eitaa logo
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
74 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
2 فایل
@Yazinb69armaghan اینجامحفل آسمانی شهیدیست که در سالروز تولدخودوهمزمان با ایام فاطمیه در۳فروردین۱۳۹۴درعراق به شهادت رسید. 👇🌹👇 #جهت_تبادل @ahmadmakiyan14 #یازهرا‌...🌹 #کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری🌷🕊 @shaid_mohands_hadi_jafari65 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_پا_برهنه_در_وادی_مقدس🌹🍃 #زندگی_نامه_و_خاطرات : 🕊🌷#شهید_سید_حمید_میر_افضلی فصل سوم ..( قسم
🌹🍃 : 🕊🌷 فصل سوم ..( قسمت دوم )🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 پس از سازمان یافتن نیروهای داوطلب در غالب تیپ ها و لشکرهای رزمی سید حمید به سپاه حمیدیه که یکی از جبهه های اصلی مبارزه با ارتش بعث به شمار می رفت پیوستند سردار علی هاشمی فرمانده سپاه حمیدیه بود در آن ایام به طور معمول نیروهای داوطلب مردمی که از شهرهای مختلف به جبهه های نبرد مي‌آمدند پس از آنکه در یک یا دو عملیات حضور داشتند به پشت جبهه مراجعت می کردند و جای آن ها را نیروهای تازه نفس می گرفتند اما سید حمید که با حال و هوای جبهه ها خو گرفته بود نمی توانست حتی برای چند روز از آن وادی معرفت جدا شود جنگ برای او به شکل حیاتی تازه و خانه نخست زندگی در آمده بود او ثابت و استوار در آنجا ماند و خیلی زود به یکی از چهره های شاخص و مصمم سپاه حمیدیه در آمد. سید حمید با حضور در عملیات هایی همچون شهید چمران رجایی و باهنر ام الحسنین علیها السلام و ... شهامت و رشادت خود را علی وار و عشق خود را به شهادت حسین گونه به اثبات رساند سید حمید که روزی در رفسنجان آلوده رفقای ... شده بود حالا پس از گذشت مدتی کوتاه در منطقه فرسیه مسول محور شده بود او نیرویی به استعداد دو گردان را فرماندهی می کرد سید شب و روز نمی شناخت گرسنگی و تشنگی سرش نمی شد کار نظامی اش را به بهترین نحو انجام می داد و بعد می رفت در خلوت خودش نماز شب می خواند گریه می کرد دعا می خواند سجده می کرد و همه این ها را هم دور از چشم همه انجام می داد. فرسیه روستایی بود از توابع منطقه طراح از بخش حمیدیه دوست صمیمی سید در آنجا شخصی به نام قدیر عابدی بود در عملیاتی که در این روستا انجام شد قدیر مفقود شد سید خیلی ناراحت بود که نتوانسته جنازه اش را با خودش بیاورد بعد از عملیات خیلی شکسته شد قدیر را خیلی دوست داشت هیچ وقت یادم نمی ره که چقدر پکر بود و چقدر با خودش حرف می زد که چرا باید اصلا جنازه آنجا بماند؟ سید بی تابی می کرد و می گفت اگر کسی شهید شد باید حتما جنازه اش را ببرند عقب و برسانند به دست پدر و مادرش به جدم قسم این خانواده ها فقط دلشان به همین خوش است. برای قدیر خیلی زحمت کشید که پیدایش کند حتی بعد از عملیات چند تا گروه تجسس رفتند و منطقه را گشتند ولی پیکر او پیدا نشد که نشد. سید هم با آن ها می رفت تو دل عراقی ها. از آن روز به بعد خیلی دنبال جنازه شهدا بود یک روز با هم سوار موتور شدیم و رفتیم چند تا پیکر شهید را پیدا کردیم آن قدر دنبال تفحص رفت که نمی توانم بگویم چقدر شهید پیدا کرد اما بین همه ان ها دنبال قدیر می گشت او با خودش حرف می زد و می گفت قدیر کجایی پسر قدیر هیچ وقت پیدا نشد و سید می گفت تقصیر من است. 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---