eitaa logo
شهیدشاهرخ‌ضرغام‌‌وشهیدعبدالمهدی‌مغفوری
2.4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
34 فایل
👈سعی کن طوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه ! وقتی خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداره👉 نمازشبخونامونند👈 @Shabahengam 🌙 کانال‌احکام‌شرعی 👈 @Ahkammarfe گروه تبادلات شاهرخ💫مغفوری👇 @shahrokhzarghamm #کانال_وقف_مادر_سادات💚 #کپی_با_ذکر_یافاطمه"س"
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ . . _تـو موبآیلـش یہ عآلمہ عڪس سردار و بقیہ شـهدا رو دآره، امآنـمازش قضآ میشہ...💔!" عڪس‌شهدآرومےبینیم،ولےعڪس‌شهداعمل‌مےڪنیم...💔!" ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••••••••••••••◖🌸◗•••••••••••••
 اوايل سال پنجاه و نه بود. هر روز درگيري داشتيم. مخالفين جمهوري اسلامي هر روز در گوشه اي از مرزهاي ايران، آشوب برپا مي کردند. پس از کردستان و گنبد و سيستان، اينبار نوبت خوزستان بود. گروه خلق عرب با حمايت بعثي هاي عراق اين منطقه را ناامن کردند. شاهرخ که به منطقه خوزستان آشنا بود، به همراه تعدادي از بچه ها راهي شد. غائله خلق عرب مدتي بعد به پايان رسيد. رشادتهاي شاهرخ در آن ايام مثال زدني بود. هنوز مشکل خوزستان حل نشده بود که دوباره در مناطق غربي کشور درگيري ايجاد شد. به همراه شاهرخ و چند نفر از دوستان راهي قصرشيرين شديم. اينبار وضعيت به گونه اي ديگر بود. نيروهاي نفوذي عراق همه جا حضور داشتند. در همه استان کرمانشاه همين وضعيت بود. هيچ رستوراني به ما غذا نمي داد. هيچ مسافرخانه اي به بچه هاي انقلابي جا نمي داد. نيروهاي نفوذي عراق به راحتي از مرز عبور مي کردند و سلاح و مهمات را به داخل خاک ايران منتقل مي کردند. آنها به چندين پاسگاه مرزي نيز حمله کرده و چندين نفر را به شهادت رساندند. محل استقرار ما مسجدي در قصرشيرين بود.بيشتر مواقع به اطراف مرز مي رفتيم. آنجا سنگر مي گرفتيم و در کمين نيروهاي دشمن بوديم. جنگ رسمي عراق هنوز آغاز نشده بود. نيمه هاي شب از سنگر کمين برگشتيم. آنقدر خسته بوديم که در گوشه اي از مسجد خوابمان برد. دو ساعت بعد احساس کردم کسي مرا صدا مي کند. روحاني مسجد بود. بچه ها را بيدار مي کرد براي نماز جماعت صبح بلند شدم. وضو گرفتم و در صف نماز نشستم. روحاني بار ديگر شاهرخ را صدا کرد. اين بار هم تکاني خورد و گفت: چشم حاج آقا چشم! اما خيلي خسته بود. دوباره به خواب رفت! نماز جماعت صبح آغاز شد. فقط شاهرخ در کنار صف جماعت خوابيده بود. رکعت دوم بوديم که شاهرخ از خواب پريد. بلافاصله بلند شد. کنار من در صف جماعت ايستاد و بدون وضوگفت: الله اکبر!! در نماز هم چرت مي زد و خميازه مي کشيد. نماز تمام شد. شاهرخ همانجا کنار صف دراز کشيد و خوابيد! نماز يک رکعتي، بدون وضو، حالا هم که صداي خُر و پُف او بلند شده. همه بچه ها مي خنديدند. صبح فردا وقتي ماجراي نماز صبح را تعريف کرديم چيزي يادش نمي آمد. اصلاً يادش نبود که نماز خوانده يا نه! اما گفت: خدا خودش مي دونه که ديشب چقدر خسته بودم. بعد ادامه داد: همه چي دست خداست. اگه بخواد همون نماز يک رکعتي بدون وضوي ما رو هم قبول مي کنه! ٭٭٭ شهريور پنجاه ونه آمد تهران. مادر خيلي خوشحال بود. بعد از ماهها فرزندش را مي ديد. يک روز بي مقدمه گفت: مادر، تا کي مي خواي دنبال کار انقلاب باشي، سن تو رفته بالاي سي سال نمي خواي ازدواج کني؟! شاهرخ خنديد و گفت: چرا، يه تصميم هائي دارم. يکي از پرستارهاي انقلابي و مومن هست که دوستان معرفي کردند. اسمش فريده خانم و آدرسش هم اينجاست. بعد برگه اي را داد به مادر و گفت: آخر هفته مي ريم براي خواستگاري، خيلي خوشحال شديم. دنبال خريد لباس و... بوديم. ظهر روز دوشنبه سي ويکم شهريور جنگ شروع شد. شاهرخ گفت: فعلاً صبر کنيد تا تکليف جنگ روشن بشه. راوی: جبار ستوده منبع: شاهرخ حر انقلاب اسلامی، زندگینامه و مجموعه خاطرات شهید شاهرخ ضرغام @shahrokhmahdi
ـ♥️🌿..." ' 💚 ' - شهیدی نوشته بود جسمم را به خاک سپردم روحم را به خدا سپردم و راهم را به شما.. :) - @shahrokhmahdi
•••❀••• اونجاڪہ‌‌سٌھراب‌سِپھࢪۍگفت: کٌجاسٺ‌جـاۍِࢪِسيدَن🔗🚶‍♂ وَپَھن‌ڪَࢪدَنِ‌یِڪ‌فَرش وَبیخیـٰال‌نِشَستن..!؟🌿 دَࢪجَواب‌بٰایَدگٌفت بِین‌ٌالحَࢪَمِـین..ッ♥️ دلتنگ حرمتم ارباب💔🌿🦋 ‌
•📻🍃• میگفت⇩ خدامیخواهدپروازرایادمابدهد؛ اگرماراآزادمیگذاردبرای‌این‌است‌که بال‌زدن‌راتمرین‌کنیم... نه‌اینکه‌سقوط‌ما برایش‌اهميت‌نداشته‌باشد . .🌿 @shahrokhmahdi
🌷🌷🌷🌷🌷 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهْ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهْ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلّیّ الوَلِی النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـی عَبدِ اللہِ، بِاَبـی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌷 ❤️شهادت عشق است و زیبا... اللهم ارزقنا الشهاده فی سبیلک تحت رایه نبیک و علی ایدی اشدالناس قساوه. آمین یا رب‌العالمین هدیه به : 🕊 @shahrokhmahdi
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ پند شماره6⃣ 💬حضرت آقا 🔹شیوه های حمله دشمن در فضای مجازی 💎مهم این است که در هر دوره‌ای از دوره‌ها ↓ 📜نقشه دشمن رو بخونیم📜 ✅درست مثل جنگ نظامی ↓ باید مواظب شلیک دشمن در فضای مجازی باشیم.. 📌حواستون باشه (تا) دشمن از این فضا علیهِ: ▫️هویت شما ▫️موجودیت شما ▫️نظام‌ شما ▫️انقلاب شما ❌استفاده نکنه❌ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـــــــــــ|ــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 🚨شیوه های حمله دشمن در فضای مجازی: 📈ارائه آمارهای غلط 🎖کتمان موفقیت‌های انقلاب 🤬دروغ گفتن 👥تخریب چهره‌های مورد قبول مردم(که باید به این‌ها اعتماد داشته باشند) 🔍ضربدر هزار کردن کاستی‌ها ➿تعمیم ضعف‌ها به همه جا ⚠️دشمن کارش اینه⚠️ 🔹سخنرانی‌های کوتاه و خواندنی 🔸 @shahrokhmahdi نیت ظهورصلوات
📓͜͡ 🖤|⇨میࢪه‌مسجد‌آنقدࢪچادࢪشو‌جلومیڪشہ‌ ڪہ‌چشاش‌دیده‌نمیشہ؛ بعدمیࢪسہ‌خونہ‌بیست‌وچھاࢪساعتہ تو؎دایࢪڪت‌داࢪه‌بانامحࢪم‌صحبت‌میڪنہ‌وزیࢪ پست‌پسࢪا؎مذهبےمینویسہ:وا‌‌‌‌؎بࢪادࢪ‌چشم حسوداڪوࢪچقدࢪشبیہ‌شھدا‌هستید...! جالبیش‌اینجاست‌ڪہ‌... قࢪاࢪه‌شھید‌هم‌بشہ‌خواهࢪمون/: .. ⌜@shahrokhmahdi
•🌱📘• • اگࢪبدونیم داخل‌نماز‌باچہ‌ڪسےمشغول‌حࢪف‌زدنیم قطعا‌نماز‌هامون ࢪنگ‌وبو؎بھتࢪ؎میگیࢪه...!🚶🏻‍♂ بعضےوقتاطࢪز‌حࢪف زدنمون‌بابقال‌سࢪڪوچہ‌هم‌از‌صحبت‌ڪࢪدن‌ما باخدامؤدبانہ‌تࢪه‌...‌‌ • • ⌜ @shahrokhmahdi
•[🌿♥️]• اون‌آقایے‌ڪہ‌با‌ڪاࢪت‌ملے‌و‌شناسنامہ‌ هماهنگ‌میڪࢪد‌بࢪیم‌اࢪبعین‌نیست...💔 💔🚶🏻‍♂ ⌜ @shahrokhmahdi
Ꮺــیدانہ🥀📿 *دوست شهید میدونے یعنےچے؟؟* یعنے:...↷°" •| وقتے گناه درِ قلبت را مےزند •| یاد نگاهش بیوفتـــے.... •| و در و باز نڪنے...‹‹‹🍃 •| یعنے محرم اسرار قلبت •| آن اسرارےڪه هیچڪس نمےداند... •| بین خودت و... •| خــدا و... •| دوست شهیدتـــ •| باشد...‹‹‹ *امتحان ڪن...🌹🌿* *زندگےات زیباترمےشود.