✨زیارت نامه شهدا✨
🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🦋
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
@shahrokhmahdi
#کانال_وقف_نوکری_مادر_سادات_هست!
#یازهرا_سلام_الله_علیها
15استاد عباسی.mp3
2.71M
『﷽』
تلاوت صفحه ۱۵
#هدیه به بنیان گزار انقلاب اسلامی امام خمینی (ره)و#شهیدطلبه_آرمان علی وردی🍃
#شهیدشاهرخ #ضرغام_ولایت_پذیری
همیشه می گفت خدایا فرزندم را به تو سپردم. خدایا همه چیز به دست توست. هدایت به وسیله توست. پسرم را نجات بده زندگی شاهرخ در غفلت به گمراهی ادامه داشت. تا این که دعای مادر پیرش اثر کرد مسیحا نفسی آمد و از و از انفاس خوش او مسیر زندگی شاهرخ تغییرکرد بهمن۵۷بودشب وروز میگفت فقط امام فقط خمینے(ره) وقتی در تلویزیون صداهای حضرت امام پخش می شد با احترام می نشست. اشک میریخت و با دل و جان گوش میکرد.میگفت عظمت را اگر خدابدهدمیشودخمینےبایک عباوعمامه آمداماعظمت پوشالی شاه روازبین برد.همیشه میگفت هرچه امام بگوید همان است
حرف امام برای اوفصل الخطاب بودبرای همین روی سینه اش خالکوبےکرده بودفدایت شوم خمینے. ولایت فقیه را به زبان عامیانه برای رفقایش توضیح میداد.ازهمان
دوستان قبل انقلاب یارانی برای انقلاب پرورش داد وقتی حضرت امام فرمود به یاری پاسداران در کردستان بروید دیگر سر از پا نمی شناخت حماسه های او را در سنندج سقز. شاه نشین و بعدها در بابل و لاهیجان و خوزستان
هنوزدرخاطره هاباقی است شاهرخ ازجمله کسانی است که پیرجماران دررسایش فرمود اینان ره صدساله رایک شبه طی کردند من دست وبازوی شماپیشگامان رهائی رامیبوسم و ازخداوند میخوام مرابابسیجیانم محشور گرداند.
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
@shahrokhmahdi
*⚘﷽⚘
دستت را همیشه به سوی اهلبیت بگیر حتی اگر احساس بینیازی داشتی ،حتی اگر مشکلی نداشتی همیشه وصل باش؛ مخصوصا به مادرت حضرت زهرا(س)، فرزند که نباید بیخیال مادرش باشه!
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
12.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوای این روزهایم
هوای دلتنگی است
هوایم راداشته باش داداش🥀
#شهید_حسین_فهمیده
#سالروز_شهادت
*#تلنگرانه❗️
یکی میگفت :👇🏻
بچه ها🤗
نگید حضرت زهرا حرم نداره😞
یه یا زهرایی یا فاطمه ای بنویسید📝
بزنید به اتاقتون به خونتون
بگید مادر من میخوام
از این به بعد اینجا حرمت باشه✋🏻♥️
اونوقت هرکاری میکنید نیت کنید🤲🏻
ظرف هم می شورید به نیتِ ظرفایِ حرمش ، هیئتش بشورید🙃
یادمه!
رفتیم مهستان یه نوشته "یا فاطمه"خریدیم گذاشتیم تو اتاق
اینجا شد حرمِ مادرمون زهرا ❤️ ازون وقت مراقب بودیم
✅ مبادا تو حرم هر حرفی
گناهی.!
شهیدشاهرخضرغاموشهیدمغفوری
متن خاطره مرحومه فاطمه کریمی از فرزند شهیدش محمد حسین فهمیده بدین شرح است:
يك روز پيش از ظهر كه غذا را آماده كرده بودم و مدرسه محمدحسين شيفت عصر بود او را صدا كردم كه بيايد ناهارش را بخورد. محمدحسين كلاس دوم راهنمايى بود. بچه هاى ديگرم كه صبح به مدرسه رفته بودند هنوز به خانه برنگشته بودند و من و حسين در منزل تنها بوديم.
حسين را صدا كردم جواب نداد، فكر كردم به بيرون از خانه رفته است، وقتى از جلوى آشپزخانه رد شدم معلوم شد خودش را پشت ديوار مخفى كرده است. چون ناگهان صدايى درآورد كه به خيال خودش مرا بترساند. به او گفتم: كجا بودى كه جوابم را نمى دادى؟ گفت: سر قبرم نشسته بودم.
شهیدشاهرخضرغاموشهیدمغفوری
متن خاطره مرحومه فاطمه کریمی از فرزند شهیدش محمد حسین فهمیده بدین شرح است: يك روز پيش از ظهر كه غذا
چون فكر كردم دارد سر به سرم می گذارد، پرسيدم: قبرت كجا بود؟ گفت: قبر من در بهشت زهراست. قطعه 24 رديف 11 .
من اهل قم هستم و هميشه يك راست از كرج به قم مى رفتم و اصلاً به بهشت زهرا كه قبرستان تهران بود، نرفته بودم. پرسيدم: قطعه ديگر چيه؟ بعد به شوخى به او گفتم: مرا يك دفعه به بهشت زهرا ببر ببينم قطعه چيه! حسين گفت: هنوز نوبت تو نشده.
به او گفتم: چرا تو خُودت مى روى سر قبر مرحوم آقاى طالقانى، خوب يك دفعه هم مرا ببر به بهشت زهرا فاتحه اى بخوانم. جواب داد: بعدها اينقدر خودت به بهشت زهرا بروى كه سير شوى.
احساس كردم مثل اينكه اين حرفها را جدّى می زند، با تعجب و نگرانى از او پرسيدم: اين حرفها چيست كه می زنى؟ گفت: هنوز نوبت تو نشده كه بروى بهشت زهرا. پس از اينكه خبر شهادت حسين را شنيديم و براى دفن نيمه پيكر او به بهشت زهرا رفتيم، تازه فهميدم بهشت زهرا اينجاست و حرفهاى حسين يكى به يكى جلوى من مجّسم شد و مهمتر اينكه درست مطابق پيشگويى خودش وى در قطعه 24 رديف 11 به خاك سپرده شد.
شهیدشاهرخضرغاموشهیدمغفوری
چون فكر كردم دارد سر به سرم می گذارد، پرسيدم: قبرت كجا بود؟ گفت: قبر من در بهشت زهراست. قطعه 24 رديف
بسيجى شهيد حسين فهميده در سال 1344 در شهرستان قم متولد شد 12 ساله بود كه به همراه خانواده اش به كرج مهاجرت كرد. پس از پيروزى انقلاب به رغم سن كم در درگيريهاى نيروهاى انقلاب با ضدانقلاب در كردستان حضور يافت كه به دليل كمى سن به شهر باز پس فرستاده شد. بعد از آغاز جنگ تحميلى كه براى خريد نان از منزل خارج شده بود فرصت را مغتنم شمرد و به جبهه عزيمت نمود و در اين منطقه مجروح و در بيمارستانى در اهواز بسترى گرديد ولى از بيمارستان فرار كرد و دوباره در جبهه ها حضور يافت و سرانجام در مورخه 59/8/8 كه كمتر از 40 روز از آغاز جنگ می گذشت در حالى كه چند نارنجك به كمر خود بسته بود خود را به زير يكى از تانك هاى دشمن كه در حال پيشروى بود انداخت و ضمن منفجر نمودن آن به شهادت رسيد. امام به اين نوجوان 15 ساله لقب رهبر عنايت نمودند و وى را رهبر خويش نام نهادند.
راوی: فاطمه کریمی( مادر نوجوان بسیجی شهید محمد حسین فهمیده)
منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان(جلد اول)، غلامعلی رجائی 1389