eitaa logo
شهرزاد داستان‌📚📚
2.1هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
95 ویدیو
425 فایل
پاتوق دوستداران داستان نویسی استفاده از مطالب با حفظ لینک کانال آزاد است. مدیر کانال: فرانک انصاری متولد ۱۴۰۱/۷/۱۱🎊🎊🎉🎉 برای ارتباط با من @Faran239 لینک ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17323748323533
مشاهده در ایتا
دانلود
نوشته مقبوله موسوی 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 سلام مقبوله جانم! بانوی خیال و رویا! چطوری؟اول از احوال دلت بامن حرف بزن. به من بگو حال دلت چطور است؟ بگو چقدر به آرزوهایت رسیدی و چقدر به علائقت جهت داده ای؟ از دفتر هایت برایم بگو چندتا شده اند؟ 10سال پیش که باهم شمردیم شده بودند 20تا.بیست دفتر پر شعر. قصه وخاطره. حدس می زنم الان یک کارتن دیگر در کنار دفترهای قدیمت اضافه‌ شده. توراخوب می شناسم که عاشق چه چیزهایی هستی. عاشق دنیای نوشتن. وعاشق شعرو شعر و شعر. هنوز هم عاشق شنیدنی. عاشق حرف زدن. هنوز هم خستگی برایت معنا ندارد. اووه بانو تودیگر کی هستی و از کدام عالم آمده ای. کمتر شلوغ کن. بگذارمن هم حرف بزنم. بله بله... متوجه شدم. توهمانی وتغییری نکردی. فقط تعدادی چین به صورتت افتاده. اما هنوز کنار میزت قلم ودفتر وگل بانونه می بینم. هنوز هم با شنیدن یک شعر ویک موسیقی آرام می شوی. هنوز دل تنگی هایت را با نوشتن تمام می کنی؟ آه مقبوله جانم! دنیایت راچقدر دوست دارم. تو بانوی قوی هستی. بی شک فرزندانم بزرگ شده اند و هر کدام سرو سامان گرفته اند. شاید یکی از آنها مثل من که در کودکی عاشق نوشتن بود. حالا داستان نویس خوبی شده باشد. و بدون شک دخترم را می بینم که کتاب های مرا از روی قفسه برمی دارد تا غزل های عاشقانه ای راکه من در ده سال پیش سروده بودم، بخواند. احساس می کنم در دلش غوغایی شیرین به پاشده. اوهوم. شاید عاشق شده. به قول شاعر و خواننده احمد ظاهر عاشق شده ای ای دل! غمهایت مبارک. من هم به تو خواهم گفت عاشقی ات مبارک دلت باشدشیرین دلم. زهرای من! من در حالی این نامه را می نویسم که خود را کنار تمام رویاهای بر آورده شده ام می بینم. قطعاخوشبخت تر از حالای خودم در ده سال آینده خواهم بود چون امیدوارم. پرتلاشم. همیشه مشغول تعلیم و تعلمم. از خودم و دنیایی که برای خود ساخته ام راضی هستم و مثل حالا، خودم رابی نهایت دوست می دارم. مقبوله جانم! هنوز هم جابرای رویاهای تازه هست. برای تلاش کزدن. برای محقق کردن ایده ها و آرزوهای خود و افراد دوستداشتنی زندگی مان ناگفته نماندزخم‌هایم راهم دوست دارم ... آنها شاهدان اصلی‌ام هستند که چطور شجاعانه ادامه دادم و به پیش رفتم ... مثل ابر ها که هیچ وقت حریف افتاب نشدند ومن متوجه شدم نه شادی ها و نه درد ها مطلق و همیشگی نیستند این روزها هم ، خوب یا بد سیاه یا سفید ، تمام می‌شوند. آری می گذرند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌من عزیزم. بیا برای پاس داشتن این همه خاطره که باتو دارم. فردا عصر برای صرف چای و شیرینی دعوتت کنم. دلم برایت تنگ شده. بیا هنوز باتو حرف ها دارم. از رویاهای جدیدم. ازشعرهای جدیدم وآدمهای جدید زندگیم. بیا موسیقی زیبایی راهم باهم می گذاریم وگوش می کنیم. بدون شک فردا خوش می گذرد. من فردا عصر منتظرت هستم مقبوله! @shahrzade_dastan
سلام وقتتون به مهر و ایام به کام کلاس های آموزش آنلاین دکلمه، شعر کسانی که علاقه مندند برای کسب جزئیات بیشتر لطفا در صفحه ی شخصی من در ایتا پیام بگذارند. @Maghbule