا
دانلود
ما همه شیران ولی شیر عَلَم حمله‌شان از باد باشد دم‌بدم حمله‌شان پیداست و ناپیداست باد آنک ناپیداست هرگز گُم مباد @shahkar_adabi
شیرینکم! به چشم و به لب خوانده ای مرا تـا دل ســـوی کدام کِشد قنــــد یا عسل؟ شهدی که از لب گل سرخ تو می مکم در استحاله جای عسل، می شود غزل @shahkar_adabi
به دریایی در افتادم که پایانش نمی‌بینم به دردی مبتلا گشتم که درمانش نمی‌بینم @shahkar_adabi
آهوان گم شدند در شب دشت آه از آن رفتگان بی‌برگشت… @shahkar_adabi
« أعان الله قلباً تمنى ما ليس مكتوباً له... » خدا یاری کند قلبی را که در آرزوی چیزی‌ است که تقدیرش نیست... @Shahkar_adabi
یک ریسمان فکندی بردیم بر بلندی من در هوا معلق و آن ریسمان گسسته @shahkar_adabi
بس کن همه تَلوینم در پیشه و اندیشه یک لحظه چو پیروزه یک لحظه چو پیروزم @shahkar_adabi
👆 شاید پیروز در این مصرع اشاره به حاجی فیروز دارد یعنی من همه تلوین و رنگ به رنگ شدنم، اختلاف حالات دارم، سکون و ثبات ندارم چه در فکر چه در رفتارم. تو بیا و پایان بده به این تلوین و لون به لون شدن. چرا که من یک لحظه چون سنگ فیروزه روشنم و یک لحظه مثل حاجی فیروز صورتم سیاه است. منبع
هر جا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه ای ترس تنهایی من اینجا چراغی روشنه @shahkar_adabi
اشکِ من رنگِ شفق یافت ز بی‌مِهری یار طالعِ بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد @shahkar_adabi
چون سر آمد دولتِ شب‌هایِ وصل بگذرد ایامِ هِجران نیز هم @shahkar_adabi
هدایت شده از هامون
اگر سخن میان من و تو پایان یافت و راه‌های وصال قطع شدند و جدا و غریبه گشتیم از نو با من آشنا شو... 💠 @e_adab 💠