eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
152 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
روزیه شعر من امشب دو برابر شده است چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است چون که بانـوی کـلابیه پسـر آورده چشم وا کن، پدر خاک قمـر آورده هر که از قافله ی فطرسیان جا مانده نظرش خیره به گهواره ی سقا مانده زور بازوی تو بی حد وَ عدد خواهد شد بعد از این ام بنین، ام اسد خواهد شد با وجود تو زمین حیدر دیگر دارد کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد از در خانه ی او پا نکشیدم هرگز چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز ماه ذی‌الحجه که عباس به حج عازم شد همه بر کعبه ولی کعبه بر او مُحرِم شد در طوافش سخن از عقل فراتر می گفت در حقیقت «لک لبیک برادر» می گفت ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد بنویسید چه عـمـویی دارد او علمدار حسین است ببخشید مرا مدح او کار حسین است ببخشید مرا : دستم عُمریست دخیل عَلَم عبّاس است دلم عُمریست مقیم است به نفسـهـای مسیحـایـی سوگند دم احیـاگــر مـا بازدم است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ولادت با سعادت و روز جانباز مبارک❤
بابا بیا ببین بدنم درد می كند از ضربه های سنگ، سَرم درد می كند از بس زدند بر لب و دندان دخترت باور كن ای پدر دهنم درد می كند زخم لب تو بر لب من زخم می زند از درد تو تمام تنم درد می كند از داغ قتلگه همه شب گریه كرده ام بابا ببین كه چشم تَرَم درد می كند بابا منم همان كه جگر گوشه ی تو بود حالا نگاه كن، جگرم درد می كند آه از عطش سرای جگر سوز كربلا با یاد آب، زخم لبم درد می كند وقتی كه یاد ساقی كرب و بلا كنم احساس می كنم كمرم درد می كند تازه شدم شبیه همان مادری كه گفت: زینب قبول كن نفسم درد می كند آن قدر زخم روی تنم جا گرفته است آن قدر كه حتّی كفنم درد می كند : این روزها قافیه ى شعر گشته اربعین امسال هم اگر نروم مى خورم زمین این بار من مـدد زِ گـرفته ام نازى ڪند به پیش پدر راهی ام همین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام# خامس_آل_عبا
آخر جواب داد سحر ربنای ما دیدی گرفت این دم آخر دعای ما دختر چراغ خانه ی باباست، باز هم روشن شد از فروغ چراغی سرای ما نامش است، رقیه؛ ولی بدان آمد سه سال باشد برای ما زینب بیا و صورت او را نگاه کن مثل گل است صورت خیرالنسای ما دستان کوچکش گره های بزرگ را وا می کنند از همه ی خلق، جای ما در پرده حرف می زنم ای همسفر بدان این دختر است همسفر ما همواره فکر می کنم این پای کوچکش دارد توان آمدن پا به پای ما دق می کند اگر که ببیند به راه شام پا می خورند روی زمین نیزه های ما : بردن نام تو هرچند خطر داشت پدر دخترت عشق تو را مد نظر داشت پدر ذره ای ترس به دل راه ندادم زیرا دخترت مثل علمدار جگر داشت پدر صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... میلاد نازدانه ی علیه السلام، سلام الله علیها بر محبین اهل بیت (ع) مبارک باد...
هرچند دادم از دست حال عبادتم را از من نگیر هرگز عـرض ارادتم را هر جوره خوب بودی با این بدِ گنهکار اما ادا نکـردم حق رفـاقـتـم را چیزی ز نعمت تو از سفره ام نشد کم با لطف خود ندیدی کفران نعمتم را مشغول هیچ بودم دنبال هیچ رفتم صرف دعا نکردم وقت فراغتم را هرچه فرار کردم دنبال من دویدی آغوش باز کردی دیدی خجالتم را یک کار خیر کردم صدها ثواب دادی زود از درت گرفتم سود شراکتم را آلــوده ام ولی من گـریه کن حسینم خرج حسین کردم ساعت به ساعتم را دست سه ساله دادم من آبروی خود را کی میدهد برگ زیارتم را : گنجینه ی عشق است دلِ خونِ رقیه عـالـم به فـدای دلِ محـزونِ رقیه آنقدر که در طالعِ او اشکِ غم افتاد شد وردِ لبِ ما صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
امشب دل بیتاب وتنهایم شکسته بغضم میان سیل غمهایم شکسته بابا نشد برخیزم از جایم به پایت خار مغیلان در کف پایم شکسته زجر حرامی دخترت را زجرکش کرد طوری مرا زد که همه جایم شکسته این سنگ دلها از علی بد کینه دارند آئینه ی مانند زهرایم شکسته باید لب ودندان من برهم بریزد باخیزران دندان بابایم شکسته درخواب دیدم که سرت کنج تنور است خیلی غرورم بعد رویایم شکسته امشب مرا با خود ببر از این خرابه پشت سرت ای عشق میایم، شکسته : 💔 چه شانه ای دم آخر زدی تو مویش را چقـدر بوسـه زدی گـودی گـلـویش را صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت نازدانه ی (ع) حضرت خاتون عليها السلام تسلیت باد🏴
میخواهی از فردا بگویم یا گذشته؟ یا حال و روزی که در این شبها گذشته؟ در روضه یاد کربلا هستم، غمم را میفهمد آنکه تشنه از دریا گذشته گنبد، حرم، گلدسته، تل زینبیه چه خاطراتی دارم آقا با گذشته در روضه هرکس آمده حاجت گرفته حتی اگر یکبار از اینجا گذشته فردای محشر مطمئناً سود کرده هرکس برای تو از از این دنیا گذشته من را بزن چون نوکر خوبی نبودم هرچند دیگر کارم از دعوا گذشته آقـا بـدم اما بیـا رو برنگـردان این کارها از سن و سال ما گذشته جان با غلامت مهربان باش مثل همیشه چاره‌ی بیچارگان باش : تا زنده‌ایم، یاد لبش بر زبان ماست ذکرش دوای درد دل ناتوان ماست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
از شط خبر رسیده که نیامده خیمه ز صحرا نیامده هرگز کسی که تیغ کشد بر تو ای عمو تا این زمان هنوز به دنیا نیامده تیر سه شعبه‌ای و عمودی و نیزه‌ای با خود ببر که حرمله تنها نیامده من بی آبی نمی‌خورم این کارها به بچه ی نیامده ای آب اگر سراغ مرا گرفت حتما به او بگو که به اینجا نیامده حتماً به او بگو که به این نام و این نشان شخصی برای آب به دریا نیامده اصلاً بیا و پیشقدم شو خودت برو برو به سمت خیمه ی او تا نیامده ای علقمه بگو که چه دیدی که سالهاست حال شما هنوز سر جا نیامده بدرود بچه‌های عطش، بچه‌های عشق یک مشک از آب علقمه به ما نیامده : ای علمدار به رعنایی قدت سوگند شده ام آب میان رفقا، جمعم کن صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
خاک قدم رقیه باشی عشق است زیر علم رقیه باشی عشق است با مهدی صاحب الزمان از ره لطف یک شب حرم رقیه باشی عشق است هر جا سخن از رقیه جان می آید صوت صلوات عرشیان می آید در مجلس این سه ساله من معتقدم عطر خوش صاحب الزمان می آید امشب كرم رقیه را می بینیم خیر قدم رقیه را می بینیم این حرف تمام عاشقان است حسین پس كی حرم رقیه را می بینیم در محفل عشقتان ادب آوردم غم از دلتان برده طرب آوردم یادت نرود یک صلواتی بفرست تا نام رقیه را به لب آوردم : 🌸🍃 هنوز مستی شعبان ادامه خواهد داشت صدای پای به گوش می آید😍 صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌کشم روی زمین پای پر از آبله را تا میان من و تو کم کنم این فاصله را سرِ نیزه، وسط تشت طلا، کنج تنور فرصتی نیست بگیرم سر پر مشغله را کاش دست تو کمی موی مرا شانه کند بلکه آرام کنی دختر بی حوصله را علت لکنت من را که خودت می بینی ورم صورت و زخم لب و خون لثه را جان من فکر نکن قافیه را باخته ام خواستم پیش تو راحت بنویسم گله را بین بازار به اشکم همه می‌خندیدند دوست دارند چرا گریه ی در هلهله را کاش بودی و مرا باز بغل می کردی کاش بودی که بگیری يقه ی حرمله را عمه در هلهله ها گفت کجایی عباس؟ غیرت الله بیا ختم کن این غائله را عمه کوهیست که ما تکیه به او میکردیم مادری کرد، که آرام کند قافله را خطبه ای خواند که بند دلشان را لرزاند شام حس کرد دم صحبت او زلزله را راستی واژه‌ی "یابن طلقا" یعنی چه؟ عمه آتش زده این سلسله ی باطله را او عقیله ست، صبور است، خدا حفظ کند دختر فاطمه ی عالمه ی فاضله را حسم این است که من دردسر قافله ام کاش با خود ببری دردسر قافله را می کشم منت اگر ناز مرا هم بکشی می کشم روی زمین پای پر از آبله را : 🖤 ای که از قافله ی شامِ بلا جا ماندی کمکم کن که من ازقافله‌ی کرببلاجاماندم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت خانُم سه ساله حضرت سلام الله علیها تسلیت🏴
هزار خاطره ی غم نمیرود از یاد غروب سرخ محرم نمیرود از یاد به گاهواره ی خالی اصغرم سوگند رباب و خیمه ی ماتم نمیرود از یاد فرات بود و عطش بود و کودکان حرم خروش غیرت زمـزم نمیرود از یاد دمی که هستی زینب ز روی زین افتاد همان مصیبت اعظم نمیرود از یاد به دشت دختر و زنها برهنه پا و دوان بدون یاور و محرم، نمیرود از یاد اسیر بودن با خواهران بی معجر هجوم سیلی محکم نمیرود از یاد به شام بر سر ما سنگ میزدند از بام بلای شهر جهنم نمیرود از یاد به شهر شام، به بزم یزید، بین طشت سر شکسته و درهم نمیرود از یاد : هرچه شنیده اید غریبانه دیده ام باور نمی کنید چه رنجی کشیده ام کـوفه به شام را در ایام کـودکی همپای عمه ام دویده ام سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت جانسوز نهال گلشن دین، نور دیده ى زهرا سلام الله عليها، شاهدِ كوچکِ كربلا امام محمد باقر(ع) تسلیت باد🏴
شد اسیر غل و زنجیر تنِ بیمارش سوختم یکسره از غربت و حالِ زارش چقدر خواند دعا تا که پدر برگردد رفت دلتنگِ پدر، تازه نشد دیدارش داشت عادت به اذانِ علي اکبر امّا... بی برادر شده بود و غم دل شد یارش تا در آغوش گرفتش کمی آرام شد و شد رمقِ هر نفس ِ تبدارش او علی بود و همین داغ برایش بس بود اینکه عمّه سرِ بازار رسیده کارش یک نفر خنده زنان هسته ی خرما زد و رفت گفت با خنده که از روی سرت بردارش لرزه افتاد به پایش، چه چراغان شده بود دورِ دروازه ی ساعات و در و دیوارش مانده هر ثانیه در خاطرِ ویرانه ی شام چشم ِ گریان شده ی تا به سحر بیدارش : 💔 ابر آمد و گریه کرد با باد گریست باران شد و قطره قطره افتاد، گریست تا کرببلا زنده بماند، هر روز در سوگ پدر حضرت سجاد گریست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت علیه السلام تسلیت باد🏴
نوکر همیشه عشق خود ابراز می‌کند با  نوکـری آغاز می‌کند دل خوش نکرده‌ایم به اعمال خیر خود ما را غم حسین سرافراز می‌کند هر کار کوچکی که در این خیمه می‌کنیم زهرا به دست خویش، پس انداز می‌کند دل، دور مانده از حرم اما در این دو ماه تا کـربلا دو مرتبه پرواز می‌کند سرّ است روضه‌ها و دلم را امام عصر مَحرم به درک قدری از این راز می‌کند ویرانه‌ی دلی که پُر از معصیت شده ذکر حسین، قلعه‌ی نوساز می کند درهای معرفت که به عالم گشوده نیست گریه به داغ دختر او باز می‌کند ما را محبتی که به دل بر هست نزد عزیز ممتاز می‌کند جانم فدای شأن عظیمش که سالهاست با دستهای کوچکش اعجاز می‌کند فرمود رو به نیزه‌ی بابا: ببین که زجر با ضرب تازیانه مرا ناز می‌کند پرده‌نشین عرش خداییم، پس چرا بر ما نگاه، شمر نظرباز می‌کند؟ : 💔 دستم بر آسمان و دعایم شده چنین یا رب مرا به جان سه ساله بیا ببخش سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
آخر جواب داد سحر ربنای ما دیدی گرفت این دم آخر دعای ما دختر چراغ خانه ی باباست، باز هم روشن شد از فروغ چراغی سرای ما نامش است، رقیه؛ ولی بدان آمد سه سال باشد برای ما زینب بیا و صورت او را نگاه کن مثل گل است صورت خیرالنسای ما دستان کوچکش گره های بزرگ را وا می کنند از همه ی خلق، جای ما در پرده حرف می زنم ای همسفر بدان این دختر است همسفر ما همواره فکر می کنم این پای کوچکش دارد توان آمدن پا به پای ما دق می کند اگر که ببیند به راه شام پا می خورند روی زمین نیزه های ما : بردن نام تو هرچند خطر داشت پدر دخترت عشق تو را مد نظر داشت پدر ذره ای ترس به دل راه ندادم زیرا دخترت مثل علمدار جگر داشت پدر سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،  میلاد نازدانه ی علیه السلام، سلام الله علیها بر محبین اهل بیت (ع) مبارک باد❤️🌺