🔰 دشمن در حوزه نظامی به زانو درآمده است. 🔻 حضرت آیت الله مصباح یزدی در #درس_اخلاق مدرسه عالی نواب مشهد: 🔸راهی که دشمنان برای موفقیت خودشان پیدا کرده‌اند این است که خطر را در جهات فکری، اعتقادی، دینی، فرهنگی و چیزهایی از این مقوله متمرکز کنند. 🔹و الا نقشه‌های #اقتصادی شان به جایی نرسید، نقشه‌های نظامی‌شان هم به جایی نرسید، در حالی که مطمئن بودند با آن تکنولوژی پیشرفتهای که دارند در مسائل نظامی قطعا ایران را به زانو می‌کشانند که الحمدلله عکسش صورت گرفته است. 🔸اخیرا نیز سخنرانی فرمانده #سپاه را شنیدید که با کمال #شجاعت، با کمال قدرت و #اقتدار گفت: اگر کسی قصد سوئی نسبت به نظام ما داشته باشد و از خط قرمز ما عبور کند، منتظر نابودی‌اش باشد. 🔹 این یعنی ما در خودمان چنین قدرتی را می‌بینیم که می توانیم با همه قدرت‌های دنیا مقابله کنیم و آنها را نابود کنیم. ۹۸/۹/۴

🗓 برنامه‌ریزی دقیق دشمن برای نسل آینده 🔻حضرت آیت الله مصباح یزدی در #درس_اخلاق مدرسه عالی نواب مشهد: 🔹 دشمن‌ها هنوز از #نفوذ و #تهاجم_فرهنگی ناامید نشده‌اند و بوسیله دستگاه‌های تبلیغاتی‌شان سعی می‌کنند #ایمان و باورهایی را که در طول انقلاب به دست امام و یاران امام نهادینه شده، برای نسل آینده از بین ببرند. 🔸 آنهایی که عمری ازشان گذشته است و سی چهل سال این انقلاب را گذرانده و اندکی از مسائل #فرهنگی این کشور را درک کرده‌اند، #دشمن به اینها امیدی ندارد و فعالیتش را متمرکز کرده است روی نسل آینده. 🔹به صورت‌های مختلف در حال فعالیت هستند. این مطالب دائما به وسیله صدها فرستنده در افکار جوانان ما تزریق می‌شود. 🔸دشمنان با عواملی که دارند و با کمک‌هایی که از روانشناسان می‌گیرند برای اینکه چه نوع مفاهیم، فیلم‌ها، اشعار، و چه نوع صحنه‌هایی را برای آنها مجسم کنند تا آنها را جذب کرده و از #ارزش_های_اسلامی دور کنند، برنامه‌ریزی می‌کنند. 🔹می‌خواهند نسل آینده را از اسلام و باورهای اسلامی که منشأ همه این برکات است محروم کنند. ۹۸/۹/۴

🔻 حضرت آیت الله مصباح یزدی در #درس_اخلاق: 🔹 شاید برخی روشنفکرها این رفتارها را خرافات بدانند اما ما بر اساس روایات باور داریم که اگر چهل نفر مؤمن شهادت بدهند که جز خوبی از کسی ندیده‌اند، خدا او را می‌بخشد. 🔸 اینکه می‌بینید #حاج_قاسم در سخنرانی‌هایش می‌گفت: «من را چه جور آدمی می‌بینید؟ آیا بعد از #شهادت من هم شهادت می‌دهید یا نه؟» این حرف‌ها برای خودنمایی نیست. شاید خیلی‌ها نفهمند ایشان این حرف‌ها را برای چه گفت. اما او معتقد بود که اگر بعد از شهادتش مردم شهادت بدهند که او آدم خوبی است، خدا به خاطر شهادت آنها هم که شده او را می‌آمرزد. 🔹 حتی خدمت بعضی از #مراجع رسیده بود و گفته بود که من یک عرض خصوصی دارم فقط با خود شما. کفنش را درآورده بود و گفته بود یک امضا بکنید. ۹۸/۱۰/۱۸

‼️ سراپایش اعجاز بود! 🔻 حضرت آیت الله مصباح یزدی در جلسه #درس_اخلاق: 🔹 حاج قاسم با آن مسئولیت جهانی و مشغله‌های متعدد، به فکر این بود که اگر چند دقیقه وقت خالی پیدا می‌کند #معارف_اسلامی اش را افزایش دهد. چند نفر مثل ایشان سراغ دارید؟ 🔸 #مقام_معظم_رهبری فرمودند خوب است ما از این جریان درس بگیریم و این جریان را فراموش نکنیم. این حادثه سراپایش از نظری #اعجاز است، از نظری #اخلاق است، از نظری نور است، از نظری درس است. 🔹 از خدا می‌خواهیم ساعت به ساعت بر علو درجاتش بیافزاید و او را با شهدای کربلا و #سیدالشهداء علیه السلام محشور بفرماید. 🔸 از خدا می‌خواهیم از صدقه سر ایشان به ما توفیق دهد که ما هم #دین باور باشیم و به حقائق دین بیشتر بها بدهیم و سعی کنیم ارزش‌های دینی را اول در زندگی خودمان و بعد در جامعه تحقق ببخشیم. 🔹 دین چنین کسانی را مانند حاج قاسم می‌تواند بپروراند که حتی در اوج قدرت و در جلسات رسمی سعی می‌کرد گوشه‌ای بنشیند و به شدت از شهرت و مطرح شدن پرهیز داشت. 🔸 آن وقت این را مقایسه کنیم با حال خودمان. اگر بیاییم در مجلسی و کسی به ما اعتنا نکند، چه حالی پیدا می‌کنیم؟ مخصوصا اگر کسی فحشی هم به ما بدهد، چه حالی پیدا می‌کنیم؟ آن وقت کسی با این فضائل سعی می‌کرد دوستانش هم او را نبینند. 🔹 این تربیت #دین است. هیچ مکتبی این طور نمی‌تواند افراد را تربیت کند. ما خیال نکنیم دین صرفا یک نماز و روزه و حجّ است، نه اینطور نیست. 🔸 کسانی باور کرده‌اند که اساس دین در #قلب است. اساس دین #عشق و محبت و #اخلاص و خشیت و خوف و رجا است. اصل دین اینجا است. بقیه رفتارها نمودهایی است که در موقعیت‌های مختلف خودش را نشان می‌دهد. ما باید بیشتر برای قلبمان حساب باز کنیم. 🔹بسیاری از ما غافل هستیم و گمان می‌کنیم اگر ولا الضالین را خوب بگوییم دیگر دین را ادا کرده‌ایم. اما این بزرگوار اساس دین را فهمید ریشه‌اش کجا است، به چه چیزی باید بیشتر اهمیت داد و تا لحظه آخر هم دست از این منش‌اش بر نداشت. ۹۸/۱۰/۱۸

🔺 #درس_اخلاق 🔸مرحوم آیت الله مهدوی کنی: ❇️ «ما باید متخلق به اخلاق خدا و پیغمبر باشیم. آنها احسان عمومی و خصوصی داشتند احسان عمومی به همه و باید برای مومنین احترام دیگری بگذاریم. باید به علمای دین احترام دیگری بگذاریم. به این حدیث عمل کنیم که تخلقو به اخلاق الله به اخلاق الهی متصل شوید. »

🔹آیت‌الله بهجت: چقدر بین افراد تفاوت وجود دارد! همین امور ساده و آشکار مثل نماز، بعضی را به سماوات می‌رساند و برای عده‌ای هیچ خبری نیست، برای بعضی اعلی‌علیین است، و برای بعضی هیچ معلوم نیست که آیا این معجون شور است و یا شیرین؟! #درس_اخلاق 📚 در محضر بهجت، ج۱، ص۲۸۲

✍ آیت‌الله بهجت(ره) : 🔹از گناه ما و به خاطر اعمال ماست که آن حضرت (امام زمان عج)، هزار سال در بیابان‌ها دربه‌در و خائف است! 📚در محضر بهجت، ج٢،ص۴۴ #درس_اخلاق

⚠️ پند بگیرید! این جایی که شما نشستید، قبلا یک سری افراد دیگر نشسته بودند، آن‌ها رفتند، شما هم ... #درس_اخلاق امام خامنه‌ای

🔸 بعد از نماز به خدا بگویید خدایا من می‌خواهم خوب شوم. دستم را بگیر. اگر از خدا بخواهی کمکت می‌کند. در حدیث قدسی آمده که بنده من اگر تو یک وجب به طرف من بیایی من یک قدم خواهم آمد. اگر تو یک قدم بیایی من هروله کنان می‌آیم. 🔹 آیت‌الله مجتهدی (ره) #درس_اخلاق

🔸مادر شهید کاوه: شبی از شبهای تحصیل، نشسته بود در اتاقش به انجام تکالیف. رفتم برای شام صدایش کنم. گفت: «گیر کرده‌ام در حل ۲ تا مسئله ریاضی. معلم، توپ چهل‌تکه جایزه گذاشته برایش. اگر اجازه بدهی، تا این ۲ مسئله را حل نکنم شام بی‌شام!» بی‌خیالش شدم تا به درسش برسد. یک ساعت بعد، دوباره رفتم اتاقش. دیدم هنوز مشغول است. صدایش کردم؛ متوجه نشد! گرم کاری میشد، چنان دل می‌داد که تا تکانش نمی‌دادی، ملتفت سر و صدای اطرافیان نمیشد. دوباره یک ساعت بعد صدایش کردم. افاقه نکرد. نیم ساعت بعد به حاج آقا گفتم: «شما برو صدایش کن بلکه آمد شامش را خورد!» حاجی نرفته برگشت، و دیدم با یک پتو دارد می‌رود اتاق محمود! صبح برای نماز از خواب بلندش کردم؛ «شام که نخوردی! لااقل بگو بدانم مسئله‌ها را حل کردی یا نه؟» خندید و گفت: «حل کردم آنهم چه‌جور! برای هر ۲ مسئله، از ۳ طریق به جواب رسیدم!» محمود عاشق فوتبال بود. توپ چهل‌تکه هم خیلی دوست داشت! ظهر از مدرسه برگشت خانه. گفتم: «پس جایزه‌ات کو؟» از جواب طفره رفت! تا اینجا را حالا شما داشته باشید. 🔹۴۰ روز، فوق فوقش ۵۰ روز از شهادت محمود گذشته بود که زنگ خانه به صدا درآمد. حاجی رفت در را باز کرد. عاقله‌مردی پشت در بود؛ «من دبیر ریاضی محمود بودم. کلی هم گشتم تا خانه شما را پیدا کنم». حاجی دعوتش کرد بیاید تو، «نه» آورد؛ «قصد مزاحمت ندارم!» و بعد ادامه داد؛ «من سه سال دبیر ریاضی محمودتان بودم. این را سال آخر فهمیدم که محمود، مسائل ریاضی را خودش حل می‌کرد اما صبح، زودتر می‌آمد کلاس، حل مسئله را هر بار به یکی از دانش‌آموزان که عمدتا هم از قشر پایین بودند یاد می‌داد و جایزه هم اغلب به همان دانش‌آموز می‌رسید، چون محمود از چند راه به جواب می‌رسید. من به طریقی سال سومی که دبیر ریاضی محمود بودم متوجه ماجرا شدم. از قبل هم البته برایم بسیار عجیب بود؛ «چرا محمود که همیشه ریاضی را ۲۰ می‌گیرد، هیچ وقت برنده این جوایز نمی‌شود؟!» کشیدمش کنار؛ «امروز از فلانی شنیدم این مسئله را تو حل کرده‌ای!» اول بنا کرد طفره رفتن، بعد قبول کرد! «چرا؟» جواب داد: «همین فلانی، اولا یک مسئله ریاضی را یاد گرفته از چند راه حل کند. این کار بدی است آقا معلم؟ ثانیا جایزه کتانی بود و من خودم کتانی دارم. آیا بهتر نبود این کتانی برسد دست این دوستمان که کتانی‌اش از چند جا پاره شده؟» من آنجا فهمیدم چه روح بلندی دارد این محمود شما. خواستم موضوع را با مدیر مدرسه درمیان بگذارم تا از کاوه، سر صف صبحگاه، تقدیر شود. قسمم داد؛ «اگر برای کس دیگری این موضوع را لو بدهید، دیگر این مدرسه نمی‌آیم» #شهید_محمود_کاوه #درس_اخلاق

🔸 زندگی در دنیای امروز، زندگی در مدرسه اراده است و سعادت و شقاوت هر انسانی به اراده همان انسان رقم می‌خورد. 🔹 امام خمینی (ره) #درس_اخلاق

🔮فضای مجازی مهلت نمیده با خدا باشیم 🎙حجت الاسلام حسینی قمی #درس_اخلاق