eitaa logo
شجره طیبه🌳🌷
97 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
8.8هزار ویدیو
378 فایل
پیام های خود را برای اینجانب ارسال فرمایید https://eitaa.com/ma_najafi
مشاهده در ایتا
دانلود
‏🔺️ایران قدرت نیست، ابرقدرت است! 🔹این خیلی مهم است که کشوری همچون ایران با وجود موانع و مشکلات بسیار از جمله تحریم ها، تهدیدها، دشمنی ها و غیره، علیرغم اینکه عده ای ممکن است حتی آن را در سطح یک قدرت منطقه ای هم ندانند، به گونه ای بازی میکند که انسان وقتی نگاه میکند، میبیند رویکردهایش به یک کشور معمولی شباهت ندارد! در واقع کنشگری سیاسی جمهوری اسلامی در سطح منطقه و جهان معمولا با آمریکا و متحدانش، با چین، و با روسیه متفاوت است. 🔹غربیها و کشورهای خُرده پای نوکر ایالات متحده در گوشه گوشه ی دنیا عموما از الگوی آمریکایی پیروی میکنند، چینی ها سبک خودشان را دارند، و روسها نیز به گونه دیگری عمل میکنند؛ تقریبا همه کشورهای دنیا یکی از این چارچوب ها را پذیرفته و دنبال میکنند، و یقینا با توجه به نظم آمریکاییِ دنیا، بیشتر کشورها نیز در زمین آمریکا قدم میزنند. 🔹جمهوری اسلامی حتی اگر یک قدرت تلقی شود، قاعدتا باید در سیاست ورزی منطقه ای و جهانی اش پیرو یکی از این قالب ها باشد؛ کما اینکه برخی اروپایی ها علیرغم اینکه خود را ابرقدرت میدانند‌، اما در نهایت تابع آمریکا هستند؛ ایران اما سیاست هایش مستقل است؛ نه تابع آمریکا و غرب است، نه به سیاست شرقی ها، جز آنجا که منافعش تامین میشود توجه خاصی دارد. 🔹این استقلال ایران در تصمیم گیری، خود الگوی جدیدی را معرفی کرده که کشورمان را نسبت به سایر کشورهای غیر ابرقدرت متمایز ساخته است. فی الواقع جمهوری اسلامی تنها کشور دنیا است که علیرغم همه فشارها ۴۵ سال است زیر بلیت هیچکدام از ابرقدرتها نرفته و مستقل تصمیم میگیرد؛ خصوصا در غرب آسیا که تقریبا هیچ پروژه ای جز با رضایت ایران به سرانجام نمیرسد. 🔹جمهوری اسلامی یا سیاست های آنها [خصوصا آمریکا و غرب] را به شکست میکشاند، یا خیلی زیرکانه آنها را به سمتی میبرد که در نهایت نفعش به ایران میرسد! این یعنی چه بعضی ها بخواهند چه نخواهند، ایران در تراز ابرقدرتها عمل میکند و مهمتر از آن نشان داده که قدرت حفظ این استقلال را هم دارد. 🔹ایران حتی یک قدرت معمولیِ منطقه ای مانند ترکیه یا مصر هم نیست؛ ایران ابرقدرت نوظهوری است که کشوری مثل روسیه در جاهایی به آن تکیه میکند، و آمریکایی که دیگران را با تهدید و تطمیع سر جایشان مینشاند، در مواجهه با ایران مجبور میشود یک سری ملاحظات را رعایت کرده و گاهی پشت پرده خواهش و تمنا هم داشته باشد!
‏🔺️احتمال افزایش تنش ها بین ایران و اروپا در آینده نزدیک/ ایران در حال تثبیت ابرقدرتیِ خود در جهان! 🔹ایران از نقطه گریز عبور کرده؛ دست برتر در جبهه اوکراین با روسیه است؛ در غرب آسیا اسرائیل شرایط خوبی ندارد؛ مهلت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت در نوامبر ۲۰۲۵ به پایان میرسد و همه چیز درباره برجام تمام میشود؛ آمریکا با خروج از برجام عملا حق دخالت در سرنوشت آن را ندارد؛ تنها امیدشان به اروپایی های حاضر در این پیمان است؛ با توجه به این شرایط بعید نیست قطعنامه ضد ایرانی در شورای امنیت، ضلع سوم مثلث اقدامات اروپا علیه جمهوری اسلامی شود؛ تحریم ایرلاین ها و تحریم کشتیرانی که با ادعای ارسال موشک از ایران به روسیه انجام شد، و احتمالا به زودی قطعنامه ای علیه ایران در شورای حکام آژانس که ممکن است تا سال آینده و قبل از پایان مهلت قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، منجر به فعال شدن مکانیسم ماشه یا همان اسنپ بک نیز بشود. ایران در سفر اخیر گروسی به تهران، با برخی پیشنهادات معقول، و نیز تهدید به اقدامات فوری در صورت تحرکات ضد ایرانیِ اروپایی ها، سعی کرده شرایط را به نحو شایسته تری مدیریت کند. 🔹اما برخی گزارش ها حاکی از آن است که احتمالا اروپایی ها در شورای حکام اقداماتی را علیه ایران صورت بدهند؛ پس از آن، گزارش این بازوی فنی شورای امنیت، در صورت عدم توافق طرفین میتواند منجر به فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران در سازمان ملل شود. به نظر میرسد فعلا این قوی ترین ابزار در دست غربی ها برای فشار بر ایران است؛ ایران در حال تثبیت قدرت خود در جهان است، و غرب میکوشد جایگاه سابق خود را حفظ کند، خصوصا حالا که یک سیاستمدار ایرانی(محمدجواد لاریجانی) گفته هر وقت اراده کنیم تا بازدارندگی هسته ای فقط ۲۴ ساعت زمان لازم است! 🔹اروپا و خصوصا انگلیس به شدت از قدرت گرفتن ایران در آینده نزدیک هراسان اند؛ آنها حتی ایران را مقصر استقامت روسیه در جبهه اوکراین میدانند؛ از ایران به دلیل خُرد شدن تدریجی اسرائیل زیر فشار مقاومت نیز عصبانی اند؛ در عین حال نگران موشک های بُرد بلند جمهوری اسلامی هم هستند. به نظر میرسد فعلا تقابل های سرد در حال افزایش است و اگر توافقی صورت نگیرد یک سال آینده تلاطم های دیپلماتیک متعددی خصوصا در مقابل اروپا خواهیم داشت؛ اما آنچه مسلم است این غرب نیست که پیروز منازعه با ایران خواهد بود؛ این سید علی خامنه ای است که بار دیگر با درایت خود ایران را سربلند خواهد کرد؛ گام های نهایی را با دقت بیشتری بر خواهیم داشت!
‏🔺️کریم خان؛ مردی که دنیا را برای صهیونیست ها تنگ تر کرد! 🔹این مرد کریم خان دادستان شجاع دادگاه بین المللی کیفری است که علیرغم تهدیدهای پشت پرده و برخی اتهامات مضحک مانند داشتن مشکلات اخلاقی و غیره، ایستاد و حکم بازداشت نتانیاهو را به اتهام جنایت جنگی صادر کرد؛ این در حالی است که گفته میشود برخی از قضات تحت فشار و تهدید از سمت خود استعفا کرده بودند. نتانیاهو در سخنانی پس از صدور این حکم به کریم خان و دادگاه لاهه تاخت و در عین حال از ایالات متحده آمریکا بخاطر حمایتش از او و گالانت قدردانی کرد و البته گفت که چیزی ما را متوقف نخواهد کرد. نتانیاهو کسی است که یهودیت را سپر خود کرده تا بتواند به جنایاتش ادامه دهد، و اِلّا چه کسی است که نداند بسیاری از یهودیان در غرب و بالاخص آمریکا رژیم صهیونیستی را حتی قبول ندارند. 🔹غالب کشورها اما علیرغم تلاش های آمریکا و اسرائیل از تصمیم دادگاه کیفری بین المللی حمایت کرده اند و گفته اند باید به آنچه دادگاه تشخیص داده احترام گذاشت؛ حتی جوزپ بورل مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا اعلام کرد این یک تصمیم سیاسی نیست، بلکه یک تصمیم قضایی است که باید محترم شمرده و اجرایی شود. بورل همچنین همه کشورها را ملزم به اجرای تصمیم دادگاه لاهه در خصوص بازداشت نتانیاهو و گالانت دانسته است. 🔹از این تصمیم اما در آمریکا استقبال نشده است؛ از جو بایدن رئیس جمهور آمریکا گرفته تا بسیاری از سناتورهای تندرو آن را محکوم کرده و حتی تا اعلام جنگ و تهدید این دادگاه بین المللی هم پیش رفته اند؛ حالا بسیاری در رسانه ها مواضع حمایتی آمریکایی ها از جمله تام کاتن نماینده تندروی کنگره در زمان صدور حکم بازداشت برای پوتین توسط همین دادگاه را در کنار حکم فعلی نتانیاهو گذاشته و از استاندارد دوگانه آمریکایی ها انتقاد میکنند. صاحبنظران معتقدند ترامپ پس از در دست گرفتن قدرت قطعا بر اروپایی ها برای ممانعت از دستگیری نتانیاهو فشار وارد میکند. 🔹آمریکا این روزها خیلی آشکار و بی پرده در جنگ با قانون بین الملل قرار دارد و بدون هیچ خجالتی در جنایت جنگی اسرائیل علیه مردم بی دفاع غزه و لبنان مشارکت میکند. با این وجود دنیا در همه ابعاد برای صهیونیست ها چه از نوع اسرائیلی و چه از نوع آمریکایی اش در حال تنگ تر شدن است و فارغ از آنکه نتانیاهو دستگیر میشود یا خیر، همین بیداری سبب بسیاری تحولات خواهد شد.
‏🔺️ایران در آستانه تثبیت ابرقدرتی خود در جهان / آیا مردم پای کار خواهند بود؟! 🔹اخیرا در مطلبی نوشتم در حالی که تمام کشورهای جهان در رویکردهای خود پیرو سه الگوی آمریکایی، چینی و روسی هستند، جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که برای خود الگوی مستقلی در تصمیم سازی و تصمیم گیری دارد؛ حتی قدرت هایی اتمی مانند فرانسه و انگلیس هم در زمین آمریکا بازی میکنند، اما جمهوری اسلامی مستقل است؛ بنابراین میشود اینگونه ادعا کرد که کشورهای قوی دنیا، از آمریکا و چین و روسیه و ایران گرفته، تا فرانسه و آلمان و انگلیس و هند و برزیل و غیره، شاید تعدادشان از انگشتان دو دست بیشتر باشد، اما آنها که میتوانند مسیر تعیین کنند فقط چهار کشورند؛ آمریکا، چین، روسیه و صد البته ایران! 🔹لذا از این نظرگاه میتوان ایران را نه تنها قدرت، که حتی ابرقدرت نامید، لیکن این جایگاه برای جمهوری اسلامی همچنان نواقصی دارد، از جمله در حوزه اقتصاد و البته مهمتر از آن بازدارندگی هسته ای! هرچند میشود ابرقدرت بود و در اقتصاد هم لنگ زد، اما پر واضح است ایرانی که از نقطه گریزِ نظامی و دانش هسته ای عبور کرده اگر آن را با بازدارندگی نهاییِ هسته ای نیز توام سازد، میتواند زمینه ساز شکوفایی اقتصاد هم گردد. 🔹به نظر میرسد این تصمیم در مملکت گرفته شده است، هرچند که رسما اعلام نمیشود؛ ولی آنچه از زبان کارشناسان رسانه ملی مملکت، نمایندگان مجلس، برخی ائمه جمعه و سیاسیون مطرح کشور مکرر شنیده میشود و بالاتر از آن، هیچکدام هم از سوی حاکمیت تکذیب نمیشوند، میتواند نشانه هایی از تایید این فرضیه باشد. درباره رسیدن به بازدارندگی اتمی از هر ایرانی، خواه اصلاح طلب، اصولگرا یا حتی کسانی که میانه خوبی با نظام هم ندارند اگر بپرسید بلافاصله آن را تایید خواهند کرد؛ پس این مهم اگر در دستور کار حاکمیت قرار بگیرد میتواند خبر مسرت بخشی باشد، از آن جهت که جمهوری اسلامی پس از صدها سال توانسته ایران را مجددا به جمع ابرقدرت ها اضافه کند؛ لیکن نکته مهم در این رابطه این است که در یکی دو سه سال آینده احتمالا با دشواری هایی مواجه خواهیم شد که این دشواری ها البته دوران گذار ایران از یک قدرت منطقه ای به تثبیت ابرقدرتی اش در جهان است. 🔹و اکنون پرسش اساسی این است: آیا آنان که اکنون این متن را میخوانند، حاضرند در این دشواری ها در کنار حاکمیت بمانند؟! اگر حاضرند این کار را بکنند، وظیفه دیگری را نیز باید بر عهده بگیرند؛ و آن این است که باید یک کارزار تبیینی اختصاصی در این زمینه برای همراه کردن مردم راه اندازی کنند، زیرا این فرصت تاریخی جز با همراهی ملت منتج به نتیجه نخواهد شد؛ تاکید میکنم همه اینها در صورتی است که حاکمیت تصمیمش درباره بازدارندگی هسته ای را قطعی کرده باشد!
🔺رجب به اعتبار خودش گند زد! 🔹حتی عربستان و امارات هم از دولت بشار اسد حمایت کردند؛ امروز مشخص شد خودِ ترکیه هم جرات ندارد تروریست ها را گردن بگیرد و صراحتا حاکمیت دولت اسد را زیر سوال ببرد؛ آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان نیز در مواضع رسمی خود، صرفا خواستار کاهش تنش ها، و حل و فصل ماجرا با رهبریِ سوریه شده اند؛ به نظر میرسد اردوغان اشتباه بزرگی مرتکب شد؛ او فکر نمیکرد اینگونه ضایع شود، و به اعتبار سیاسی کشورش گند بزند؛ رجب دیگر در تهران و مسکو هم احترامی نخواهد داشت!
🔺‏اگر حضور ایران در سوریه اولویت نظام و رهبری میبود، قاعدتا فرمانده سپاه قدس در این شرایط نمیبایست در بیت حاضر میشد؛ آن هم بدون لباس رزم و اینچنین در آرامش! اگر قاآنی کم کاری کرده بود نیز به این جمع، آن هم در حضور رهبری دعوت نمیشد! لطفا به جو سازی انقلابی نماها توجه نکنید؛ به ادعاهای یاران این استاد و پیروان آن موسسه اهمیت ندهید؛ شاخص را رهبری قرار دهید، نشانه ها را با دقت ببینید، و به حکمت حضرت آقا ایمان داشته باشید!
‏🔺️ایران در سوریه؛ ورود قانونی، خروج اخلاقی! 🔹جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده هر کشوری بخواهد مقابل اسرائیل و آمریکا بایستد، به آن کشور کمک خواهد کرد؛ همچنین بارها اعلام کرده در هیچ کشوری بدون مجوز و درخواست رسمی آن کشور حضور نخواهد یافت؛ واقعیت این است که بشار اسد اخیرا از مقاومت در برابر دشمن برید و درخواستی هم برای کمک به ایران ارسال نکرد. بشار اسد جانش را برداشت و رفت، و جمهوری اسلامی در غیاب دولت قانونی سوریه هیچ مسئولیتی برای حفظ نظامی که رهبرش به واسطه تهدید، ترور، یا هر عامل دیگری فرار را بر قرار ترجیح میدهد ندارد. 🔹این در واقع احترام به حق طبیعی مردم سوریه است، و نظام جدید سوریه اگر به رسمیت شناخته شود میتواند دوستان و دشمنان خود را انتخاب کند. فارغ از آنکه عامل این تحولات چه بوده، و نتیجه آن چه خواهد بود، ما باید بدانیم آقای بشار اسد علیرغم کمک هایی که به جبهه مقاومت کرد و البته کمک هایی که دریافت نمود فرصت را از دست داد؛ او بعد از بازیابی قدرت میتوانست به مردم سالاری تن بدهد و گروه های مختلف را در سرنوشت سوریه شریک کند؛ آن وقت حتی اگر از صندوق های رای هم بیرون نمی آمد، لا اقل کناره گیری عزتمندانه ای میداشت و حالا نیاز نبود آواره این کشور و آن کشور باشد. 🔹او اما با اصرار برای ماندن در قدرت کار را به جایی رساند که مجبور شد برای بقا دست به دامان اعراب بی بخار شود، و در نهایت نیز از ترس ترور به جبهه مقاومت بعنوان تنها عامل حفظ دولتش پشت کرد. جمهوری اسلامی به سوریه پشت نکرد، شکست هم نخورد، فقط دست به کار غیر اخلاقی و غیر قانونی نزد، چون هدفش کشورگشایی یا مجبور کردن متحدان به پیروی از خود نیست. لذا اسد را تا آخرین لحظه ای که در قدرت بود رهبر قانونی آن کشور دانست و برخلاف نظر دولت قانونی سوریه گامی برنداشت. 🔹بله این قطع ارتباط میتواند برخی منافع ما را تهدید نماید؛ این یک واقعیت است، لیکن نمیشود خود را به زور در جایی تحمیل کرد؛ بنابراین باید آلترناتیو دیگری پیدا نمود؛ اکنون نیز دولت جدید سوریه اگر بتواند در میان آن همه اختلاف شکل بگیرد، آینده و سرنوشت آن کشور را ترسیم خواهد کرد. لذا اینکه گفته میشود ایران عقب نشسته واقعیت ندارد. 🔹ایران در واقع به آن کشور احترام گذاشته و خلاف خواست دولت سوریه کاری انجام نداده است؛ جمهوری اسلامی اشغالگر نیست؛ قانونی به سوریه ورود کرد، و در خلاء قدرت اخلاقی خارج شد تا سوری ها خودشان برای سرنوشتشان تصمیم بگیرند؛ خوب است اینها را فارغ از اینکه چه کسانی آمده و چه کسانی رفته اند، بصورت منطقی مورد ارزیابی قرار دهیم!
🔺‏زیاد از تخریب سردار قاآنی دلگیر نشوید؛ آنان که با یاد حاج قاسم، حاج اسماعیل را میکوبند، یک زمانی خودِ شهید سلیمانی را به باد انتقاد میگرفتند؛ درست مثل همانها که رئیسی را با روحانی مقایسه میکردند ولی پس از شهادتش خود را ادامه دهنده راه شهید جمهور میدانند!
🔺معتقد نیستم دوران ‎ همه چیز گل و بلبل بوده است؛ یعنی تمام میراث بجا مانده از روحانی از معضلات اقتصادی، تا ناترازی های برقی و گازی در آن زمان هم وجود داشت؛ اما معتقدم شهید نهایت تلاش خود را به صادقانه ترین شیوه ممکن میکرد تا مردم فشار کمتری بر شانه های خود احساس کنند. 🔹نکته دیگر این بود که اخبار مشکلات موجود کمتر در جامعه منعکس میگردید و بجای آن تلاش میشد در خفا و به دور از هیاهو به آنها رسیدگی شود. در بیشتر اوقات انتقادها را به جان میخریدند اما برای دفاع از خود باعث نگرانی مردم نمیشدند. این چیزی است که اصلاح طلبان توجه چندانی به آن ندارند.
🔺️ترامپ کدام مسیر را خواهد رفت؟! 🔹️به نظر میرسد آمریکای ترامپ دو دو گزینه بیشتر پیش روی خود نمیبیند. یکی تلاش برای حفظ نظام تک قطبی از طریق بکارگیری زور و نیز ورود به جنگ های گسترده تا حصول نتیجه دلخواه که همانا شکست تمام قدرت ها و ابرقدرت های رقیب ایالات متحده است، و دیگری مماشات و سازش با کشورهایی نظیر چین، روسیه و ایران و تن دادن به تقسیم کیک قدرت! کدامیک برای آمریکا به صرفه تر است؟ این را میشود بررسی کرد: شما فرض کنید ایالات متحده به درگیری با قدرت های رقیب خود ورود کرد و نهایتا نیز موفق به شکست آنها نشد؛ چه اتفاقی خواهد افتاد جز تحمل یک شکست و خفت ادامه دار؟ چطور میتواند با فروپاشی یک هیمنه پرطمطراق که ناتوانی اش منبعد زبانزد خاص و عام میشود به راحتی کنار بیاید؟ چگونه قادر خواهد بود ببیند بخش اعظمی از کیک قدرت را به زور و با خفت از چنگش خارج کرده اند؟ 🔹اما تصور کنید به این باور رسیده باشد که دیگر دوران قلدری به پایان رسیده و نمیتواند با عربده کشی بر دنیا حکومت کند؛ لذا هوشمندانه، بجای درگیری راه تعامل در پیش بگیرد و قدرت دیگر رقبا را به رسمیت بشناسد. آیا این برای ایالات متحده بهتر نیست؟ من فکر میکنم آمریکا امروز بر سر دو راهیِ انتخاب گزینه اول و دوم است و هر دو گزینه در آمریکا طرفدار دارند؛ اما آنکه باید یکی از این دو مسیر را انتخاب کند دونالد ترامپی است که حالا نقش ریاست جمهوری در ایالت متحده به او واگذار شده است. دلایل گوناگونی وجود دارد که بواسطه آن ترامپ بخواهد از جنگ پرهیز کند و به سوی آرام کردن دنیا برود؛ این به آن معنا نیست که ترامپ آدم خوبی است، بلکه بدان معنا است که جنگ طلبی خصوصا از نوع سخت جواب نمیدهد و آمریکا نیز در میدان بر خلاف تصویری که سالها هالیوود و رسانه ها از او ساخته اند شکننده تر است. از طرفی خودش هم مایل به جنگ مستقیم نیست، حال آنکه اثبات شد جنگ نیابتی هم او را به مقصود نمیرساند! 🔹باتلاق غزه از یک سو، جهنم اوکراین از سوی دیگر نفس آمریکا را گرفته، حال آنکه او رقیب اصلی اش را جمهوری خلق چین میداند و نمیخواهد بیش از این انرژی اش را در این دو جبهه هدر بدهد. از طرف دیگر حضور ناموفق اش در دریای سرخ نشان داد که با آن همه دبدبه و کبکبه، اگر حریفی استوار در مقابلش باشد، حتی از عهده یمن هم بر نخواهد آمد، چه برسد به قدرتی مانند ایران که درگیری با آن میتواند اقتصاد و امنیت دنیا و خصوصا غرب را با چالش های عدیده ای مواجه کند. 🔹از این رو به نظر میرسد ترامپ بر خلاف آنچه تصور میشد مایل به پیروی از خواست نتانیاهو و درگیر شدن در غرب آسیا نیست، که اگر بود شاید کلیپی از سخنرانی جفری ساکس تحلیلگر برجسته و ضد جنگ آمریکایی که در آن به نتانیاهو فحش داده بود و گفته بود "آمریکا سالها است بی دلیل برای نتانیاهو میجنگد" را در اکانت خود منتشر نمیکرد و سبب گمانه زنی های گسترده در محافل سیاسی و رسانه ای جهان نمیشد، یا اینکه او بعنوان رئیس جمهور منتخب آمریکا در پاسخ به سوال یک خبرنگار برای رهبر ایران آرزوی موفقیت نمیکرد؛ ما قرار نیست ساده لوحانه به تحولات نگاه کنیم و این مواضع را به راحتی باور کنیم، لیکن امکان اینکه چنین رویدادهایی بعنوان تغییر جبریِ رویکرد سیاسی آمریکا برابر رقبا در دستور کار ترامپ بعنوان رئیس جمهور آتی این کشور قرار گرفته باشد وجود دارد. 🔹به هر حال شرایط دنیا تغییر کرده و همانطور که بارها نوشته ام، امروز با دهه های گذشته که کشورها سنگین ترین سلاحشان چند توپ و آر پی جی بود فرق کرده است. کوچکترین دشمن آمریکا هم امروز مسلح به پیشرفته ترین تسلیحات است و میتواند خسارات سنگینی را به او تحمیل کند. حال آنکه امروز قدرت های بزرگ میکوشند از درگیری های مستقیم پرهیز نموده و نفوذ خود در جهان را از طریق سیاست و اقتصاد عمق ببخشند. خلاصه اینکه یمن، غزه، روسیه و اخیرا نیز آتش سوزی و طوفان در کالیفرنیا مشت آمریکا را بیش از پیش باز کرده اند، و حالا دنیا میداند آن آمریکای هالیوودی با آن آمریکایی که آتش نشانانش با کیف زنانه به استقبال حریق میروند خیلی فرق دارد! شاید به دلیل همین موانع هم هست که حالا بسیاری معتقدند ترامپ به سوی تعامل با رقبا گام خواهد برداشت!
🔺️چگونه شکست میخوریم؟! 🔹درصد پیشرفت ایران در ۵۰ سال پیش به نسبت ۲۰۰سال قبل از آن، از یک تغییر بسیار جزئی حکایت دارد، حال آنکه درصد پیشرفت و تامین رفاه فقط در ۴۶سال پس از انقلاب چند صد برابر بیشتر بوده است؛ من فکر میکنم جمهوری اسلامی بطور شگفت انگیزی توانسته سطح زندگی مردم را ارتقاء ببخشد و با توزیع نسبتا عادلانه امکانات حداقل ها را حتی برای ضعیف ترین اقشار جامعه نیز فراهم کند، اما هرگز در اقناع افکار عمومی به نسبت پیشرفت هایی که ایجاد کرده موفق نبوده است. 🔹ایران بعد از انقلاب در واقع بر اثر تاثیرپذیری از برخی تبعیض ها و عدم توانمندی در برچیدن اقتصاد غرب زده ی بیمار و فساد پرور، موفق به ایجاد رضایتمندی مناسب در مردم، علیرغم بالا رفتن کیفیت زندگی، بهداشت، آزادی های اجتماعی و غیره نشده است؛ به این معنا که پیشرفتها در کنار برقراری یک امنیت قابل قبول، عامل افزایش توقعات شده اند، لیکن مردم با دیدن برخی تبعیض ها و بی عملی ها، خسرانی را حس میکنند که شاید هرگز در دوران شاه با کوچه های گلی، بخاری های نفتی، زمستان های بی گاز، تابستان های بی برق، و حلبی آبادها احساس نمیکردند؛ و دقیقا همین است که معمولا از مردم میشنویم که از روزگار نداری های توام با دل خوش میگویند، در حالی که نسل جدیدِ پا گرفته در دوران پر امکانات بعد از انقلاب، با سبک زندگی فعلی، دسترسی های بعضا نامحدود و غیره حتی نمیتواند یک روز از شرایط واقعیِ دوران شاه را هم تحمل کند. 🔹حالا ممکن است بعضیها بگویند در این ۴۶ سال کلیت دنیا تغییر کرده است و این شرایط و دستاوردها مختص جمهوری اسلامی نبوده است اما همانها نمیگویند شرایط ۵۰ سال پیش آمریکا و اروپا به نسبت ۵۰ یا ۱۰۰ سال قبل از آن دوران به شدت پیشرفت داشته و این پیشرفت تا به امروز هم ادامه داشته است حال آنکه ایرانِ پهلوی با نه تنها با ۵۰ سال، که با ۲۰۰ سال قبل از آن هم به نسبت تفاوت چشمگیری نداشته است. 🔹همه اینها درحالی است که جمهوری اسلامی در طول ۴۶ سال با انواع ناملایمتی ها، دشمنی ها و تحریم های فلج کننده غرب نیز مواجه بوده است، و این تازه جدای از ۸ سال جنگ تحمیلی است. با این وجود جک استراو وزیر خارجه پیشین انگلیس بعد از بازدیدش از تهران در سال ۹۲، در روزنامه ایندیپندنت مینویسد تهران را‌ در حد مادرید دیدم، نه قاهره و بمبئی! او از قاهره ای نام میبرد که بعنوان پایتخت مصر در تمام این سالها در ارتباط نزدیک با واشنگتن بوده و به هیچ وجه تنگناهایی نظیر آنچه تهران با آن مواجه بوده را تجربه نکرده است؛ نه تنها تجربه نکرده که حتی سالانه بودجه ای میلیارد دلاری هم از ایالات متحده آمریکا دریافت میکرده است. 🔹القصه! ما پس از انقلاب هیچ وقت در میدان شکست نخورده ایم، و حتی با همان اقتصاد ضعیفمان هم کج دار و مریز کار را پیش برده ایم، لیکن باید اقرار کنیم در جنگ های شناختی و ادراکی یک بازنده تمام عیار بوده ایم، که باید برایش چاره ای جست، و اِلّا جوان امروزی اگر بداند دوران شاه شباهت زندگی ها به دلیل بی عرضگی شاه و گسترش فقر و کمبود امکانات در قاطبه ملت بوده است نه عدالت او، بهتر تفاوت ماشین ایرانی زیر پایش با ماشین خارجی پسر همسایه را درک میکند!
🔺به همین خوشمزگی! 🔹ترامپ زلنسکی را دیکتاتوری مینامد که جنگ را باخته، محبوبیت ندارد و هرچه زودتر باید به مذاکره برای پایان جنگ تن دهد تا اوکراین بیشتر از این نابود نشود. از همه اینها مهمتر رئیس جمهور آمریکا اوکراین را آغازگر جنگ نامیده است؛ این درست همان قرائت روسها از جنگ اوکراین است! 🔹روسها حمله خود را پیشگیرانه و در واکنش به تحرکات اوکراین و ناتو و برای پیشگیری از نفوذ پیمان آتلانتیک شمالی در مرزهای روسه توصیف میکنند. ترامپ ظاهرا موضع روسها را پذیرفته است و شاید برای همین هم هست که در برابر خواسته های اصلی روسیه از جمله تملک مناطق تصرف شده کوتاه آمده است! 🔹همه آنچه ترامپ امروز راجع به زلنسکی میگوید درست است، او اوکراین را به خطر انداخته، محبوبیتی ندارد، بیش از یک میلیون هموطن خود را به کشتن داده، ویرانی های بسیاری به بار آورده، و خاک زیادی هم از دست داده است، همانطور که با عدم برگزاری انتخابات حالا رسما دیکتاتور هم هست؛ اما آیا مقصر زلنسکی است؟ 🔹زلنسکی دلقکی بود مردم را میخنداند؛ آمریکا او را روی کار آورد، آمریکا تحریکش کرد، آمریکا فریبش داد، و آمریکا او و کشورش را طعمه خرس روسی کرد؛ قاعدتا این حرف ها را هرکسی به زلنسکی بزند حق دارد جز رئیس جمهور آمریکا..! 🔹حالا هم ترامپ در پی نجات اوکراین نیست بلکه میخواهد از میان شکست بزرگی که محور غربی برابر روسها متحمل شده نیز برای آمریکا چیزهایی دست و پا کند؛ میگوید ما خرج جنگ تو را داده ایم و تو باید معادن ات را در اختیار ما بگذاری! نیمی از معادن در مناطق تحت تصرف روسیه، و نیم باقی مانده هم باید به آمریکا برسد؛ به همین خوشمزگی!