♦️تنها راه پاسداری از اسلام و انقلاب اسلامی :
«مواجهه صريح و شجاعانه با عقايد و افكار مخالف»
🔻من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار مى دهم كه :
يك وقت خيال نكنند كه حفظ و نگهدارى اسلام [با سلب آزادى بيان تحقق مى يابد.]
🔻برخى جوانان خيال نكنند كه راه حفظ معتقدات اسلامى و جهانبينى اسلامى اين است كه نگذاريم ديگران حرفهايشان را بزنند.
نه، بگذاريد - حرفهایشان را- بزنند؛
نگذاريد خيانت كنند.
🔻...از اسلام فقط با يك نيرو مى شود پاسدارى كرد
و آن :
منطق و آزادى دادن
و مواجهه صريح و رك و روشن با افكار مخالف است.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آينده انقلاب اسلامى ايران)، ج۲۴، ص: ۱۳۱- با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️مشخصات اسلام،(۴۰)
🔸اسلام شناسی(۱)
🔹ج. از نظر ايدئولوژى
6️⃣2️⃣ توحيد
🔻در اسلام هر كارى با نام خدا و استعانت از او آغاز مىشود:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
و با نام خدا و سپاس او پايان مىيابد «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ»
و با نام خدا و اعتماد و اتكاء به او جريان مىيابد : «تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ» ، «وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» [ فقراتی از آيه 56 سوره هود و آيه 122 سوره آل عمران]
🔻توحيد يك مسلمان واقعى، صرفا يك انديشه و عقيده خشك نيست.
🔻همان طور كه ذات احديّت از مخلوقات خود جدا نيست، با همه هست و بر همه محيط است،
همه چيز از او آغاز مىشود و به او پايان مىيابد،
انديشه توحيد نيز بر سراسر وجود يك موحّد واقعى احاطه دارد،
بر همه انديشهها، ملكات، رفتارهاى او سيطره پيدا مىكند و به همه آنها جهت مىبخشد.
🔻اين است كه يك مسلمان واقعى، اوّل و آخر و وسط كارش خداست و هيچ چيز را شريك خدا قرار نمىدهد.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (وحى و نبوت)، ج2، ص: -248-با تلخیص و ویرایش جزئی -
♦️مطالب ارسالی تحت عنوان #مشخصات_اسلام، فهرستی از خطوط اصلى نظريّات اسلامى هر چند ناقص- بوده كه در اسلام شناسی (۲) تكميل می گردد ان شاء الله.
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️روحیه آزاد اندیشی و انتقادپذیری شهید مطهری(۱)
🔻من هرگز خود را فوق اشتباه تصور نمى كنم.
به تعبير نهج البلاغه: لَسْتُ بِفَوْقِ انْ اخْطِئَ
🔻به خداوند متعال از خطاهاى خودم پناه مى برم
ولى هرگز هم حاضر نيستم كه به بهانه جايزالخطا بودن ، مرتكب اشتباه بزرگتر بلكه گناه عظيم بشوم.
🔻اگر هم اشتباه كنم از اين نوع نخواهد بود كه باورهاى آباء و اجدادى را تحقيق نكرده، با حقيقت اسلام يكى بدانم.
🔻اگر هم اشتباه كنم اشتباه نمى كنم كه هميشه نبايد انتظار داشته باشم كه با گفتن حقيقت ، دستم را ببوسند و وجوهات بيشترى بدهند.
🔻معيار تصحيح اشتباهاتم، متون اصلى كتاب و سنت و حكم روشن عقل است نه پسند عوام الناس.(ادامه دارد)
▪️مجموعه آثاراستادشهيد مطهرى(پاسخهاى استاد به نقدهايى بر كتاب مسأله حجاب) ، ج۱۹، ص۶۲۳-۶۲۲ -با تلخیص و ویرایش جزئی-
https://eitaa.com/shakhes1340
1_1_.jpg
431.7K
⚫اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا اَبَا الْحَسَنِ يا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَيُّهَا الْكاظِمُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ
◼️ درسی از مکتب امام کاظم «علیه السلام»
♦️اکثریت ، معیار حقیقت نیست!
🔻 قرآن [معيار قرار دادن] كثرت را مذمّت مىكند و مىگويد كثرت ، معيار - حقیقت - نيست.
🔻 امام عليه السلام در حدیثی - خطاب به هشام - مىفرمايد: قرآن كثرت را مذمت كرده است آنجا كه مىفرمايد:
«وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ»(انعام/ 116)
:اگر اكثر مردم را پيروى كنى تو را گمراه مىكنند؛
چون اكثر مردم تابع عقل نيستند، تابع گمان و تخميناند،
همين كه چيزى در خيالشان پيدا مىشود دنبالش مىروند.
🔻 چون اكثر اينجور هستند، پس به اكثر اعتماد نكن.
🔻اين هم خودش نوعى ديگر استقلال بخشيدن به عقل است و دعوت به اينكه عقل بايد معيار باشد.
🔻 امام عليه السلام در - ادامه خطاب به هشام - مىفرمايد كه:
هشام! به حرف مردم اعتنا نكن، به تشخيص مردم اعتنا نكن؛ تشخيص، تشخيص خودت باشد.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (تعليم و تربيت در اسلام)، ج22، ص: 867- 866- با تلخیص و ویرایش جزئی-
https://eitaa.com/shakhes1340
♦️زیارت «امين اللّه»
✅ در ميان زياراتى كه ما براى ائمه داريم،
زيارت امين اللّه شايد- و بعيد هم نيست- معتبرترين زيارات باشد،
هم از نظر سند
و هم از نظر مضمون
كه از اين نظر هم جزء عالىترين زيارات است
و شايد عالى ترين زيارات باشد.
زيارت كوتاهى است.
✅ هر امامى را با اين زيارت مى توان زيارت كرد
با اين تفاوت كه آن يك كلمه «السّلام عليك يا امير المؤمنين» در زيارت غير امير المؤمنين برداشته مىشود
[و بجاى آن، عبارت مناسب گذاشته مى شود.]
✅سيزده جمله دارد كه اين سيزده جمله دعاست؛
يعنى بعد از اينكه امام را زيارت مى كنيم،
در حضور و در مشهد امام از خداى متعال اين چيزها را مى خواهيم
❇️ شاهد من، دو جمله - از سيزده جمله این دعاست - که مى خوانيم:
✅ فاجْعَلْ نَفْسى ...
مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اوْلِيائِكَ،
مَحْبوبَةً فى ارْضِكَ وَ سَمائِكَ،
: خدايا من مى خواهم
هم محبّ باشم
هم محبوب؛
هم دوست بدارم،
هم مرا دوست بدارند.
🔹اما چه كسى را دوست بدارم؟
✅ «مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اوْلِيائِكَ» :
دوستدار آن برگزيدگانِ از اولياى تو باشم،
خُلَّص اولياى تو.
محبت خُلَّص اولياست كه مثل مغناطيس، انسان را مى كِشد.
✅اين غير از مسئله تفكر و محاسبه النفس است.
اينها يك كارهاى فكرى است
و البته لازم هم هست
[اما تأثير محبت اولياء به مراتب بيشتر است.]
✅ اگر انسان بخواهد فقط با تكيه به تفكر و تذكر و محاسبه النفس و مراقبه و غيره،
اخلاق سوء را يك يك با سر انگشت فكر و حساب از خود بزدايد
و خود را اصلاح نمايد،
البته عملى است
اما مثل - این- است كه انسان بخواهد براده هاى آهن را يك يك جمع كند.
✅ ولى اگر انسان اين توفيق را پيدا كند كه - فرد -كاملى پيدا بشود
و او شيفته آن كامل گردد،
مى بيند كارى كه او در ظرف چند سال انجام مى داد،
اين در ظرف يك روز انجام مى دهد.
🔸«مَحْبوبَةً فى ارْضِكَ وَ سَمائِكَ»
: خودم نيز، هم در زمين محبوب باشم
و هم در آسمان؛
در زمين محبوب باشم
[به اينكه] مردم مرا دوست داشته باشند.
✅ اين از قدس و تقوا نيست كه من جورى باشم كه مردم مرا دشمن داشته باشند.
✅ نه،
مَحْبوبَةً فى ارْضِكَ وَ سَمائِكَ. :
خدايا كارى بكن كه در زمين (يعنى پيش خلق تو)
و در آسمان محبوب باشم،
هر دو جا
(اگر انسان در زمين محبوب باشد و در آسمان ملعون كه ديگر خيلى بد مى شود، مى شود يك آدم رياكار و متظاهر)،
🔸با حقيقت باشم كه تو مرا دوست داشته باشى،
و حقيقت داشتن من را مردم هم بشناسند
كه مردم نيز مرا دوست داشته باشند.
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (تعليم و تربيت در اسلام)، ج22، ص: 941-937-با تلخیص و ویرایش جزئی-
https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️ روحیه آزاد اندیشی و انتقادپذیری شهید مطهری(۲)
🔻...در نوشته هاى خود تصريح كرده ام كه «مراجع» ، فوق انتقاد به مفهوم صحيح اين كلمه نيستند،
و معتقد بوده و هستم كه هر «مقام غير معصومى» كه در وضع غير قابل انتقاد قرار گيرد، هم براى خودش خطر است و هم براى اسلام.
🔻البته تزكيه نفس نمى كنم (وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ)
اما اين قدر مى دانم كه همواره زبان خود را از زشتگويى خصوصاً نسبت به طبقه مراجع، حتى نسبت به آنهايى كه از آنها به شخص من بدى رسيده است، حفظ كرده ام؛
🔻ضمن اينكه مانند عوام فكر نمى كنم كه هر كه در «طبقه مراجع»» قرار گرفت مورد عنايت خاص امام زمان (عج) است و مصون از خطا و گناه و فسق است.
اگر چنين چيزى بود، شرط عدالت ، بلاموضوع بود.
▪️مجموعه آثاراستادشهيد مطهرى(پاسخهاى استاد به نقدهايى بر كتاب مسأله حجاب) ، ج۱۹، ص۶۲۳-۶۲۲-با تلخیص و ویرایش جزئی -
https://eitaa.com/shakhes1340
⏺ سه توصیه استاد شهید مطهری به مبلّغان ومربّیان دین
1️⃣ مربّيان دين بايد اوّل بكوشند خودشان عالم و محقّق و دينشناس بشوند
و به نام دين مفاهيم و معانى نامعقولى در اذهان مردم وارد نكنند
كه همان معانى نامعقول منشأ حركتهاى ضدّ دينى مى شود،
2️⃣ ثانياً در اصلاح محيط بكوشند
و از آلودگيهاى محيط تا حدود امكان بكاهند،
3️⃣ ثالثاً از همه مهمتر و بالاتر اينكه
به نام دين و به اسم دين
با فطريّات مردم معارضه و مبارزه نكنند؛
آن وقت است كه خواهند ديد
مردم «يَدْخُلُونَ فِي دين الله افواجا»
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (خورشيد دين هرگز غروب نمى كند)، ج3، ص: 405- با ویرایش جزیئ-
https://eitaa.com/shakhes1340
🟡سیره نبوی(۱)
🔸نرمى در عين صلابت و قاطعیت در اجرای عدالت
🔻-پیامبر اکرم (ص)-در مسائل فردى و شخصى و آنچه مربوط به شخص خودش بود نرم و ملايم و با گذشت بود،
گذشت هاى بزرگ و تاريخى اش يكى از علل پيشرفتش بود،
🔻امّا در مسائل اصولى و عمومى، آنجا كه حريم قانون بود، سختى و صلابت نشان مىداد
و ديگر جاى گذشت نمى دانست.
🔻پس از فتح مكّه و پيروزى بر قريش، تمام بديهايى كه قريش در طول بيست سال نسبت به خود او مرتكب شده بود ناديده گرفت
و همه را يكجا بخشيد، توبه قاتل عموى محبوبش حمزه را پذيرفت،
🔻امّا در همان فتح مكّه، زنى از بنى مخزوم مرتكب سرقت شده بود و جرمش محرز گرديد،
خاندان آن زن كه از اشراف قريش بودند و اجراى حدّ سرقت را توهينى به خود تلقّى مى كردند
سخت به تكاپو افتادند كه رسول خدا از اجراى حد صرف نظر كند،
بعضى از محترمين صحابه را به شفاعت برانگيختند،
🔻ولى رنگ رسول خدا از خشم برافروخته شد و گفت: چه جاى شفاعت است؟!
مگر قانون خدا را مى توان به خاطر افراد تعطيل كرد؟
🔻هنگام عصر آن روز در ميان جمع سخنرانى كرد و گفت:
«اقوام و ملل پيشين ازآنجهت سقوط كردند و منقرض شدند كه در اجراى قانون خدا تبعيض مى كردند،
هرگاه يكى از اقويا و زبردستان مرتكب جرم مىشد معاف مى شد
و اگر ضعيف و زيردستى مرتكب مى شد مجازات مى گشت.
🔻سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست،
در اجراى «عدل» درباره هيچ كس سستى نمى كنم
هر چند از نزديكترين خويشاوندان خودم باشد.»
(ادامه دارد)
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (وحى و نبوت)، ج2، ص: 257-256- با ویرایش جزئی-
https://eitaa.com/shakhes1340
🟡 سیره نبوی(۲)
♦️شنيدن انتقاد و اعتراض و تنفّر از تملق و چاپلوسى
🔻-پیامبر اکرم(ص)- گاهى با اعتراضات برخى ياران مواجه مى شد
امّا بدون آنكه درشتى كند نظرشان را به آنچه خود تصميم گرفته بود جلب و موافق مى كرد.
🔻از شنيدن مدّاحى و چاپلوسى بيزار بود، مى گفت:
«به چهره مدّاحان و چاپلوسان خاك بپاشيد.»
🔻محكم كارى را دوست داشت، مايل بود كارى كه انجام مى دهد متقن و محكم باشد،
🔻تا آنجا كه وقتى يار مخلصش سعد بن معاذ از دنيا رفت و او را در قبر نهادند،
او با دست خويش سنگها و خشتهاى او را جابجا و محكم كرد و آنگاه گفت:
«من مى دانم كه طولى نمى كشد همه اينها خراب مى شود،
امّا خداوند دوست مى دارد كه هرگاه بنده اى كارى انجام مى دهد آن را محكم و متقن انجام دهد.»
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (وحى و نبوت)، ج2، ص: 261-260-با تلخیص و ویرایش جزئی-
https://eitaa.com/shakhes1340