🔻کتاب خوب بخوانیم مخاطبان فرهیخته 📗بنا داریم شنبه هر هفته، پست‌ #معرفی_کتاب رو در کانال شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ بارگذاری کنیم. 📙شما هم می‌تونید کتاب‌های جالبی رو که مطالعه می‌کنید به هم‌محله‌ای‌هاتون معرفی کنید. 📕کافیه برشی از اون کتاب رو به همراه نام، محله سکونت و تصویری واضح از جلد، به این نشانی ارسال کنید.👇 @feyzi68 📘با استقبال شما، تعداد پست‌های معرفی کتاب در هفته‌های پیش‌رو بیشتر میشه. ✨شهرآرامحله مناطق۳و۴ @shahraramahale34

🔻تفکر انتقادی 📚حقیقت این است که بیشتر آدم‌ها متوجه نیستند که تفکر چه تاثیر مهمی در زندگی دارد. این است که از جهات بسیار بازیچه تفکر خود هستند و طرز تفکرشان بیشتر به آنان آسیب می‌زند به جای آنکه دردی از ایشان دوا کند. 📚بسیاری از افراد بدترین دشمن خود هستند. تفکر آنها منشا بی‌پایان مشکلات است و نمی‌گذارد فرصت‌های مناسب را تشخیص دهند، نمی‌گذارد تلاششان را صرف مواردی کنند که ثمربخش‌تر است، روابطشان را مسموم می‌کند و آنان را به بن‌بست می‌کشاند. ما در این کتاب سعی داریم به شما کمک کنیم با مسلط شدن بر نحوه تفکرتان، مهار اعمال و احساسات خود را در دست گیرید. 🖊لیندا الدر، ریچارد پل 🔖نشر اختران #معرفی_کتاب 📚کتاب بعدی رو تو معرفی کن👇 @feyzi68 ✨شهرآرامحله مناطق۳و۴ @shahraramahale34

🔻پروانه‌ سوم این کتاب با روایتی دلنشین، مخاطب را وارد داستان زندگی ابوحامد می‌کند. ابوحامد نام جهادی شهید علیرضا توسلی از شهدای #محله_ایثار است که به عنوان فرمانده لشگر فاطمیون در سوریه مبارزه می‌کرد. فاطمه دختر نوجوان شهید، قصه‌ زندگی‌شان را از روزهای قبل از شهادت پدر تا دوران سختِ بعد از سفر او تعریف می‌کند؛ سفری که برای خانواده‌ همراه با دلتنگی و رنج و تهدید بود، تا جایی که مجبور می‌شوند شبانه خانه‌شان را عوض کنند و... 🖊علی قیاسی، کتابدار کتابخانه مردمی امیرحسین فردی در #محله_رده 📚برشی از کتاب «حمیدرضا و طوبا شادی می‌کنند. با صدای زوی بابا، هر سه می‌دوند و زو می‌کشند. من هم با کمی مکث می‌دوم. نه برای بازی؛ برای مراقبت از بابا می‌دوم، نکند بین راه، حالش بد شود! بابا، زودتر از حمیدرضا می‌رسد و نفس‌نفس می‌زند. داد می‌زنم: بابا حالت خوبه؟ … نفس‌زنان جوابم را می‌دهد: چی ه ه… خیه… یال… کردی ه ه…؟ من… هه ه ه… هنوز قوماندان ام…. سال‌هایی که من هنوز به دنیا نیامده بودم، بابا در افغانستان قوماندان بود. قوماندان یعنی کوماندو، یعنی فرمانده…». نویسنده: رحیم مخدومی انتشارات خط مقدم #معرفی_کتاب 📚کتاب بعدی رو تو معرفی کن👇 @feyzi68 ✨شهرآرامحله مناطق۳و۴ @shahraramahale34

📚کتاب «قصه دلبری» به روایت مرجان دُرعلی، همسر شهیدمدافع‌حرم محمدحسین محمدخانی 📖 برشی از کتاب: از تیپش خوشم نمی‌آمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود. شلوار شش‌جیب پلنگی گشاد می‌پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می‌انداخت روی شلوار.در فصل سرما با اورکت سپاهی‌اش تابلو بود‌. یک کیف برزنتی کوله‌مانند یک‌وری می‌انداخت روی شانه‌اش، شبیه موقع اعزام رزمنده‌های زمان جنگ. وقتی راه می‌رفت کفش‌هایش را روی زمین می‌کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد.‌ از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد بیشتر می‌دیدمش. به دوستانم می‌گفتم:"این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهه ۶۰ پیاده شده و همون جا مونده!" 🖊نویسنده: محمدعلی جعفری انتشارات روایت فتح 📌ارسالی مخاطب، شهروند#محله_عباس‌آباد #معرفی_کتاب 📚کتاب بعدی رو تو معرفی کن👇 @feyzi68 ✨شهرآرامحله مناطق۳و۴ @shahraramahale34

📚 کتاب دلتنگ نباش کتاب دلتنگ نباش داستان زندگی شهید مدافع حرم روح الله قربانی است. ✍🏻 محقق : شهلا پناهی ، زینب مولایی شهید(مدافع حرم)روح الله قربانی 🖋 انتشارات روایت فتح 📖 برشی از کتاب ؛ زينب عادت داشت گل‌هایی را که روح الله برایش می خرید پرپر می‌کرد و لای کتاب خشک می کرد . در یکی از نبودن‌های روح‌الله وقتی دلتنگش شده بود روی یکی از گلبرگ‌ها نوشت: آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت که اگر سر برود از دل و از جان نرود این گلبرگ را خودش نوشته بود اما جریان گلبرگ دوم را نمی دانست . وقتی آن را برگرداند دستخط روح‌الله را شناخت که روی گلبرگ نوشته بود «عشق من دلتنگ نباش» . 📌ارسالی مخاطب، زهرا شادفر شهروند #محله_پنجتن #معرفی_کتاب 📚کتاب بعدی رو تو معرفی کن👇 @feyzi68 ✨شهرآرامحله مناطق۳و۴ @shahraramahale34

📚 اسم تو مصطفاست راضیه تجار با قلم شیوای خود، زندگی شهید مصطفی صدرزاده را از زبان همسرش نوشته است؛ از زمانی که مصطفی و سمیه باهم آشنا شدند و پیمان عشق بستند تا زمانی که روح یکی آنقدر بزرگ شد که دیگر در پوست خود نگنجید و به معراج رفت. 📚برشی از کتاب: اینجا بر لبه سنگ سرد نشسته‌ام و زیر چادر، تیک‌تیک می‌لرزم. آن گل آفتابی که در چشمان تو افتاده، یک ذره هم گرما به تن من نمی‌بخشد. انگار با موذی‌گری می‌خواهد دو خط ابروی تو را به هم نزدیک‌تر کند و دل مرا بیشتر بلرزاند. می‌دانی که همیشه در برابر اخمت پای دلم لرزیده. تا اینجا پای پیاده آمدم. از خانه‌مان تا بهشت رضوان شهریار، ده دقیقه راه است، اما برای همین مسافت کوتاه هم رو به باد ایستادم و داد زدم: «آقامصطفی!» نه یک بار که سه بار. دیدم که از میان باد آمدی، با چشم‌هایی سرخ و موهایی آشفته. با همان پیراهنی که جای‌جایش لکه‌های خون بود و شلوار سبز لجنی شش‌جیبه. آمدی و گفتی: «جانم سمیه!» گفتم: «مگه نه اینکه هروقت می‌خواستم جایی برم، همراهی‌م می‌کردی؟ حالا می‌خوام بیام سر مزارت، با من بیا!» شانه‌به‌شانه‌ام آمدی. به مامان که گفتم فاطمه و محمدعلی پیش شما باشند تا برم بهشت رضوان و برگردم، با نگرانی پرسید: «تنها؟!» ـ چرا فکر می‌کنی تنها؟ ـ پس با کی؟ ـ آقامصطفی! پلک چپش پرید:«بسم الله الرحمن الرحیم» چشم‌هایش پر اشک شد. زیر لب دعایی خواند و به‌سمتم فوت کرد.لابد خیال کرد مُخَم تاب برداشته... 📌مهسا مروی، شهروند #محله_مهرمادر #معرفی_کتاب 📔کتاب بعدی رو تو معرفی کن👇 @feyzi68 ✨شهرآرامحله مناطق۳و۴ @shahraramahale34

📚 سرگذشت فرمانده تک‌تیراندازان فاطمیون در «دوربرگردان» 📚سلیمان صدایش میزنند اما نام واقعی او عبدالصمد علی‌زاده است؛ فرمانده یگان تک تیراندازان فاطمیون. سید زهیر مجاهد، نویسنده ‌کتاب دوربرگردان و از اهالی گلشهر، سال ۱۳۹۴ به عنوان مستندساز عازم سوریه شده بود که با سلیمان آشنا می‌شود و آهسته آهسته رفاقتی بینشان شکل می‌گیرد که منشا نوشتن این کتاب می‌شود. دوربرگردان شرح زندگی مجاهدت‌های این رزمنده افغانستانی در سوریه است که طی شش سال و در جریان سفرهای سلیمان به ایران، به رشته تحریر درمی‌آید. 📌سید علی حسینی، شهروند #محله_التیمور #معرفی_کتاب 📔کتاب بعدی رو تو معرفی کن👇 @feyzi68 ✨شهرآرامحله مناطق۳و۴ @shahraramahale34