eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
163 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
دل خوشم نام مرا در قلمت جا بدهی به من بی سر و پا در حرمت پا بدهی این منم از همه ی اهل جهان وامانده دل خونین من از عشق تو تنها مانده من خـریدار تـو و عشق تـو و تنهایی ذکر روی لب من در همه روز و همه ی شبهایی آخرالعمر به عشق تو منم جان بدهم بین ارباب و خودم من سروسامان بدهم جان ناقابل اگر در ره عشقت نشود قربانی مـرغ پر بسته بُـوَد در قـفسی زنـدانـی : عمر زاهد همه طی شد به‌ تمناۍ‌ بهشـت او ندانست ‌ڪه در ترک ‌تمناست بهشت این چه حرفیست که در عالم‌بالاست‌بهشـت هرکجا ذکر حسین است همانجاست بهشــت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
روستایی زاده‌ام از راه دوری آمدم با هزار امید از بهر حضوری آمدم دست خالی آمدم گفتم تو آقای کریم پر کنی دستم اگرچه روسیاهم یارضا گفته‌ام من با همه حکم برائت میدهی وعده‌ بر زوار با خط شفاعت میدهی مادر بیمار من گفته سلامش را دهـم بر تو ای آقا سلامِ از روی بامش‌ را دهم خادم مسجدکه‌خرج‌این‌سفر را هم نداشت کاسه ی نذری به من داده که نامش را دهم هرچه‌ خیر از سوی حق‌ جاری‌شده‌ پایان تویی بی‌سروسامان‌عشقم سامان تویی : ای صاحـب بی چون و چرای وطن ما ای جـان جهـان، خسرو شیرین دهن ما مدیـون کـرمـخانـه ی تو مـرد و زن ما کار که به جز توست حسینی شدن ما؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
مانده ام بی کس و از عشق شما دور شدم خوب داری خبر از من که چرا دور شدم رفتم آنقـدر به دنبال گناهان که دگـر در ته چاهم و از شرم و حیا دور شدم در قدیم از غمتان دیده ی تر داشته ام حیف شد باز هم از حال بکا دور شدم در جواب کرم و لطف زیاد تو به من هِی بدی کردم و از رسم وفا دور شدم یک شب جمعه ببر نوکرتان را به حرم مدتی می شود از کرب و بلا دور شدم : فدای گریه کُنانت، فدای زوّارت زیارتت شده حال و هوای زوّارت دعای مادرِ تو میشود «شبِ جمعه» امـانِ روزِ قیامت برای زوّرات صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست تحمّل غـم هجـر تو، در توانش نیست کسی که سوخته از انتظار، می‌داند دل از فراق تو جسمی بود، که جانش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر، چون خضر چگونه آرزوی عمـر جاودانش نیست؟ کسی که درک کند دولت حضور تو را نیاز گوشه ی چشمی به دیگرانش نیست نه التفات به طـوبـی کند، نه میل بهشت که بی حضور تو، حاجت به این و آنش نیست به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست بهار زندگی‌ام در خزان نشست بیا «بهار نیست به باغی که باغبانش نیست» کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن، که کسی به جز تو با خبر از قبر بی‌نشانش نیست بیا و پرده ز راز شهادتش، بردار پسر که بی‌خبر از مادرِ جوانش نیست : به ناله های پشت در میان شعله ها بیا به دست های بسته در میان کوچه ها بیا بیا که تا بنا کنی حــرم برای مـادرت به غربت بقیع و گریه های بی صدا بیا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
بار دیگر قافیه "یا فاطمه جان" میشود شاد از آنم طبع شعرم خرج جانان میشود بانگاه لطف تو من صاحب دیوان شدم شاعری غافل شود از تو، پشیمان میشود چهره ی زهرایی ات همواره ثابت میکند هر که "زهرایی" شود خورشید تابان میشود یا ابوالفضلی بگو تا که ببیند عالمی ارمنی در روضه های تو مسلمان میشود مادر باب الحوائج، خانه ات دارالشفاست درد هر کس که دخیل آورده درمان میشود آب کردی قلب سنگی را میان نوحه ات دشمنت هم پای این مرثیه گریان میشود پا به پای ناله ی جانسوز هر روز رباب فکر و ذکرت مشک آب و کام عطشان میشود چشم گفت و چشم داد و چشم پوشید از عطش اینقدر با خود نخوان زینب پریشان میشود : گوهر دریای احساسی تو یا ام البنین میهمان گلشن یاسی تو یا ام البنین همدم اولاد زهـرایی و همراه علـی فخرت این بس، ام عباسی تو یا ام البنین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... سالروز شهادت امّ‌العبّاس، امّ الادب، حضرت امّ‌البنین سلام‌ الله علیها را تسلیت عرض می‌کنیم🏴
حس می‌کنم هرشب حضورت را کنارم وقتی به روی خاک تو سر می‌گذارم بگذار دستت را به روی شانه‌ام باز از دست رفته بعد تو صبرم، قرارم! قرآن که می‌خوانم تو هم می‌خوانی انگار کوثر بخوان تا رود رود اینجا ببارم وقتی نگاهت از رهایی حرف می‌زد احساس می‌کردم تو را دیگر ندارم يادت می‌آيد موقع رفتن چه گفتی؟ جان عزيزت روز و شب چشم‌انتظارم سر می‌گذارم روی خاکت باز امشب ای کاش سر از خـاک دیگر برندارم : زهرا شدی ڪه نام علی را علم ڪنی پنهان شدی که هردوجهان راحرم کنی شافع شدی ڪه بر گنه ما قلم زنی مادر شدی ڪه بر همه عالم ڪرم کنی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
غم می‌وزید شادیِ ما مختصر کند شب می‌رسید کامِ مرا تلخ‌تر کند کو مَحرمی که بر درِ این خانه سر زَنَد کو مَرهمی که بر جگـرِ ما اثر کند مادر که می‌رود همه‌ی خانه بی‌کس‌اند مادر که هست خنده از اینجا گذر کند باشد، مریض هم شده باشد به خانه‌ات کافیست در نماز که چادر به سر کند او هست نانِ تازه و گرمیِ خانه هست کافیست در قنـوت دعـایی اگر کند من روضه‌خوان خویشم و دیدی که روزگار! آتش نکرد آنچه که غم با جگر کند نامردِ شهر با همه ولگـردها رسید تا که تمام قصه‌یِ دیوار و در کند گردن کشید، دید علی نیست، شیر شد تا بی‌خیال طعنه زند خنده سر کند اول قباله‌یِ فـدک از دستِ ما گرفت می‌خواست تا غرورِ مرا خُردتر کند محکم گرفته مـادرِ من چادرش، ولی فرصت نشد که دست به رویش سپر کند عمدا میانِ تنگـیِ کـوچـه کشیده زد تا ضـربِ دستِ او دو برابر اثر کند یک تن میانِ چند نفر حرفِ ساده نیست مادر زدن به پیش پسر حرف ساده نیست : وسط روضه یکی گفت به گوش پدرم خوش بحال پدری که پسرش سینه زن است پـدرم گفت که شـادمـان تر آن بـابـایـی که جگرگوشه اش آواره ی کوی حسن است. صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
میان این همه مخلوق برگزیده شدم برای گـریه به داغ تو آفـریده شدم اگر چه وصل نصیبم نشد، همین کافیست یکی دو بار حـوالی یار دیده شدم همین که اهل توام، کار من نه، کار تو بود رمیده از همه جا سمت تو کشیده شدم اگر چه هیچ ندارم، سلاح گریه که هست به لطف خشکـی لبهـات آبدیده شدم نبود آتش داغ تـو، خـام می ماندم به مجلس تو رسیدم اگر رسیده شدم به ذکر نام شریفت گذشت عمرم و من خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم : باز نوکـر به سرش شور محرم دارد از فراق غم دارد همه بر وفـق مـرادند ولـی آقـا جان نوکرت یک نفس از عطر حرم کم دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... فرا رسیدن ۲۲ بهمن، روز پیروزی خون بر شمشیر را گرامی میداریم🇮🇷
باید غبار صحن تو را طوطیا کنند آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق خیل ملائکند رضا یا رضا کنند بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد ما شاعرت شدیم که ما را سوا کنند هر گز نمیرد آنکه دلش جلد مشهد است حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت او را به درد مبتلا کنند دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط با یک نگاه گوشه ی چشمت دوا کنند از آن حـریم قـدسـی ات آقای مهربان آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند : چای روضه قلبِ عاشِق را هَوایی می کند یادِ بـی آبـی دلــم را نِینـوایی می کند غالباً در روضه یِ ارباب مَشهَد میدهند اکثراً ما را رِضا کـرب و بلایی می کنَد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
حَــــرَمَٺ بوی مُحرَّم دارد بانویــی ڪُنجِ حَــــرَم مجلسِ ماتَم دارد شب جمعه شده و باز دِلَـــم رفٺ حَــرَم دل آشفته ی مـن، صَحْــن تو را ڪَم دارد روضــــه گرفته اسٺ برایَٺ آقا زیر لب زِمـزِمـه ی دارد عَيـــان اسٺ زِ روی گُنبد مجلسِ روضه همانجاسٺ ڪه پَرچَم دارد گـریه ی مـادرتـان را لَرزاند روضـــه ی " آه بُنَـیَّ " چِـقَـــدَر غَـــم دارد : مادری آمد و از رنگ پرید روضه ای نو شد و دل، باز به دلدار رسید شده و فاطمه فریاد کشید جـلـوی چشم تَـرَم، از پسـرم سَـر مبرید صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
راه را گم کرده ام آواره و تنها شدم یاد آقایم نبودم غرق در دنیا شدم دل سپردم به همه الا عزیز فاطمه حق من بوده دچار غصه و غمـها شدم روز و شب را طی کنم با معصیتهای زیاد گریه کرد آقا برایم چون که بی تقوا شدم با تمام بی وفایی ها مرا رسوا نکرد در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم تا زمین خوردم فقط آقا به فریادم رسید زود دستم را گرفت و از زمین من پا شدم دیدگانم تر شده حالا که بین روضه ام مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم آرزو دارم کنار علقمه من ببینم میهمان سفره ی سقا شدم صحن عباس و حسین اصلا بهشت نوکر است قطـره بودم در حـریم کـربلا دریا شدم : هر چند گناه رو سیاهم کرده است در زندگی و عمر تباهم کرده است بگذار همانگونه که خواهی بشوم گویم که امام من نگاهم کرده است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... معطر بنام
بانو سلام، حال شما؟ روز مـادر است روز زنی که از همه مردان، سَری سَر است روز شما که مـادر زینب، حسن، حسین نه، روز دختری ست که اُمّ پیمبر است از آسمـان صدای قـدمـهـات می رسد گوش فلک ز همهمه ی عرشیان کر است حیف از تو و زنان قریش، میزبان تـو جمعی ز مریم، آسیه و ساره، هاجر است یاس نبـی، کبـوتر دردانه ی عـلـی هفت آسمانِ دل ز قدومت معطر است تو مـاه آسمان شدی، از تکه های تو این یازده ستاره به گردت مدوّر است ای یکه تاز عشق، تماشاچی ات شدیم حیران عشق بازی تو حقّ داور است مـادر بگو که دست مرا رد نمی کنی این شعر هم "هدیه ی من روز مادر است" : خانه را آذین کنید زیرا که طاها آمده جان خود قربان کنید کـوثر بدنیا آمده آب و جارویی زنید با پلک خود این خانه را به پابوسی آمده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... سالروز میلاد خجسته ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، سرور بانوان جهان و روز مادر مبارک باد.