چاووشخوانی قدس...
باز از کربوبلا نغمهٔ لا میآید
این صلا دمبهدم از کربوبلا میآید
یار میپرسد: در یاوریام یاری هست؟
هله بشتابد هر جا که جگرداری هست
سر بیارید که سر میطلبد این جاده
ای خوش آن ره که در آن جاده شود سجاده
سر بیارید که سجده است، که سر میطلبد
جاده سجادهٔ خون، مرد خطر میطلبد
جاده میخواند هنگامهٔ دل کندنهاست
ای جماعت بشتابید که مولا تنهاست
تیغها رقصکنان، جاده پر از شمشیر است
بشتابید همین لحظه که فردا دیر است
بشتابید که خونهاست به جوش آمدهاند
بغضهای همه عالم به خروش آمدهاند
بشتابید شهیدان همه در میدانند
سر بیارید جز آن سر همه سرگردانند
آی ای اهل ولا! همچو ولی برخیزید
هر که خونخواه حسین است، علی! برخیزید
شور فرمان نشور است ز خود باید کند
از سکون، از طمع، از حرص احد باید کند
آب یک جرعه بنوشید که سقا تشنه است
رودها هان بخروشید که دریا تشنه است
آبها جمله مضافاند تیمم باید
هر چه پیدا شده جز عشق، همه گم باید
آبها گِل شده، گُلها همه زار عطشاند
باغها شعلهکشان، رقص بهار عطشاند
هان دل از شاید و اما و اگر بردارید
کعبه از بت شده پر باز تبر بردارید
در یمن آه اویس قرنی شعلهور است
جادهها سفرهٔ خونند، زمان سفر است
پیر ما گفت پر از عزم جوانی باشید
سر پر شور «حسین همدانی» باشید
آسمان پشت سر یار خراسانی ماست
بادها جمله به فرمان «سلیمانی» ماست
پا به دریا بگذارید شناور باشید
صولت «مهدی لطفی نیاسر» باشید
شاهد اینکه ز ما ترس و تعلق دور است
تن بیسرشدهٔ «اصغر پاشاپور» است
در شب غیبت دیدار عجب شیرین است
حجت این سخنم خندهٔ «بدرالدین» است
عقل سرخ است که تابیده، حلب توفانیست
شیخ اشراق زمانه «علی زنجانی»ست
همه هستند، شهیدان همه در این راهند
همه هستند شهیدان و تو را میخواهند
بشتابید همه نیزهسواران رفتند
بشتابید ابوحامد و یاران رفتند
ای خوشا معرفت لحن خراسانیها
بامیانیها، طوسیها، یمگانیها
حرف فردوسی بر خاک نخواهد ماندن
«گنگ دژهوخت» به ضحاک نخواهد ماندن
رستم است اینکه پر از غیرت حیدرخوانیست
آرش است اینکه شبیه «حسن تهرانی»ست
باز «بافنده» پر از شور رجزخوانیهاست
«فاتح» است اینکه علمدار خراسانیهاست
«صدرزاده»ست که طنازی او گل کرده ست
«حاج احمد» هوس ذکر توسل کرده است
فاطمیون همه دلهای حسینی دارند
زینبیون جگر از عشق خمینی دارند
میرسیم ای قدس همپای شهیدان به حرم
«مغنیه»، «احمدی روشن» و «اللهکرم»
قدس در راه تو ما نیز شهید حرمیم
با «حسین قمی» و با «حججی» همقدمیم
نعرهٔ حیدری زینبیون رایت ماست
چشم «فرمانده مطهر» همه سو حجت ماست
«حاج حیدر»ها سرمست جنون میآیند
از ره شام بلا زینبیون میآیند
عشق میبارد سرها به تماشا مستند
دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند
هر که دارد سر همراهی سر بسم الله
هر که دارد جگر خوف و خطر بسم الله
قدس ای قبلهٔ اول خط پایانی تو
مقصد قافلهٔ هند و خراسانی تو
فرصت خواستن خون خدایی ای قدس
قدس رویای دلانگیز شهیدانی تو
لحظهٔ روشن معراج بشر خلوت توست
آخرین مرحلهٔ هجرت انسانی تو
#علیمحمد_مؤدب
#چاووش_قدس
#مدافعان_حرم
@shahrestanadab