eitaa logo
شاهکار ادبی
59 دنبال‌کننده
279 عکس
26 ویدیو
1 فایل
گذشت کار من و یار، شهریارا لیک در این میان غزلی ماند شاهکار از من ارتباط با ادمین: @MaABC11 خوشحال می شوم ابیات شاهکار را برای من بفرستید.
مشاهده در ایتا
دانلود
مصرع اول شعر بالا منتسب به و مصرع دوم آن نیز منتسب به همسر وی است که از پادشاهان گورکانیان هند بودند. بنای که به بنای عشق معروف است مدفن آن دو نفر می باشد که توسط "شاه جهان" برای "ممتاز محل" ساخته شده بود.
امروز چو حلقه مانده بیرون دریم با حلقه حریف گشته همچون کمریم چون حلقهٔ چشم اگر حریف نظریم باید که ازین حلقهٔ در درگذریم @shahkar_adabi
بی قرار توام و در دل تنگم گِله هاست آه بی تاب شدن ، عادت کم حوصله هاست همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست @shahkar_adabi
پُر نقش تر از فرشِ دلم بافته ای نیست از بس که گره زد به گره حوصله ها را @shahkar_adabi
پلکی بزن‌ ای مخزن اسرار که هر بار فیروزه و الماس به آفاق بپاشی‌ @shahkar_adabi
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود نی نام زما و نی‌نشان خواهد بود زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل زین پس چو نباشیم همان خواهد بود @shahkar_adabi
اهلِ نظر دو عالم در یک نظر ببازند عشق است و داوِ اول بر نقدِ جان توان زد @shahkar_adabi
"داو" دادن یعنی در بازی یا در قمار حق تقدم برای حریف قائل شدن؛ نوبت‌دادن.
جانم دریغ نیست ولیکن دلِ ضعیف صندوق سِرّ توست نخواهم که بشکنند @shahkar_adabi
این کشته ی فتاده به هامون، حسینِ توست وین صیدِ دست و پا زده در خون، حسینِ توست @shahkar_adabi
نشانده‌ای به لبانت، چنان تبسم گرمی که از دلِ نگرانم مجال آه گرفتی @shahkar_adabi
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی من آمدم که تو را با سپاه و تیغ بگیرم مرا به تیر نگاهی تو بی‌سپاه گرفتی چگونه آب نگردم؟ که دست یخ‌زده‌ام را دویدی و نرسیده به خیمه‌گاه گرفتی! چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود حسین فاطمه! می‌گفتم اشتباه گرفتی شنیده‌ام که تو نوحی! نه، مهربان‌تر از اویی که حُرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی نشانده‌ای به لبانت، چنان تبسم گرمی که از دلِ نگرانم مجال آه گرفتی چه کرده‌ام، که سرم را گرفته‌ای تو به دامن؟ چه شد که دست مرا از میان راه گرفتی؟ به روی من تو چنان عاشقانه دست کشیدی که شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی