🔻زیبای دور از دسترس
(غزلی میخوانیم از کتاب #لیلی_آذر سرودۀ خانم #اعظم_سعادتمند که توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است. گفتنی است این کتاب سال گذشته موفق شد #جایزه_پروین_اعتصامی را از آن خود کند)
▪️ ای موج! موجِ سرکشِ جاهل! چه میخواهی؟
از سنگ پیر و ساکت ساحل چه میخواهی؟
در قایقی وارونه پارو میزنی انگار
از این تقلاهای بیحاصل چه میخواهی؟
هر روز پس میآوری نعش غریقی را
ای جانی بالفطره! ای قاتل! چه میخواهی؟
گفتی تمام قصهها زیر سر ماه است
زیبای دور از دسترس! از دل چه میخواهی؟
از من، منِ بیآبروی نیمهدیوانه
ای ماه، ماه عاقل کامل، چه میخواهی!؟
☑️ @ShahrestanAdab
🔻سنگریزههای پرمحتوا | معرفی کتاب #سنگریزه_های_بدون_اسم اثر #سیدنوید_سیدعلی_اکبر
(یادداشتی از #نیلوفر_نیک_بنیاد در پروندۀ اختصاصی #ادبیات_کودک_و_نوجوان)
▪️«...سنگریزههای این داستان خیلی چیزها ندارند، حتی اسم هم ندارند. این اسم نداشتنشان مهمترین ویژگی آنهاست. به همین دلیل نویسنده نام کتاب را "سنگریزههای بدون اسم" میگذارد و بعد در قسمتی از داستان، وقتی تکهچوب شناوری روی آب میگوید اسمش فرشاد است، سنگریزهها تازه با این موضوع روبهرو میشوند که اصلاً اسم یعنی چه.
شخصیتهای این داستان، سنگ و چوب و پدیدههای سادهای مانند اینها هستند، اما سیدعلیاکبر در طول همین داستان کوتاه آنقدر خوب از پس شخصیتپردازی این پدیدهها برآمده است که بهیقین میتوان گفت خواننده تا مدتها آنها را فراموش نخواهد کرد. تکهچوب شناور روی آب لحن و تکیهکلامهای خاص خودش را دارد، سنگریزهها هم همینطور...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10118
☑️ @ShahrestanAdab
🔻سیری بر ماندگارترین ترانههای #هوشنگ_ابتهاج
(یادداشتی از #صابره_سادات_موسوی در پروندۀ تخصصی #ترانه_خوانی)
▪️«امیرهوشنگ ابتهاج، متخلص به ه.ا. سایه، از شاعرانی است که ترانهها و غزلهایش سالها در ذهن و بر زبان مردم ایران جاری بوده است. شاعر و تصنیفسرایی که خوانندگان نامدار بسیاری از آثارش را برای مردم جاودانهتر کردهاند. شعرهای مردمی و تأثیرگذار او در زمان خودش از پر طرفدارترین و اثرگذارترین اشعار بوده است. سرودۀ "تو ای پری کجایی، که رخ نمینمایی" یا "ارغوان" از آثار شاخص اوست که سالها آوای محبوب مردم در خلوت و شب نشینیها بوده است.
اقبال مردم و نیاز آنها به شنیدن عاشقانهها و تصنیفها در قالبی آهنگین و با صدایی خوش، خوانندگان را بر آن داشته تا به برگزیدن بهترین و اثرگذارترین اشعار روی آورند. هوشنگ ابتهاج شاعر شعرهای دلکش بسیاری است که لطافت و احساسات عمیقشان، آنها را مناسب آوازخوانی و آهنگسازی کرده است...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10539
☑️ @ShahrestanAdab
🔻شمیم
(فردا در شانزدهمین جلسهی #ماه_شعر #آفتابگردان_ها مجموعه شعر #دچار سرودهی #سیدعلی_رکن_الدین با حضور #محسن_رضوانی و #میلاد_عرفانپور نقد و بررسی میشود. به همین مناسبت در تازهترین مطلب ستون شعر شهرستان ادب شما را به خواندن غزلی از این کتاب دعوت میکنیم)
▪️شمیم مانده از آغوش روی پیرهنی تو
تو را چگونه بخواهم ورای خواستنی تو
تو را چگونه بخواهم که حد و مرز نداری
که باد فصل بهاری نسیم بیوطنی تو
کجا به ماه رسید آن پلنگ از سر صخره
نمیرسم به تو آری، که آرزوی منی تو
گذشت عمر ندارد اثر به عشق یقین کن
گذشت عمرم و مشغول تازهتر شدنی تو
سلام پیرهن یار من، شفای تو مرگ است
سپید بختی قبرم، کنایهی کفنی تو
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نگاهی به مجموعهداستان سهدختر گلفروش
(یادداشتی از #پرستو_علی_عسگرنجاد در پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«...زبان منحصر به فرد، یکی از خصوصیات ویژۀ این اثر است. در عین حال که داستان، با یک خط روایی ساده و ملایم پیش میرود، نویسنده گاه به گاه در میانۀ داستان با تردستی ویژۀ خود، چنان که به فضا و لحن آسیب نزند، توصیفات بکر و خلاقانه را وارد میکند و مخاطب را به تامل وامی دارد. جملات منقطع که گاه با برهم ریختگی دستوری عرضه میشوند، حاوی نوآوری هایی هستند که به مخاطب اجازۀ چشم پوشی نمیدهند و با زبانی استوار و قاطع، وی را در میان میگیرند. این زبان منحصر به فرد که بیشتر در توصیفات خود را نشان میدهد، یکی از آن نقاط قوتی است که در آغاز هر داستان، خواننده را به دنبال خود میکشاند و او را مشتاق دانستن ادامۀ ماجرا میکند...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/4121
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 فقیری، نقطۀ عطف ادبیات اقلیمی ایران
(یادداشت #مینو_رضایی بر مجموعهداستان #فاطو_و_پری_دریایی نوشتۀ #محمدامین_فقیری)
▪️ «... آنچه مهم است اینکه فقیری در دورۀ ادبیات متعهد زیسته است. ادبیات دهههای سی و چهل و پنجاه که ستارههای درخشانش در آسمان ادبیات ایران تکرارناشدنی هستند. پس پربیراه نیست اگر کتاب فاطو و پری دریایی را یک سفرۀ رنگین و وسوسهانگیز از آن دوران بدانیم. سفرهای که مخاطبش را دعوت میکند تا غذای مورد علاقۀ طبعش را از آن برچیند! خوانندۀ فاطو و پری دریایی میتواند سراغ قصههای متعدّد روستایی این کتاب برود و همراه راوی، روستا را با تمام بومش، زبانش، معماری و لباس و غذای محلیاش و ساختار اجتماعیاش مزه کند...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10808
☑️ @ShahrestanAdab
🔻همرزم
(شعری میخوانیم از شاعر جوان، #سیدحسن_مبارز که به شهدای مدافع حرم و شهدای عزیز #فاطمیون تقدیم شده است)
▪️تویی نسیمِ خوشِ راهی بهار شده
منم همیشۀ دور از تو بیقرار شده
منم پریدنِ اقبال یک شکوفۀ تلخ
تویی رسیدنِ یک سیب آبدار شده
تو را چگونه بخوانم تو را خودِ تو بگو
شهیدِ زندۀ تقدیمِ روزگار شده
بس است این همه پنهان شدن بس است ببین
حقیقتِ تو برای من آشکار شده
من و تو آخر این قصه میرسیم به هم
دو چشم خیره به هم یا به هم دچار شده
دو سینهسرخ مسافر دو لحظه یا دو نفر
یکی به خانه رسیده یکی شکار شده
قسم به آب به آن لحظههای رفتن تو
قسم به خاک به این قطعۀ مزار شده
منم حکایت ِاندوه ناتمام خودم
تویی مراسم جشنی که برگزار شده
☑️ @ShahrestanAdab
🔻آسیمهسر
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب تازه منتشر شدۀ #از_تو_چه_پنهان سروده #ناصر_حامدی بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است)
▪️من پیر شدم، دیر رسیدی، خبری نیست
مانند من آسیمهسر و دربهدری نیست
بسیار برای تو نوشتم غم خود را
بسیار مرا نامه، ولی نامهبری نیست
یک عمر قفس بست مسیر نفسم را
حالا که دری هست مرا بالوپری نیست
حالا که مقدّر شده آرام بگیرم
سیلاب مرا برده و از من اثری نیست
بگذار که درها همگی بسته بمانند
وقتی که نگاهی نگران پشتِدری نیست
بگذار تبر بر کمرِ شاخه بکوبد
وقتی که بهار آمد و او را ثمری نیست
تلخ است مرا بودن و تلخ است مرا عمر
در شهر بهجز مرگ متاع دگری نیست
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نمونۀ موفق شعر سپید اعتراض
(یادداشتی از #مهدیه_انتظاریان بر مجموعهشعر سپید #من_میز_را_برای_دو_نفر_می_چینم سرودۀ #اسماعیل_محمدپور)
▪️«...شاعر از هزار دریچۀ تازه به هزار سوژه خیره می شود و برای ما شروع به توصیف میکند؛ بهنوعی همان حرفهای گفتهشده را از یک دریچۀ تازه میبیند و نشان میدهد. آنچه این مجموعه را متمایز میکند، اصرار شاعر بر کشف نکتهای جدید از تمامی احساسات مشابهی است که تابهحال از جنگ در گوشهایمان خواندهاند.
صلح
تابلویی بینظیر بود
اگر جنگ نقاشیاش نمیکرد
(ص24)
بعضیها در حسابهاشان
خون پس انداز کردهاند
(ص58)
اسماعیلپور در این کتاب سعی کرده است به مقولۀ جنگ و تحریم، فراتر از سوژهای درونمرزی نگاه کند. دنیای میان ظالم و مظلوم در تمامی جهان؛ شاید همین نگاه او باشد که سطح کتاب را بالاتر میبرد. المانهای شهری، تصویرهای مشخص و نامهای تاریخی که هر یک میتوانند برای شعر محدودیت و چهارچوب ایجاد کنند، از شعرها حذف شدهاند و هر شعر میتواند مصداق تمام مابهازاهای تاریخی و جغرافیاییاش باشد...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10815
☑️ @ShahrestanAdab