کارل یونگ مفهوم اسطوره نخستین را طرحریزی کرده است و در آن مدعی میشود که برخی تصویرهای خیال بنیادی درباره زایش رشد، باز زایی و جاودانگی که در قالب اشیا و هیاکل طبیعی نشان داده میشد به گونهای تاریخی در اندیشه آدمی نشان نشانده و کاشته شده بودند. قوس دورانی حیات گیاه و جنبش دریا به تعبیر یونگ تمایلات ناخودآگاه آدمی را منعکس میکند. در نتیجه داستان های بزرگ اساطیری را به عنوان تبیین انگیزه حرکتی جمعی و فراعقلی توضیح داد. مثلاً رستاخیز را میتوان با اساطیر باززایی کافران( غیرمسیحیان) مشخص کرد و میتوان دید که رسم و سنت مسیحی شباهت نزدیکی به رسوم باروری دارد که از جهت تاریخی بر خود مسیحیت هم تقدم طولانی داشته است.
کار یونگ به تواناییها و امکانات نمادگرایی زندگی دوباره بخشید. او اظهار میکرد که همه الگوهای عقیدتی به نیازی بدوی مربوط میشود. برای رمان نویس معنای این سخن آن است که در عمل کتاب او اسم اساطیری آنچه باشد میتواند بر بستری از احساسات جاری شود که از صراحت یا اعتقاد محرز عمیقتر باشد.
📚عناصر داستان
✍جمال میرصادقی
#شخصیتهای_نمادین
#کارل_یونگ
@shahrzade_dastan