eitaa logo
✎✐ݜـــ😍ـــھࢪ ڪٺاٻـ📚✐✎
71 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
102 ویدیو
50 فایل
یه کانال مخصوص کتاب خورها 🤓📖 (ورود کتابخونا الزامیه 😉) اتاق پی دی اف @otaghpdf اینم از آیدی ادمین جهت تبادل و پیشنهاد 😊👇 @Fatemeh5gh 150 .......🚶‍♀️.........140 مطالعه ی كتاب يعنی تبديل ساعت های ملامت بار به ساعات لذت بخش شهر کتاب 📚 ✍
مشاهده در ایتا
دانلود
خوب بریم یکم فعالیت کنیم 😁
سِر جیمز مَتیو بَری (به انگلیسی: Sir James Matthew Barrie) اولین بارونت (زادهٔ ۹ مه ۱۸۶۰، درگذشت ۱۹ ژوئن ۱۹۳۷) نویسنده و نمایش‌نامه‌نویس اسکاتلندی بود که برای ساخت شخصیت پیتر پَن در یادها مانده‌است. او فرزند کوچک یک خانوادهٔ بافنده بود، در اسکاتلند تحصیل کرد و پس از آن به لندن آمد، جایی که در آن به صورت حرفه‌ای به رمان و نمایش‌نامه‌نویسی پرداخت. در آنجا بود که او با پسرهای لوولِن دِیویس آشنا شد. این آشنایی الهام بخش او در نوشتن داستانی دربارهٔ یک پسر کوچک بود که رویدادهایی جادویی در باغ کنزینگتون برایش اتفاق می‌افتد (به همراه داستان پرندهٔ سفید کوچولو) این نوشته‌ها به پیتر پن یا پسری که هرگز بزرگ نمی‌شود و یک نمایش نامهٔ تخیلی دربارهٔ همین پسر که سال‌های عمرش زیاد نمی‌شود به همراه دختری معمولی به نام وندی که ناکجاآباد را تجربه می‌کند، منتهی شد. این نمایش بر دیگر کارهای او سایه افکند و پس از آن نیز او در همین زمینه با موفقیت به نوشتن ادامه داد، این کار بهترین کار او و باعث متداول شدن نام وندی (که پیش از آن خیلی معمول نبود) در میان مردم شد. پس از مرگ پدر و مادر پسرهای دیویس، جیمز بری به‌طور غیررسمی سرپرستی آن‌ها را برعهده گرفت. او پیش از مرگش تمامی حقوق مربوط به پیتر پن را به بیمارستان گریت اورموند استریت بخشید و تا امروز نیز چنین است. 
جزیره اسرارآمیز ماجراهای پنج نفر به نام‌های مهندس سایروس اسمیت، ناب برده سیاهپوست، ژدئون اسپیلت خبرنگار، ملوان پنکروف، نوجوانی به نام هاربرت براون را در یک جزیره ناشناخته روایت می‌کند. این پنج نفر در سال ۱۸۶۵ و در خلال جنگ‌های داخلی آمریکا، با یک بالن از زندانی در شهر ریچموند (واقع در ایالت ویرجینیای آمریکا) فرار می‌کنند و و هفت هزار مایل به وسیله طوفان وحشتناکی بر فراز اقیانوس آرام به پیش رانده می‌شوند. در آخرین لحظات متلاشی شدن بالن، به ناچار در جزیره ای غیر مسکونی و ناشناخته در جنوب اقیانوس آرام فرود می‌آیند. وقتی بالن آنها در آستانه رسیدن به خشکی است، مهندس اسمیت به دریا سقوط می‌کند و در شرف مرگ قرار می‌گیرد. اما او به شکل معجزه آسا و مشکوکی نجات پیدا می‌کند. آنها جزیره را به افتخار رئیس جمهورشان لینکلن نام‌گذاری می‌کنند و چهار سال از زندگی خود (از سال ۱۸۶۵ تا ۱۸۶۹ میلادی) را در این جزیره غیرمسکونی سپری می‌کنند. در این مدت از همه مهارت‌هایشان برای ادامه بقا استفاده می‌کنند و همه ابزار لازم برای شکار و دفاع از خود را می‌سازند، به بهترین وجه مکان امنی را برای سکونت درست می‌کنند، دامپروری راه می‌اندازند، کشاورزی می‌کنند و شروع به ساختن کشتی برای نجات از جزیره می‌کنند. آنها در این جزیره با ماجراهای جذابی روبرو می‌شوند. از جمله حمله میمون‌ها و حیوانات وحشی دیگر، آمدن دزدان دریایی به جزیره، مبارزه با آنها و مجروح شدن شدید یک نفرشان. در تمام ماجراهایی که پیش می‌آید می‌دانند که نیروی مرموزی به آنها کمک می‌کند و بارها و بارها نجاتشان می‌دهد. روزی نوشته‌ای به دست آنها می‌رسد و از روی
پروفايل کتاب 🤩
هدایت شده از دخٺـ🖤ـࢪۅنه
پروفایل روز ولادت حضرت فاطمه❣ @Ndokhtarone
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام عليكم 🤩 بریم فعالیت کلی فعالیت های جذاب 🤤
ایده بوک مارک 😍
به گونه‌ای زندگی کنید که پنج سال بعد با افسوس به پنج سال گذشته‌ی خود نگاه نکنید.  کتاب دروغگویی روی مبل تیکه کتاب 📚
هرچه بیشتر می‌آموزی، کمتر می‌هراسی. «آموختن» نه به مفهوم تحصیل دانشگاهی، بلکه به معنای شناختن عملی زندگی. رمان درک یک پایان تیکه کتاب 📚
تنها یک چیز است که دسترسی به امید را غیرممکن می‌سازد: ترس از باخت. کتاب کیمیاگر تیکه کتاب 📚
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 یک غذا خوری بین راهی بر سردر ورودی اش با خط درشت نوشته بود: شما در این مکان غذا میل بفرمایید، ما پول آنرا از نوه ی شما دریافت ‌خواهیم کرد» راننده ای با خواندن این تابلو، اتومبیلش را فورا " پارک کرد و وارد رستوران شد و ناهار مفصلی را سفارش داد و نوش جان کرد. بعد از خوردن غذا، سرش را پایین انداخت که بیرون برود. ولی دید پیش خدمت با صورت حسابی بلند و بالا جلویش سبز شده است ... با تعجب پرسید: «مگر شما ننوشته اید پو ل غذا را از نوه ی من خواهید گرفت؟» پیش خدمت با خنده جواب داد: چرا قربان، ما پول غذای امروز شما را از نوه تان خواهیم گرفت ولی این صورت حساب مربوط به پدر بزرگ مرحوم شماست..! نتيجه اخلاقی : اين داستان حقيقتی را در قالب طنز بيان میکند که کاملا مصداق دارد ... ممکن است ما کارهایی را انجام دهيم که آيندگان مجبور به پرداخت بهای آن باشند. " انتخاب‌ها را جدی بگیریم، در قبال آیندگان مسئولیم ..! " 🍃 🌺🍃 ✍🏻📚 هر شب یک داستان جذاب و خواندنی در کانال قم زیبا📚✍🏻 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 @shahreketaab
تا شب بشیم 150 😍
هدایت شده از تمنا :)
سلام یه خبر خوب 👌 در آمار ۱۰۰ چالش داریم 🤗🤗 بدویید .....
همسایه خوب به این میگن ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا