شهرستان ادب
🔻ملاحظاتی جدی دربارهی #امید_مهدی_نژاد
(یادداشتی از #حسن_صنوبری)
▪️«...امید مهدینژادِ جدیسرا و امید مهدینژادِ طنزپرداز؛ دو چهرۀ متفاوتاند که هیچ دخلی به هم ندارند. هرکدام سبک کاری، مختصات هنری و هواخواهان خاص خود را دارند؛ ولو در یک نفر جمع. من خودم بیشتر طرفدار امید مهدینژاد اولی هستم: امید مهدینژاد سرایشِ جدی، شعرِ اعتراض و غزلِ اجتماعی.
امسال این شاعر همۀ جدیسرودههای پیشین خود یعنی: #رجزمویه، #پیادهها و #آتشگردان را همراه با دفتری جدید، #ملاحظات، از ناشران پیشین آثار خویش یعنی: "سوره مهر" و "سپیدهباوران" به انتشارات "شهرستان ادب" آورده است. با این اوصاف، بررسی کارنامهای و داوریِ جامعِ آثار او آسانتر شده است. احتمالاً بررسی کارنامۀ طنزنویسیهای او نیز، با تمرکزش در نشر "کتاب قاف" بهزودی میسر خواهد بود.
شاید مهدینژادِ طنزپرداز در بسیاری از آثارش فرانو و پستمدرن باشد؛ اما مهدینژاد جدیسرا در اکثر آثار خود نهایتاً نئوکلاسیک است و البته که وزنۀ کلاسیکش نسبت به دیگر شاعران نئوکلاسیک به سمت کلاسیسیم، سنگینی میکند. این کهنگرایی و سنتخواهی را هم در ظاهر ماجرا میتوان دید و هم باطنش. از قالبهایی که شاعر برای سرایش آثار جدیاش بهره گرفته تا طرح جلد چاپهای اخیر شعرهایش، از جمله جلوات ظاهریِ این گذشتهپسندی و معاشقۀ شاعر با جهانِ کلاسیک هستند...»
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9369
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻عرض تسلیت خدمت جناب آقای #محمدحسین_نیرومند
▪️متاسفانه با خبر شدیم آقای محمدحسین نیرومند _نویسنده و هنرمند گرامی_ در غم از دست دادن مادر گرامی خود به سوگ نشسته است.
موسسه شهرستان ادب، این مصیبت را به آقای نیرومند صمیمانه تسلیت میگوید و از خداوند منان برای آن مرحوم طلب رحمت و بخشش میکند.
گفتنی است محمدحسین نیرومند هنرمند برجسته از جمله کاریکاتوریستهای پیشکسوت کشورمان محسوب میشود که سالهاست در عرصه طراحی، تألیف، آموزش و داوری فعال است.
از جمله فعالیتهای وی میتوان به مدیر مسئولی کیهان کاریکاتور، سرپرستی مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، عضویت در تحریریه نشریه بینالمللی کارتون که در آمریکا منتشر میشود، داوری دو سالانه بینالمللی کارتون تهران، ریاست سازمان توسعه سینمایی سوره و... اشاره کرد. وی انتشار کتاب «طنز مصور»، کتاب «کلاه به سرهای ابوغریب» و تألیف دهها مقاله در ارتباط با آموزش کاریکاتور را در کارنامه خود دارد.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 قهرمانی که این بار مضحکه نمیشود
( یادداشت #مجید_اسطیری بر رمان #عالیجناب_کیشوت اثر #گراهام_گرین در پرونده #رمان_معناگرا )
▪️ ««گراهام گرین» نویسندۀ مطرح انگلیسی که آثار فراوانی به نگارش درآورد، در رمان «عالیجناب کیشوت» به استقبال اثر سرشناس سروانتس رفته است. «گرین» طرح اصلی رمانش را بر اساس «دن کیشوت» پیریزی کردهاست تا از رهگذر این بینامتنیت، نگاه خویش به زندگی و زمانهاش را بیان کند. آنچه درمورد اثر سروانتس جای سؤال ندارد این است که بنمایۀ آن «نقیضه» است. دن کیشوت، نقیضهای است برای داستانهای شوالیهگری. در دن کیشوت، نویسنده با بیرحمیِ هرچه تمامتر، شوالیۀ شوریده را بارها و بارها در موقعیّتهای مضحک قرار میدهد که ناشی از درک غلط او از واقعیّت است. بر این اساس، گراهام گرین نیز رمان «عالیجناب کیشوت» را بر اصل کلّی نقیضه بنا کرده و اینبار دو روایت کلّی مهمّ دوران ما یعنی مسیحیت و مارکسیسم را طرف شوخی قرار دادهاست؛ این برداشتی است که در ابتدای اثر داریم و هرچه پیشتر میرویم شوخی کنار میرود و نگاهی جدّی جای آن را میگیرد.»
ادامه یادداشت مجید اسطیری بر رمان آقای کیشوت اثر گراهام گرین را در پرونده رمان معناگرای سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/9337/
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻شاعری که میداند چه بگوید
(یادداشت #حسنا_محمدزاده بر کتاب #روبه_رو)
▪️«ایدهآلِ "شعر خوب" برای شخصیتهای مختلف متفاوت است و هرکس میتواند از آن بنابر حس زیباییشناسیاش تعریفی داشتهباشد. یکی ترجیح میدهد عاشقانه بخواند، دیگری علاقمند به شعر مذهبیست و عدهای مضامین اجتماعی را بیشتر میپسندند؛ اما این تعریف تا آنجا که به ساختار شعر مرتبط باشد، در همهی موارد کموبیش مشابه است. هنرمند درواقع خالقیست که جهانی را میآفریند و هرچه این جهان خلق شده، تازهتر و نوتر باشد، حکایت از هنرمندتر بودن آفرینشگرش دارد؛ بالاخص وقتی جهانی را خلقکند که پیش از او کسی خلق نکرده باشد و عوامل بیشماری در شکلگیری آن دخیلاند؛ از جمله احساسات، خُلقیات، آرزوها، ناکامیها، خانواده، جامعه، گذشته، تجربیات، دوستان و صدها عامل درونی و بیرونی دیگر؛ ازاینرو نمیتوان بهطورقطعی گفت: «نباید اینگونه مینوشت» یا «باید به این شکل بنویسد»، بنابراین هرقدر هم که اثری را خالی از شاخصههای منحصربهفرد هنرمند بدانیم و بخواهیم آن را تقلید یا تکرار مکررات فرضکنیم، خواهناخواه گوشهای از نیازهای درونی، شرایط زیستی، سلایق، آرمانها، اعتقادات و شخصیت سامانیافتهی او در آن منعکس شدهاست که انکارناپذیرند. اما آنچه تفاوت را میان هنرمندان رقم میزند، تفاوت در قدرت خلق و چگونگی این انعکاس است.
یکی از مضامینی که در سالهای اخیر بهشدت بین جوانان رواج پیدا کرده، مضامین عاشقانه است؛ عاشقانههایی که معمولاً از فرمهای سطحی و کممایه پیروی میکنند، بیآنکه به این مسأله توجه شود که از عشق گفتن کار سادهای نیست و به نیرویی پرورشیافته و قوی نیاز دارد تا درنهایت شاعر را به اثری برساند که در میان دریای بیکران شعرهای درخشانِ گذشته تا امروز، حرفی برای گفتن داشتهباشد و بدرخشد.
ادامه یادداشت خانم حسنا محمدزاده بر مجموعه شعر آقای #معین_اصغری را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9382
☑️ @ShahrestanAdab