eitaa logo
💟 شاخه نبات 💟
8.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
159 ویدیو
19 فایل
کانال تخصصی ازدواج و خانواده ادمین: @shakhehnabat_admn تبلیغ وتبادل @shakhehnabat_ads ⛔استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز است⛔ تلگرام،سروش، بله: @shaakhehnabaat فهرست مطالب مهم👇 eitaa.com/shakhehnabat/3140
مشاهده در ایتا
دانلود
(شهید اسماعیل دقایقی) اسماعیل دست بردار نبود. یک روز آمده بود برای اتمام حجت. گفت: «معصومه، خودت میدونی که ملاک من برای انتخاب تو ظاهر و قیافه نبوده؛ ولی اگه بازم فکر می کنی این قضیه منتفیه، بگو که دیگه با اصرارم اذیتت نکنم.» نشستم و با خودم خلوت کردم. توی روایات خوانده بودم، که اگر خواستگاری برایتان آمد و باایمان و خوش اخلاق بود، رد کردنش مفسده دارد. هیچ دلیلی به ذهنم نرسید تا اسماعیل را رد کنم، گفتم «راضیم»🌹 👈حدیث امروز👆 @shakhehnabat
(شهید جواد فکوری) سر سفره عقد نشسته بودیم کنار هم. بوی عطرش همه اتاق را پر کرده بود. بله را که گفتم، سرش را آورد زیر گوشم، خیلی آرام و آهسته گفت: «تو همون کسی هستی که می خواستم» نگاهش کردم و از ته دل خندیدم. دستم را گذاشتم روی حلقه ازدواجمان، چشم دوختم به قرآن و سفره عقد و از خدا طلب خوشبختی کردم. @shakhehnabat
#ازدواج_به_سبک_شهدا (شهید محمد گرامی) روز ازدواج سفارش داده بود روی دو تا پارچه بزرگ نوشته بودند: «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید». پرسیدم: «چرا این جمله ها رو نوشتی؟» گفت:«جای این نوشته ها همین جاست. هیچ کجا، توی هیچ مجلسی آدم نباید گناه کنه، مخصوصاً توی مراسم ازدواج ما». @shakhehnabat
#ازدواج_به_سبک_شهدا (شهید حجت الاسلام جلال افشار) سوم شعبان نشستیم سر سفره عقد... توی سفره قرآن بود و سجاده نماز. ساده ی ساده؛ مثل خریدمان که یک حلقه، یک جلد کلام الله مجید، نهج البلاغه و سری کامل تفسیر المیزان بود. شب عقد جلال گفت «اول باید نماز جماعت بخونیم». همه مهمانها ایستادند به نماز؛ نماز جماعت مغرب و عشاء. ازدواجمان به اندازه ای #ساده بود که خبرش تیتر روزنامه ها شد. 🌺 @shakhehnabat
#ازدواج_به_سبک_شهدا (شهید حسن آقاسی‌زاده) نگذاشت تالار بگیریم. ما هم تمام مراسم‌ها را در خانه گرفتیم. خانم‌ها دور تا دور نشسته بودند. داماد باید می‌آمد،می‌نشست کنار عروس تا کادوها را بگیرند. رسم بود. - مادرجون! #پاتختیه،همه منتظرن،چرا نمیای؟! اگه نیای فکر می‌کنن عیب و ایرادی داری! - نمیام،هر فکری می‌خوان بکنن.درست نیست بیام میون این همه خانم. #کنترل_نگاه تو این شرایط سخته. 🌺 @shakhehnabatَ
💟 شاخه نبات 💟
(شهید فتح‌الله ژیان‌پناه) سفره عقدمان با بقیه فرق داشت، بجای آینه و شمعدان، تفسیر المیزان دور سفره چیده بودیم، تفسیر به هزاران شگونی آینه و شمعدان می‌ارزید... برای مراسم برنج اعلا خریده بودیم که فتح‌الله نگذاشت بازش کنیم... می‌گفت: «حالا که این همه آدم ندار و گرسنه داریم، چطور شب عروسی غذای گرون‌قیمت بدیم؟» فتح‌الله برنج‌هایی رو که بسته‌بندی کرده بودیم، میداد دست مردم و می‌گفت‌: «این هدیه‌ی حضرت امامه» 🌺 @shakhehnabat
#ازدواج_به_سبک_شهدا (شهید حاج یونس زنگی‌آبادی) سه تایی رفتیم خرید. من و یونس و مادرم... اذان مغرب بود. اول #نماز خوندیم. بعدش راه افتادیم تو بازار. یه آینه و شمعدون خریدیم، یه مانتو، یه دست باوز و دامن، دوتا هم چادر. می‌خواستیم همه‌چی #ساده باشه. هرچند خیلیا خریدمون رو که دیدن تعجب کردن. من و یونس #راضی بودیم، اهمیتی نداشت بقیه چی میگن. #کانال_شاخه_نبات 🌺 @shakhehnabat