#تلنگر
✍روزی اسب پیرمردی فرار کرد، مردم گفتند: چقدر بدشانسی! پیر مرد گفت : ازکجا معلوم فردا اسب پیر مرد با چند اسب وحشی برگشت
مردم گفتند: چقدر خوش شانسی! پیرمرد گفت: از کجا معلوم. پسر پیرمرد از روی یکی از اسبها افتاد و پایش شکست. مردم گفتند: چقدر بدشانسی! پیرمرد گفت از کجا معلوم! فردایش از شهر آمدند و تمام مردهای جوان را به جنگ بردند به جز پسر پیرمرد که پایش شکسته بود. مردم گفتند : چقدر خوش شانسی! پیرمرد گفت : از کجا معلوم!
💥زندگی پر از خوش شانسی ها و بدشانسی های ظاهری است، شاید بدترین بدشانسی های امروزتان مقدمه خوش شانسی های فردایتان باشد. از کجا معلوم؟!
25.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تجلیل از معلمان برتر وپیشکسوت شهر مشکین دشت
#استاد علی اولاد کاظمی معلم پیشکسوت وایثارگر وجانباز شهر مشکین دشت
#اداره فرهنگی اجتماعی ورزشی شهر مشکین دشت
@AlborzHussainiyah
Hossein Haghighimobin-shadloo-jan-o-tanam-iran.mp3
زمان:
حجم:
8M
حسین حقیقی .سلام به آینده
🆔️@shahrvand_mshkindasht
شهروند مشکین دشت 👆
هر روز صبح شروع جدیدی به همراه می آورد
مانند صفحه ای جدید برای نوشتن
سلام صبح بخیر
@Benam_pedar_madar
🔴یک ذهن آرام ...!
✍️کشاورزى ساعت گران بهایش را در انبار علوفه گم کرد. هرچه جستجو کرد، آن را نيافت.
از چند کودک کمک خواست و گفت هرکس آنرا پيدا کند جايزه میگيرد. کودکان گشتند اما ساعت پيدا نشد. تا اینکه پسرکى به تنهايى درون انبار رفت و بعد از مدتى بهمراه ساعت از انبار خارج شد.
کشاورز متحير از او پرسيد چگونه موفق شدى؟ کودک گفت: من کار زيادى نکردم، فقط آرام روى زمين نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صداى تيک تاک ساعت را شنيدم. به سمتش حرکت کردم و آنرا يافتم.
📌حل مشکلات، نیازمند یک ذهن آرام است...
🔴از اموات عبرت بگیریم
✍اونهایی که از دنیا رفتن آرزو دارن خداوند به قدر گفتن یک لا اله الا الله زندشون کنه و دوباره بمیرن!!! آرزو دارن برای یه لحظه هم شده به این دنیا بیان و یه کار خیر و صالحی انجام بدن و دوباره بمیرن!!! تا فرصت هست و خداوند بهمون مهلت داده باید دست به کار بشیم و اعمال صالح انجام بدیم و خودمون رو به یاد خدا عادت بدیم و در یک کلام با خدا دوست بشیم
▪️و از اوناییکه مُردن عبرت بگیریم و خیال نکنیم قراره تا ابد تو این دنیا بمونیم! هرکی در این دنیا حقیقتا و خالصانه با خدا دوست بود یقین بدونه که بعد مرگ هیچ حزن و ترسی نداره، چون خود خدا گفته دوستان من هیچ خوف و حزن و ناراحتی و اندوهی ای نخواهند داشت.
🆔️@shahrvand_mshkindasht
شهروند مشکین دشت 👆
1.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنجشنبه ها
طاقتش کم است
دل ندارد که بماند
مقدمه ای میسازد
خاطرات را کنار هم میچیند
ثانیه ها و دقایق را سنگین میکند
تا جمعه و غروبش فرا برسد
شادی روح رفتگان، فاتحه و صلوات بفرستید
🔴 داستان «اسکناس مچاله شده»
یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت.
سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز هم دست های حاضرین بالا رفت.
این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید.
و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم، خم می شویم، مچالــه می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم با ارزشی هستیم.
🆔️@shahrvand_mshkindasht
شهروند مشکین دشت 👆