💠#فاطمه، هدیه ی خدا به حضرت خدیجه ی کبری
#شرح_فص_فاطمیه
#پست_شماره_7
#ويژه_ايام_فاطميه
🏴خاص و عام روایت کرده اند که آیات : ⚜ان الابرار يشربون من كأس كان مزاجها کافورا⚜ الی قوله : ⚜و کان سعیکم مشکورا⚜«یعنی نیکوکاران از کاسه ای که آمیخته با کافور است،می نوشند،تا آیۂ : و کوشش شما سپاسگزاری شده است) دربارۂ علی و فاطمه و حسن و حسین و جاریه ایشان به نام فضه نازل شده است،پس خدای سبحان دربارۂ ایشان فرموده است :
«و پروردگارشان ایشان را شراب طهور نوشانیده است.» و امام جعفر بن محمد آن را به گفتار استوارش تفسیر فرموده است که آن شراب طهور ایشان را از هرچه جز خدا پاک می گرداند زیرا که پاکیزه از چرک اکوان جز خدا نیست.
پس به شأن و رتبه غایت حرکت ایجادی و وجودی و معدن حکمت جناب فاطمه فرزند حضرت رسول الله «صلوات الله علیهما» نظر کن،سپس بخوان و بالا برو.🏴
📖 #شرح_فص_حکمة_عصمتیه
#فی_کلمه_فاطمیة/ص۳۹۹
حضرت علامه حسن زاده آملي
🌹كانال شاخه طوبي 🌹
🌸🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃
🍂🍃🍂
🍂🍃
🍂
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄ه
🏴درسنامه فاطمیه🏴
🕌مسجد حضرت فاطمه(س) رزمندگان اصفهان
📆 ۵ بهمن ۹۸💥شماره۱
✍در بین همه انبیاء عظام تنها این روح قدسی سادس محمدی(ص) بود که متنعّم به تلقی توحید 《قل هو الله احد》شدند.
♦️علی(ع) با بدن عنصری قائممقام خاتم انبیاء(ص) در تمام شئون کمالات انسانی شده و بجز نبوت تشریعی عهدهدار همه مناصب و مقامات ایشان بودند.
♦️تمام اعتقادات ما از یک مبداء بذّات برخاسته و به یک مبداء بذّات ختم میشود و حتی مبدا و معاد ما نیز با بقیه اصول دین به محضر توحیدبذّات تشرف مییابد.
♦️سند اصلی و یقینی اصحاب کساء به حدیث کساء معطوف نمیباشد بلکه سندیّت اصحاب کساء به آیه مباهله بازمیگردد.
♦️《... فَقُلْ ☆تَعَالَوْا☆ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ》
دو نکته در این آیه:
۱) خداوند خطاب به پیامبرش میفرماید:《قل تعالوا: ای محمد تو بگو 👈تعالوا》
لذا روح اصلی آیه مباهله به ندای 《☆تعالوا☆》باز میگردد. 《تعالوا》 یعنی ندا دادن منادی از بالا به پایین برای عروج و تعالی شخص.
۲)این کلمه 《تعالوا》نشان از قابلیت مسیحیان نجران میدهد که مورد خطاب تعالی خدا و رسولالله قرار گرفتند.
♦️ذُریّه یا "ذر" یا "ذرّه"که به تعبیری میشود گفت اجزای ریز و مورچهگونه که در صلب شخص بصورت ذرات ریز مندمج هستند.
هر شخص که بسوی ازدواج میرود برای اطفاء شهوت حیوانی نیست بلکه بجهت تکثیر ذریّه طیب است.
ازدواج رفتن بسوی علم تکثیر است. که شخص قرار است آن مقام جمعی نطفه در صلب خویش و آن 《عالم ذرّ》 خویش را بر اساس تلاقی با همسرش تکثیر نماید.
《نطفه در صلب》 به نوعی《عالم ذرّ》است و لذا هر شخص 《عالم ذرّ》 نسل و ذریه خویش است
♦️ ازدواج موجب وصول به 《مقام تکثیر 》 عالم ذرّ هر شخص است.
╭┅──────┅╮
🌹 @ghalbebasir
╰┅──────┅╯
🍂
🍂🍃
🍂🍃🍂🍃
🌸🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🌸🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃
🍂🍃🍂
🍂🍃
🍂
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄ه
🏴درسنامه فاطمیه🏴
🕌مسجد حضرت فاطمه(س) رزمندگان اصفهان
📆 ۵ بهمن ۹۸💥شماره ۲
🔰نزول از 《بهشت قبل از هبوط》 و عروج به 《بهشت بعد از هبوط》🔰
✍خداوند آدم را از خاک خلق نمود و با صعود این عنصر خاکی را در بهشت ساکن نمود و او را در این《بهشت قبل هبوط》به سکون، قرار، آرامش، رفاه و راحتی رساند.
اما ظرفیت وجودی آدم در 《تلقی اَتم اَسماء الهیه》 و وصول به مقام《خلافت الهیه》 موجب شد که او عطای 《بهشت قبل هبوط》را به لقایش ببخشد.
آدم بر اساس قاعده《انی جاعل فی الارض خلیفه》دانست که لازمه وصول به مقام خلافت الهیه هبوط و استقرار در 《ارض》 است؛ لذا آدم بر اساس فهم ناشی از سرشت ذاتی خویش پی برد که برای اسکان، خوردن، نوشیدن و راحتی در 《بهشت قبل هبوط》آفریده نشد.
او فهمید که وصول "خلافت الهیه" بدون هبوط عروجی از 《جنت》 به 《ارض》 محقق نمیشود هر چند که این هبوط بیشک طوفان بلایا، مصیبات، شدائد و سختیها در پی دارد و اما چون این《بهشت قبل هبوط》تاب و ظرفیت ظهور دادن همه حقائق وجودی نفس ناطقه انسانی را نداشت، لذا آدم هبوط به تلقی مقام خلافت الهیه نمود.
او فهمید که برای 《بهشت بعد هبوط》_ که همان 《جنت ذات》یا 《جنّت لقاء》است_ آفریده شده است.
.
╭┅──────┅╮
🌹 @ghalbebasir
╰┅──────┅╯
🍂
🍂🍃
🍂🍃🍂🍃
🌸🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
.
🔹بسم الله الرحمن الرحیم🔹
#شرح_فص_فاطمیه
#پست_شماره_8
#ويژه_ايام_فاطميه
🏴در «خصائص فاطمیه» در فضیلت سخاوت گوید : «این صفت از بس که محمود است،حضرت ختمی مرتبت از جهت عدی بن حاتم ردای مبارک را فرش می کند که او بر رداء مبارک می نشیند.»
خدای سبحان در ازای جود و سخای حضرت خدیجه کبری «علیها السلام» که آنچنان دارایی کلانش را به تمام و کمال و بی دریغ در راه اعلاء و نشر معارف کتاب الله قرآن خاتم الأنبیاء مبذول داشته است،دختری صاحب عصمت،مصداق و مظهر أتم لیلة القدر که یازده کلام الله ناطق از این لیلة القدراند و شجرۂ طیبۂ طوبایی که «اصلها ثابت و فرعها فی السماء تؤتی أكلها کل حین بإذن ربها» که همۂ علوم و معارف و حقایق قرآنی که شرق و غرب عالَم فرا گرفته است،همۂ ثمرۂ این شجره طوبی اند به او مرحمت فرموده است.
📖 #شرح_فص_حکمة_عصمتیه
#فی_کلمه_فاطمیة/ص۳۵۵
حضرت علامه حسن زاده آملي
🌹كانال شاخه طوبي 🌹
کلمه 275
اين كلمه رسالهاى است بدين موضوع: «سيده نساء عالمين حضرت فاطمه سلام الله عليها ليلة القدر و يوم الله است».
بسم الله الرّحمن الرّحيم
من عرف فاطمة حقّ معرفتها فقد أدرك ليلة القدر
(تفسير فرات كوفى از امام صادق عليه السلام)
نظر عمده ما در اين رساله اين است كه حضرت سيده نساء عالمين فاطمه زهراء عليها السلام ليلة القدر و يوم الله است؛ و نيز آشنايى به مقام رفيع ليلة القدر و يوم الله و پى بردن به عظمت سعه وجودى انسان و شرح صدر اوست كه آخذ و حامل قرآنست. و در آن مبرهن مىگردد كه قرآن و عرفان و برهان از هم جدايى ندارند و انسان بالفعل همان قرآن و عرفان و برهان است.
ليلة القدر و يوم الله را مراتب و مظاهر بسيار است چنانكه همه حقايق نظام هستى بدين منوالاند كه نسبت دانى به عالى نسبت فرع به اصل و ظل به ذى ظل است. از دانى تعبير به آيت و صنم و عكس و ظل و رقيقت و نظاير آنها مىكنند.
هزار و يك كلمه، ج2، ص: 368
قرآن كريم فرموده است: وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ (واقعه 63) و از امام سيّد الساجدين عليه السلام است كه: العجب كلّ العجب لمن أنكر النشأة الأخرى و هو يرى النشأة الأولى. و از امام ثامن الحجج عليهم السلام است كه: «قد علم أولو الألباب أنّ ما هنالك لا يعلم إلّا بما هيهنا».
براى تقريب به مقصود بصورت تنظير گوييم: هريك از جنت و نار را در همه عوالم از حضرت علميه تا عالم شهادت مطلقه مظاهر است. و هريك از مظاهر، مظهر اسمى از اسماء الله است. و نيز هريك از اين مظاهر را در هر عالمى صورى و لوازمى است كه لايق به همان عالمند. اسماى حق سبحانه جمالى و جلالىاند، جنت مظهر جمالى و نار مظهر جلالى است.
و همچنين قبر را در اين نشأه افراد متشابه است، و در آن نشأه قبرى روضة من رياض الجنة است و قبرى حفرة من حفر النار كه وزان قبر در اين نشأه و آن نشأه وزان انسان در نشأتين است يعنى چنانكه انسان در اين نشأه نوع و در تحت او افراد متشابه و متماثلاند و در آن نشأه جنس است و در تحت او انواع كه اشخاص به حسب علوم و افعال و ملكاتشان به صور مختلفهاند، قبرهاى اين نشأه نيز افراد متشابهاند، اما قبرهاى آخرت قبرى روضهاى از رياض جنّت و قبرى حفرى از حفرههاى نار است. پس قبرها خود انسانهايند.
اين دو مطلب را به عنوان مثال ذكر كردهايم كه يك شىء را عوالم و مظاهر و مراتب بسيار است و در هر موطن حكمى خاص دارد؛ و در عين حال از غيب تا عين، وحدت هويّت او محفوظ است. برهمين منوال زمان را نيز در بعض عوالمش حيات و شعور است وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ (عنكبوت 65).
در نيل به مراتب ليلة القدر در اين حديث شريف و مانند آنكه در جوامع روائى مروى است تدبّر بسزا شود: در كافى به اسنادش از زرارة روايت كرده است كه قال ابو عبد الله عليه السلام: التقدير فى ليلة تسع عشرة، و الابرام فى ليلة احدى و عشرين، و الامضاء فى ليلة ثلاث و عشرين (وافى فيض- ط رحلى- ج 7 ص 57).
بدانكه دهر روح زمان و علّت آنست و نسبت دهر به زمان نسبت روح به جسد
هزار و يك كلمه، ج2، ص: 369
است. و به عبارت اخرى موجودات عالم دهر، مبادى و علل وجودات زمان و زمانى هستند كما اينكه سرمدى علّت دهرى است؛ و چنانكه روح علّت جسد و مرتبه كمال آنست و جسد مرتبه ضعيف علت و معلول آنست، همچنين است زمان و زمانيات نسبت به دهر. خلاصه سرمد روح دهر است و دهر روح زمان.
مثل دهر به زمان، مثل صورت كليه معقوله زمان ذهنى با زمان متدرج خارجى است كه در حقيقت براساس رصين حركت جوهريه، مقدار سيلان طبيعت است جز اينكه اين صورت معقوله با زمان خارجى معيت وجوديه ندارد و علّت آن نيست، اما آن صورت عقليهاى كه جوهر مفارق در طول زمان و علّت اوست يعنى همان روح زمان، معيّت وجوديه دارد. غرض از اين تنظير ثبات مطلق صورت معقوله و تجدد زمان خارجى است.
حال كه دانستهاى دهر روح زمان و علت آنست، و حقيقتى عقلى مفارق از طبيعت است، بنابراين در بسيارى از مواردى كه از زبان اهل بيت عصمت و وحى به زمان مانند مخاطبه با ذوى العقول خطاب مىشود، بايد به لحاظ خطاب به اصل و مبدأ زمان بوده باشد كه از مفارقات نوريه و دار آخرت است و دار آخرت حيات و شعور است وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ.
از باب مثال دعاى چهل و پنجم صحيفه سجاديه در وداع شهر رمضان، امام سجاد عليه السلام خطاب به ماه مبارك رمضان مىكند و چندين بار وى را سلام مىكند و مىفرمايد:
السلام عليك يا شهر اللّه الأكبر و يا عيد أوليائه، السلام عليك يا أكرم مصحوب من الأوقات و يا خير شهر فى الأيام و الساعات.
و به تقرير و تعبير ديگر گوييم: اگر در وداع زمان و سلام بدان برايت اشكال پيش آيد كه زمان از قبيل موجود زنده با شعور قابل صحبت و توديع و سلام نيست، جوابش اينكه:
زمان و مكان و ساير اشياى بيجان اگرچه در اين عالمشان و به اين صورشان شاعر نيستند ولى همه آنها را در بعض عوالم عاليه حيات و شعور و نطق و بيان و
هزار و يك كلمه، ج2، ص: 370
حبّ و بغض است چنانكه اخبار بسيارى كه در احوال عوالم برزخ و قيامت آمده است و همچنين مكاشفات اهل كشف كاشف اين مطلب است زيرا آنچه در اين عالم وجود مىيابد آنها را در عوالم ديگرى كه بحسب وجود سابق بر اين عالمند وجودى است و موجودات را در هر عالمى صور و احكام مخصوص به آن عالم است كه با صور و احكام اين عالم اختلاف دارد، يعنى اختلاف به حسب ظل و ذى ظل و حقيقت و رقيقت دارد. و از احكام بعض عوالم عاليه اين است كه هر چه در آنها موجود است داراى حيات و شعور است زيرا كه آن در، دار حيات است و زنده است چنانكه اخبار بر آن دلالت دارد و قول خداوند متعال وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ بدان اشارت دارد.
و از اخبارى كه دلالت بر حيات موجودات عالم آخرت مىكند اخبارى است كه در آنها آمده است فواكه بهشت تكلم دارند و سرير بهشتى به تكيه كردن مؤمن بر آن شادى و استبشار مىنمايد بلكه برخى از اين اخبار دلالت بر تكلمات ارض با مؤمن و كافر دارند و اين امور به اين عالم حسى گويا نيستند لذا اهل اين عالم تكلّمات آنها را نمىشنوند بلكه به ملكوتشان در تكلم و فرح و استبشارند.
و از اين قبيل است تكلم حصا در دست رسول الله (ص) كه نطق و تكلم سنگريزه به ملكوت اوست و اعجاز رسول الله (ص) اين بود كه نطق لسان ملكوت آنها را به أسماع دنيوى إسماع كرده است بلكه آنچه را كه نبى يا ولى معجزه كرده است از قبيل انطاق جماد و احياى آن همه از اين بابند چه اينكه عصاى موسى و طير عيسى، حياتشان به ملكوتشان بوده است و ملكوت از اهل اين عالم غائب است مگر اينكه خداوند بنا برحكمتى براى ايشان اظهار بدارد. پس زمان در بعضى عوالمش حىّ است و مراو را شعور است بنابراين باكى نيست كه زمان به حسب همان عالم خود كه حىّ و شاعر است طرف خطاب و توديع قرار گيرد.
زمان را به بيان مذكور اصلى مفارق است كه علّت اين زمان و روح آن است و با وى معيت وجودى طولى دارد. و در لغت لاتين و گرك براى زمان، رب النوع بنام ساتورن)Saturne( قائلاند و شايد اشارت به همين مطلب سامى بوده باشد.
هزار و يك كلمه، ج2، ص: 371
از آنچه كه در بيان ليلة القدر تذكر دادهايم دانسته مىشود كه ليلة القدر را به حسب نشأه عنصرى زمانى، افراد متشابه و متماثل، در يك سال و يا در يك ماه بوده باشد مثلا در يك ماه مبارك رمضان بحسب اختلاف آفاق شرقيه مثلا هند شبى بيست و سوم ماه مبارك رمضان باشد كه بحسب روايات اهل بيت عصمت و طهارت ليلة القدر است، و حال اينكه شب قبل آن در يكى از آفاق غربيه آن مثلا ايران شب بيست و سوم ماه مبارك بوده است كه در آفاق ايران رؤيت هلال ماه مبارك يك شب قبل از هند به وقوع پيوسته است كه هر دو شب ليلة القدر است و بحسب آفاق متعدد است به تعدد ظلى و زمانى، چنانكه هريك از انواع عالم ماده و مدت را وجود متفرد عقلانى است كه باذن الله مدير و مدبّر افراد متكثر عنصرى نوع خود است و همه آنها را در حضانت خود دارد و در شرع مقدس از آن تعبير به ملك موكّل شده است: لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ (رعد، 12).
و بدان كه مراتب نظام هستى را بر تثليث فرمودهاند كه عقل كل و نفس كل و عالم طبيعت بوده باشد و از اين سه عالم به عبارات گوناگون تعبير نمودهاند، صاحب اسفار در چندين موضع آن بر اين مبنى سخن گفته است و همچنين صاحب فصوص و فتوحات و ديگر از اعاظم علماء و ما در اين مقام به نقل حديثى شريف كه از غرر احاديث مروى از صادق آل محمد صلوات الله عليهم است تبرك مىجوييم و آن اينكه عزيز نسفى در انسان كامل گويد:
اين سخن جعفر صادق است عليه السلام:
إنّ الله تعالى خلق الملك على مثال ملكوته، و أسّس ملكوته على مثال جبروته ليستدلّ بملكه على ملكوته و بملكوته على جبروته (ص 180 و ص 375).
پس بدانكه هر مرتبه نازل نظام هستى، مثال و آئينه مرتبه عالى آنست و هر صغير و كبير از خزانهاش به وفق اقتضاى هر عالم بدون تجافى تنزل نموده است تا به نشأه شهادت مطلقه رسيده است: يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (سجده 6) و ليلة القدر را هم بر اين منوال بدان چنانكه يوم الله را، فتدبّر.
@shakhehtoba
🔹بسم الله الرحمن الرحیم🔹
#شرح_فص_فاطمیه
#پست_شماره_9
#ويژه_ايام_فاطميه
💠#مقام_عصمت_فاطمه_سلام_الله_عليها
▪️بدون هيچ دغدغه و وسوسه ، حضرت فاطمه دختر پيغمبر صلي الله عليه و آله داراي عصمت بوده است
▪️علماي بزرگي مثل شيخ مفيد و علم الهدي سيّد مرتضي به آيات و روايات نصّ بر عصمت آن جناب فرمودند حق با آنان است
▪️آن جناب صلوات عليها گوهري قدسي در تعّين وصورت انسي بوده است پس آن حضرت انسيه حوراء و عصمت كبراي الهي است .
@shakhehtoba
▪️و حقيقت عصمت نيرويي نوري و ملكوتي است كه دارنده اش را از هر چه كه موجب عيب و زشتي انسان است از قبيل پليدي گناهان وآلودگيها و سهو و نسيان و ديگر رذائل نفساني _ عاصم و حافظ است و آن كسي كه صاحب عصمت است و در جميع شئون عبادي و خَلقي و خٌلقي وروحاني و جز آنها از اوّل امر محفوظ است .
📖 #شرح_فص_حکمة_عصمتیه
#فی_کلمه_فاطمیة/ص۳۵۵
حضرت علامه حسن زاده آملي
🌹كانال شاخه طوبي 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀بسم الله الرحمن الرحیم
📖آیات ۶۹ و۷۰~ سوره۴(نساء)
🎙قاری؛عبدالباسط
🌸🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃
🍂🍃🍂
🍂🍃
🍂
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄ه
🔰اَشهد اَنّ فاطمه بنت رسولالله(ص) عصمةالله الکبری و حُجّةُالله علی الحُجَج🔰
💢حضرت آیت الله صمدی آملی حفظهالله:
✍قال الامام العسکری(ع): 《نحن حُجّجالله علی خَلقه و جَدَّتُنا فاطمه حُجّهُالله علینا》
حضرت فاطمهی زهرا(س) "لیلهُالقدر" الهی، بقیّهی روح سادس بیضاء محمدی (ص)، کفو سِرُّالانبیاءعلوی(ع)، اَحسن منازلِ قرآنی، وعاء لامُعطّل تلقی سبعالمثانی، خزانهدار عصمت ربّانی، حجّت بالغه بر حُجَج الهی، مصداق ۱۶۴ آیه بهنص روایی، فاطمهُاللهِ قدرِ قرآنی، مهبط نزول و تجلیگاه ظهور یازده قرآن ناطق صاحب عصمت ولوی است. گرچه بهرغم این اوصاف عرشی باز هم به نص جلیّ مقام صادر اول حقیقت محمدی(ص) : " لِاَنَّ الخَلق فَطموا عن کُنه معرفتها"
امروز به برکت استثاری عصر حسنی (ادام الله ظله) - در ظل مقام عصر اطلاقی مهدوی(عج) - این "فاطمهَاللهِ"فاطر مِنَ الحق با جلوه در ماذنههای اذان محمدی(ص) به سنگر و خاکریزی مستحکم برای دفع هجوم دشمنان غدّارهبند امامت، که قصد شوم حذف ذکر شهادت به ولایت علوی(ع) را داشتند، تبدیل شده است و ذکر شهادت به عصمت فاطمی(س) در ماذنهها و اقامه نماز "فاطمِ فاطمیّون" و کهف عکوف اهل ولاء در عصر حسنی (روحی فداه) شده است.
الیوم به توفیق الهیه و لیاقت فرزند فاطمه(س)، حضرت آیتالله معظم امام خامنهای(ادامالله ظله علی رئوس الاحرار) و به برکت خون شهدای دفاع مقدس و مدافعین حرم و شهادت مظلومانه حاج قاسم سلیمانی، ایران ولایی به عنوان اُمُّالقرای جبهه مقاومت بعد از ۱۴۰۰ سال مفتخر است که در اذان و اقامه مُترنّم به ذکر《اَشهد اَنّ فاطمه بنت رسولالله(ص) عصمةالله الکبری و حُجّةُالله علی الحُجَج》شود.
این اُمِّ ایّامُ اللهالاعظم یعنی نفس کلّ فاطمی(س) به التقاط با بحر وجودی عقل کلّ علوی(ع) و به برزخیّت جامع نفس نفیس " حقیقت محمدی(ص)" مویّد به تجلی لولو حسنی (ع) و ظهور مرجان حسینی(ع) در دولت کریمه "بنیه حقیقت فاطمی(س)" شده است.
"بنیه حقیقت فاطمیّه" یعنی مقام جمعی ظرفیت تلقی و حمل "حقیقت محمدیّه" و التقاط آن با بحر وجودی "حقیقت علویه" و قابلیت لاشریک جسمانی- روحانی انفاذ و سریان این مقام سنگین جمعی حقیقت محمدی و علوی در جهت بقاء و قیام ابدی "شجره طیبه خلافت الهیه" در عالم در قالب ظهور یازده حجت الهی صاحب عصمت است که به تبع آن حفظ دوام ابدی نظام احسن کیانی ربانی را موجب خواهد شد چرا که فرمودند" لولا الحُجّه لساخت الارض بِاَهلها" و این معنا به وضوح مبین نص حدیث قدسی " یااحمد، لو لا فاطمه لما خلقتکما" میباشد.
به نص صریح روایات "بنیه حقیقت فاطمی(س)" همان علت ایجادی ازلی عالم و موجب بقای ابدی نظام آفرینش و مانع اَبتریّت نبوت ختمی و رادع عُقم ولایت علوی به حفظ "سرّ مستودع" در متن نظام وجود است.
به نص صریح قرآنی در آیه "سلام هی حتی مطلع الفجر" و به وعده حتم الهی "تجلی اعظم" این سرّ مستودع و مستسر مستاثر در مقام جمعی در "بنیه حقیقت فاطمی(س)"، بلاشک و به قطع یقین الیوم همان بقیهُالله الاعظم حضرت م ح م د ابن العسکری مهدی فاطمی علوی هاشمی(عج) که خاتم الاولیاء علی الاطلاق، قائم آل محمد، مستضعف غریب، عدلِ مُنتظَر اُمَم، و امید امیدواران طریق اَمَم میباشد.
اللهم ایِّدنا بِادراک ظهور مطلع الفجر الفاطمی(س) بعد طلوع الشمس من مغربها
@shakhehtoba
🍂
🍂🍃
🍂🍃🍂🍃
🌸🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🔹بسم الله الرحمن الرحیم🔹
#شرح_فص_فاطمیه
#پست_شماره_10
#ويژه_ايام_فاطميه
▪️حضرت صدیقۂ طاهره،فاطمۂ معصومه «علیها السلام» را به «بقية النبوة» ستوده ایم،چرا که در زیارت جامعه است : «السلام علی الائمة الدعاة و السادة الولاة والذادة الحماة و أهل الذكر و أولى الأمر و بقية الله و خیرته ...»
بديهي است که بقيۂ هرچیز همان چیز است و اوصاف و آثار و خواص او را دارد و أهل بیت پیغمبر «علیهم السلام» را که بقية الله و بقية النبوة مي گویند،تعظيم و تجلیل از آنان بدین لحاظ است که چون وسائط فیض الهی هستند و متخلق به اخلاق الله می باشند و سبب هدایت خلق اند و باذن الله کار خدایی می کنند و مانند رسول خدا «صلی الله علیه و آله» نشر حقایق و معارف قرآنی می نمایند و کار پیغمبری انجام می دهند.کأن آن بزرگواران بقية الله و بقية النبوة مي باشند،فتَبصّر.
📖 #شرح_فص_حکمة_عصمتیه
#فی_کلمه_فاطمیة_ص ۱۵۷
حضرت علامه حسن زاده آملي
🌹كانال شاخه طوبي 🌹
معراج
این که برای حضرت سه نوع معراج بیان می کنند،چون این نسبت به مراتب انسانی است ،اول از مکه تا مسجد الاقصی زمینی و سیر افقی است. و دوحرکت دیگر از مسجدالاقصی شروع شد و عروج کرده وسیرآسمانی نموده اما در عالم مثال.آسمان اول و دوم وسوم به معنای شرع ، نه این آسمانی که ابر دارد ،باران می بارد.
آسمان قرآنی ،آسمان باطن خودش هم «مثل لی النبیون » فرمود مُثل ،این برای دسته دوم افرادقوی تر و شریف تر که بالا می روند .برای معراج اولی افراد تااندازه ی زیادی هستند،
سیر دارند ولی افقی.اما سیر عروجی زحمت بیشتری می خواهد. بعد از آن مرحله از ملک ومثال که ،
گفت جبریلا بیا تو ازپی ام
گفت رو رو من حریف تو نی ام
باز گفت او را بیا ای پرده سوز
من به اوج خود نرفتستم هنوز
گفت بیرون زین حد ای خوش فر من
گر زنم پری بسوزد پر من
این دیگر مال اوحدی افراد است مرحوم استاد علامه شعرانی می فرمودند این سه نحو عروج را در معراج باید در نظر داشت ،چنانچه حضرت رفت و برگشت و آنچه دید برای ما فرمود سفرنامه خود را بیان می دارد.واین سفرنامه در حقیقت بیان حالات ماست در این نشئه و آن نشئه که این ملکاتی که با خود می برند آنجا چه تبعاتی دارد و به چه صوری متمثل می شوند.
اشاره صدوچهارم-کتاب صد وده اشاره
@shakhehtoba