eitaa logo
***شاخص***
817 دنبال‌کننده
77.9هزار عکس
33.7هزار ویدیو
152 فایل
🔴 خبر،تحلیل ✨﷽✨ ‌‌‎‌‌‌ دینی.سیاسی.اجتماعی *هر که در عشق سر از قله برآرد هنر است* *همه تا دامنه کوه تحمل دارند* ارتباط با ادمین: @shakhes_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻پینوکیو ساده‌لوح بود و همیشه در مذاکره با گربه نره و روباه مکار کلاه سرش می‌رفت. او یک بار به پدر ژپتو دروغ گفت و دماغش دراز شد. پینوکیو مدتی به شهر فرنگ رفت و آنقدر به بازی‌های آنجا خو گرفت، که درازگوش شد و وقتی برگشت، دُم درآورده بود. 🔺آقای سازندگی! می‌سازی بساز، اما در انتخاب سوژه‌هایت دقت کن تا نقش‌ها را جابجا ترسیم نکنی. گردن جلیلی از مو باریک‌تر است و کُتِ دیپلماسی التماسی، بر قامت او زار می‌زند. ضمنا آنها که چشم دیدن واقعیت‌ِ تقریبا هیچِ را ندارند، به راحتی جای "نامزد" و "نامرد" را عوض می‌کنند! ✍
🔴 هفت نکته در مورد اطاله‌ی رسیدگی به پرونده هفت‌ تپه ✍️ 1️⃣ پرونده‌های بزرگ نیازمند زمان کافی برای بررسی همه‌ی ابعاد مسأله هستند. درست، اما آیا زمان دوسه ساله برای بستن پرونده‌ی هفت‌تپه کافی نیست؟! 2️⃣ اطاله‌ی دادرسی، مسائل را مشمول مرور زمان کرده و متغیرهای جدیدتری به معادله اضافه می‌کند تا حل آن دشوارتر شود. متغیرهای جدید لزوما در متن پرونده نیستند و ممکن است فرامتن‌های تأثیرگذاری از جنس حاشیه باشند. 3️⃣ زمان در حل پرونده‌های قضایی موضوعیت دارد. نوشدارو قبل از مرگ سهراب مفید است. وقتی بیت‌المال بر باد می‌رود، زندگی کارگران ویران می‌شود، افکار عمومی هاج و واج می‌ماند، رسانه‌های معاند ماهیگیری می‌کنند و... گذر زمان برای صدور رأی، سم است. 4️⃣ در گذر زمان، مراجع تصمیم‌گیری برای پرونده و اثرگذاری بر آن متعدد می‌شوند؛ قوه‌ی قضائیه، سازمان خصوصی‌سازی، دیوان محاسبات، مجلس شورای اسلامی، هیأت داوری و... آشپز که چند تا شود، غذا یا شور می‌شود یا بی‌نمک! 5️⃣ کشدار شدن پرونده‌های بزرگ، امکان سیاسی‌کاری و لابی‌گری را افزایش می‌دهد. متهمی که با قید وثیقه آزاد است، بیکار نمی‌نشیند و برای تأثیرگذاری بر جریان دادرسی عادلانه، هر آنچه بتواند می‌کند. 6️⃣ پرونده‌های بزرگی که به واسطه‌ی طولانی شدن دادرسی، اخبار آن بر سر زبان‌ها می‌افتد و در رسانه‌ها دست به دست می‌شود، افکار عمومی را تشنه‌ی احکام سنگین می‌کند و هرگونه حکم ضعیف یا متوسط - حتی اگر عین عدالت باشد - به منزله‌ ماستمالی کردن موضوع و سر و ته پرونده را با سلام و صلوات به هم آوردن است. 7️⃣ اطاله‌ی دادرسی گاهی معلول بازیگری منصب‌داران پشت‌پرده‌ای است که پایشان در پرونده گیر است. زمان می‌خرند تا از این دولت به آن دولت و از این قوه به آن قوه فرجی شود. اقتدار دستگاه قضا در رسیدگی سریع و صریح به پرونده‌های گل‌درشت است که می‌تواند سرمایه‌ی اجتماعی را افزایش دهد.
🔴 جرقه‌های طومارپیچ ✍️ 🔹 در مقابل سپاهیان ابوسفیان، مدینه در لاک دفاعی فرو رفته، در حلقه‌ محاصره‌ی نظامی گرفتار شده و در موضع ضعف قرار داشت. 🔸 در جدال سنگی سخت با کلنگ پیامبر (ص) برای حفر خندق، سه جرقه‌‌ی پیاپی برخاست و قوه‌ عاقله‌ عالم را به مکاشفه برد تا فتح ایران و روم و یمن را در آن آتش‌پاره‌ها ببیند و پیروانش را به گسترش اسلام بشارت دهد. ✅ منافقین اما در دل، او را نیشخند می‌زدند که محاصره‌ی نظامی کجا و فتح امپراطوری‌ها کجا! آنچه پیامبر (ص) در جرقه‌های کلنگ دید، منافقین در بدر و احد و خندق ندیدند. 🔹 آتش جنگ تحمیلی تازه فروکش کرده بود و ایران کشوری جنگ‌زده بود که امام خمینی (ره) به امپراطوری بلوک شرق نامه نوشت و آینده‌ شوروی و کمونیسم را عبرتِ موزه‌ تاریخ سیاسی جهان دانست. 🔸 لابد کمونیست‌های وطنی در آن روز به سخره می‌گفتند انقلابی جنگ‌زده کجا و فروپاشی یک ابرقدرت کجا! امام، صدای خورد شدن استخوان‌های مارکسیسم را در هیاهوی عالم به وضوح شنیده بود. آنچه امام در خشت خام مکاتب مادی دید، گورباچف در آینه‌ی ابرقدرتی ندید. ✅ در چنبره‌ کارزار فشار حداکثری و در اوج سخت‌ترین تحریم‌های بشری علیه ملت ایران، امام خامنه‌ای سرنوشت آمریکا را همان سرنوشت کشتی تایتانیک دانست که غرق خواهد شد. لیبرال‌هایی که رو به کدخدا سجاده می‌اندازند، به استهزاء در این گفته می‌نگرند که فشار تحریم اقتصادی کجا و پیش‌بینی غرق شدن ینگه‌ دنیا کجا! یقینا آنچه امام خامنه‌ای در جرقه‌های شورش داخلی آمریکا می‌بیند، غرب‌پرستان در ثبات مهد لیبرال دموکراسی نمی‌بینند. 💢 در پرتو جرقه‌‌ای، می‌توان طومار نظامات عالم را در هم پیچیده دید یا به اشارت نگاهی در هم پیچید. نظام تربیت الهی، دیده‌ها را تیزبین می‌کند.
🔴آب سرد فراموشی بر آتش انتقام آبسرد و تکرار طنز تلخ نطنز تا وقتی از نگاه ما هر توافقی بهتر از عدم ‌توافق است، تروریسم هسته‌ای هم مذاکرات برق‌آسای وین را از پریز نمی‌کشد. طنز تلخ روزگار این است که نتانیاهو هم دیگر می‌داند خرابکاری هسته‌ای، مذاکرات سازنده‌ را خراب نمی‌کند. وقتی انتقام‌ها‌ تلنبار شود، اتفاق‌های بد تکرار می‌شود. آنها می‌زنند و برخی در دولت خود را به آن راه می‌زنند؟! اینها مثل آب خوردن از کنار انتقام آبسرد گذشتند تا امروز خرابکاری‌های گاه‌و‌بیگاه، آب سردی باشد بر پیکره عزت ملی. قرار گرفتن در موضع پدافندی، اشرار عالم را بر ما مسلط می‌کند. نفوذ در گنبد آهنین مانع نفوذ در سایت هسته‌ای است. پاسخ نطنز را باید در دیمونا داد، نه وین. برای پاکسازی امنیتی ایران باید خانه‌ عنکبوت‌ را تکاند. برای قطع نفوذ مویرگی باید شاهرگ غده‌ سرطانی را زد؛ این زبانی است که غرب وحشی می‌فهمد.  ۸ سال است معیشت مردم گروگان سیاهچال مذاکره شده تا در «تله‌ تنش» نیفتیم. وقتی سانتریفیوژها هوا می‌روند، یک خوش‌غیرت یقه‌دیپلماتی باید بگوید «بالمره تمام مذاکرات تا اطلاع ثانوی پر»! عجله برای احیای برجام تا انتخابات ایران، کار شیطان بزرگ است و الا تا دیروز صبر استراتژیک بر بدعهدی‌های غرب سرلوحه‌ دیپلماسی ما بود. ساختمان کلنگی برجام را می‌خواهند بکوبند و از نو بسازند، آجر به آجر، گام به گام. تعهدات خود را که سفید امضا در وجه قاتل به ترامپ شرخر دادیم و رفت اما چک توافق هسته‌ای با دموکرات‌های خرنشان هم پاس‌شدنی نیست. تا سایه‌ گرگ‌و‌میش مذاکره از سر کشور دور نشود، کار ملت سلام و صلوات است. مردم را به توبه‌توبه انداخته‌اید تا شیطان بزرگ توبه کند؟ «سیاست قطعی» رهبری، اقتصاد را از قحطی نجات می‌دهد، نه خط‌خطی کاغذی بایدن. توقف غنی‌سازی در نطنز، امتیاز نقدی است که آمریکا پیش از توافق احتمالی وین گرفته است. رفع تحریم‌ها پیشکش، لکن طوری مذاکرات را ریل‌گذاری کنید که از نطنز فقط زمین سوخته به دولت بعدی نرسد. وقتی زیر سایه‌ امن توافق هسته‌ای سانتریفیوژها از بین می‌روند، گلابی برجام تحفه نطنز می‌شود.  عقل حکم می‌کند کار فردوسازی نطنز را به فردا نیندازیم. رو بازی کردن ما، غربی‌ها را پررو کرده است. فعالیت‌های زیرزمینی زیرساخت‌های هسته‌ای را حفظ می‌کند. چراغ دانشی را که احمدی‌روشن‌ها روشن کرده‌اند، با قطع برق خاموش نمی‌شود. شاهکار معماری هسته‌ای شهریاری‌ها با خرابکاری ویران نمی‌شود. افتخارآفرینی فخری‌زاده‌ها در خودکفایی، با انفجار از بین نمی‌رود. عزت ملی را آنها که خلوص دارند، غنی‌سازی کرده‌اند. دستاوردهای هسته‌ای بادآورده نیست. خون‌ها داده‌ایم و خون ‌دل‌ها خورده‌ایم. مادامی که شهادت ارث پدری آرمیتاهاست، صنعت اتمی نه یتیم می‌شود، نه عقیم. روزنامه وطن امروز/ ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ ✍‌
🔴کشف جدید، تأثیر خاک بر واکسن کرونا! علیرضا رئیسی سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا: «در زمینه خرید واکسن کرونا برای ما فقط کشوری که واکسن در خاک آن ساخته شده مهم است، یعنی فقط نمی‌توانیم واکسن‌های کرونای ساخته شده در خاک آمریکا و انگلیس را بخریم! بنابراین در زمینه خرید کرونا نوع برند برای ما مهم نیست، یعنی مثلا اگر واکسن کرونای مودرنا در کشوری به جز آمریکا مثلا در آلمان یا هلند تولید شود، امکان خرید آن را داریم و هیچ منعی در این زمینه وجود ندارد!» خاک بر سر آمریکا و انگلیس که خاکشان، واکسن ضدویروس را هم خطرناک می‌کند، چه رسد به خود ویروس! آقازاده‌ها می‌دانند که خاک بریتانیای کبیر عجیب دامنگیر است و حتی به یک ویروس صغیر هم تابعیت می‌دهد و همین تاثیر خاک از طریق گرده‌افشانی است که کرونای انگلیسی را خطرناک کرده. انگل‌شناسان معتقدند اگر واکسن کرونا بجای خاک انگلستان در خاک پاکستان ساخته شود، تطهیر می‌شود و اصلا مهم نیست که این وسط دانش اپیدمیولوژی هم شرحه‌شرحه شود. خب لابد وقتی ویروس هوشمند است و مرتب جهش می‌کند، واکسنش هم از این کشور به آن کشور جهش می‌کند تا باهوش‌های وزارت بهداشت بتوانند خط قرمزهای ترسیم شده را دور بزنند. از شوخی گذشته علم ثابت کرده که فرمول واکسن وقتی از مرز‌ دو کشور عبور می‌کند، فیلتر شده و عناصر مضر آن در مرزها زمین‌گیر می‌شوند و فقط عناصر نجیب آن باقی می‌مانند. این را فقط ما مردم نجیب باید بفهمیم که متأسفانه سوادمان قد نمی‌دهد. ولی ای کاش این آقای رئیسی را بجای سخنگویی ستاد کرونا، مسئول دور زدن تحریم‌ها می‌کردند.
- ١ گرم کردن تنور وظیفه‌ی شورای نگهبان نیست. بی‌مبنا و جوگیرانه وظیفه‌تراشی نکنیم. مشارکت اجتماعی تابع رضایت مردم از وضع موجود یا امید به اصلاح آن است. دولت در این ماجرا در جایگاه متهم ردیف اول است، نه مدعی‌العموم. آنها که باید یار شاطر می‌شدند، امروز بار خاطرند. مصلحت‌سنجی کار شورای نگهبان نیست. هیچ مصلحتی بالاتر از عمل به قانون نیست. شتر دوکوهانه به معجزه‌ی مصلحت هم از سوراخ سوزن ردادوزی عبور نمی‌کند. از غربال قانون، پاره‌آجر و خرده‌شیشه رد نمی‌شود. زورچپانِ الکی باعث پاره شدن الک می‌شود! اسیر عملیات روانی و صحنه‌آرایی آنها که امروزِ مردم را ساخته‌اند، نشویم. از بانیان وضع موجود، ناجی وضع موجود در نمی‌آید. از آنها که بر دست‌و‌پای مردم تار ناامیدی بافته‌اند، مرد عنکبوتی بیرون نمی‌آید. مشارکت اجتماعی با حضور آنها که محبوبیت ۶ درصدی دارند، بالا نمی‌رود. با متهم کردن به مشارکت‌سوزی، کاسه‌ی داغ‌تر از آش نشویم. سوپرانقلابی‌ها خود را دایه‌ی دلسوزتر از مادر ندانند. حداکثرسازی مشارکت از مسیر اقناع مردم به امکان تغییر محقق می‌شود، نه از طریق میدان دادن به مهره‌های سوخته‌ی رقیب. آنها که به جمهور آسیب زده‌اند، چیزی به جمهوریت اضافه نمی‌کنند. بجای فلسفه‌بافی و نظریه‌پردازی، مردم‌‌داری و امیدآفرینی را پیشه کنید. کارزار انتخابات، فضای نقد درون‌گفتمانی نیست. وظیفه‌شناسی تابع زمان‌شناسی است. خوبانی که از رقابت بازماندند، برای رفاقت تلاش کنند. اگر هواخواه دارند، نخ تسبیح جوانان جواهراندیشه باشند. اگر برای انتخاب پرچمدار گفتمان بازارگرمی کنند، هرگز از رونق نمی‌افتند. جریانات مردمی را برای نیل به آرمانها راهبری کنند و برای میزان کردن حرکت جامعه به سمت کمال، تنه‌به‌تنه‌ی حاکمیت بزنند.
شمر‌بن ذی‌الجوشن زمانه به همراه همسرش جیل جگرخوار فرارسیدن ماه پیروزی خون بر شمشیر را گرامی داشته‌اند! مثل این است که نوادگان ابرهه عام‌الفیل را به پناهندگان حبشه تبریک بگویند یا پشه آنوفل به احترام قربانیان مالاریا یک دقیقه وزوز نکند. منبر ١٣ میلیون ممبری توییتر برای نشر معارف بايدن گرم گرم است. دستگاه تبلیغی دشمن از امام حسین (ع) هم علیه (ع) بهره‌برداری می‌کند تا با زوال معنا، پیام عاشورا را مصادره و قلب کند. جو، رک و پوست‌کنده از کربلا درس عدالتخواهی، برابری و مهربانی گرفته تا فنون اغواگری را به شیطان رجیم تدریس کند. عمر سعد فقط یک فقره آب را بر اهل حرم حرام کرد و ملعون اول و آخر تاریخ شد اما بايدن نگهبان سیاه‌چاله‌ی تحریم‌ها برای فشار حداکثری بر مردم ایران است و محبوب لیبرال‌ها. جنگ مجازی هزاره‌ی سوم، امتداد جنگ سال ۶١ هجری قمری است. تا «کل یوم عاشورا» هست، مجلس عزای اباعبدالله (ع) باید خیمه‌گاه فرماندهی مبارزه با یزیدها و حرمله‌های تاریخ باشد. اشک با معرفت، سلاح سازمانی بچه‌شیعه است و معرفت یعنی شناخت مختصات جنگ ترکیبی اهل باطل با جبهه‌ی حق و سربازی در این کارزار. محرم، شروع فصل سربازگیری حسین (ع) از میان اهل معرفت است. آیا مهیای سربازی هستیم؟! ✍‌‌
فرعون که خود را خدای بنی‌اسرائیل می‌دانست، وقتی در شکاف نیل و در محاصره‌ی امواج سهمگین قرار گرفت، از خر شیطان پیاده شد و به پروردگار موسی (ع) ایمان آورد، هرچند که کار از کار گذشته بود. طالبان افغانستان را جارو کرده و کاخ ریاست‌جمهوری را گرفته و خرخره‌ی کابل را زیر دندان دارد، اما مشاور اشرف غنی همچنان دل از شیطان بزرگ نمی‌بُرد. آمریکایی که دُمش را روی کولش گذاشته و فرار چهارنعل را بر قرار ترجیح داده است. گاوهای شیرده خلیج‌فارس ببینند امنیتی که به بند خُرجین آمریکا وصل است، عاقبت به پوتین متجاوزان بند خواهد شد. همان‌ها که سیلی عین‌الاسد، انتقام خون شهید فخری‌زاده و تقابل‌به‌مثل خرابکاری نطنز را «تله‌ی تنش» می‌دانستند، امروز فریاد واکابلستانا سر می‌دهند تا ایران را وارد باتلاق افغانستان کنند. فردا که آوارگان کشور همسایه در پناه رأفت جمهوری اسلامی قرار گیرند، همین‌ها معترض می‌شوند که چرا نان‌خور و سربار برای خود تراشیده‌ایم. ، جانستان پارسی‌زبانان است و امنیت آن آرزوی ایران‌دوستان. شرط امداد، ابتدا قیام بالنفس مردم افغان و سپس درخواست رسمی دولت مردمی آنهاست. پوست‌موز غربگرایانی که در بغل آمریکا غش می‌کنند هیچگاه زیر پای دکترین امنیت ملی ایران قرار نمی‌گیرد. ✍️
🔴عدالت‌خواهی سلسله‌مراتبی منهای مردم جناب آقای حاج علی اکبری رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه معتقد است پشت تریبون نماز جمعه نباید از مصادیق فساد و بی‌عدالتی حرف زد، چرا که نهادها و ارگان‌های قضائی، امنیتی، اطلاعاتی و نظارتی مسئول پیگیری فنی و تخصصی مفاسد هستند و ائمه جمعه صلاحیت ورود مصداقی به مفاسد و طرح آن در صحن نمازجمعه را ندارند. در نگاه ایشان یک امام جمعه عدالتخواه باید موارد و مصادیق فساد را به صورت سلسله‌مراتبی و از مجرای ساختارهای رسمی حاکمیت و به‌دور از چشم مردم پیگیری کند. او معتقد است اکثر ائمه جمعه با این تعریف عدالتخواهند، مگر آنهایی که از تریبون نماز جمعه مستقیما به فساد اشاره می‌کنند و هدفشان شوآف است. 🔻چند نکته در این زمینه حائز اهمیت است: ١- آنچه از نگاه رئیس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه برداشت می‌شود، بسط عدالت یک وظیفه حاکمیتی است و مردم در آن نقش‌آفرینی خاصی ندارند و محل اعراب واقع نمی‌شوند. اگر نماز جمعه را نقطه اتصال رسمی حاکمیت به مردم بدانیم و عدالت‌گستری را مهمترین کارویژه حکومت اسلامی قلمداد کنیم، نماز جمعه باید زمینه‌ساز «لیقوم‌الناس بالقسط» باشد. باید مردم و افکار عمومی را پای کار فسادستیزی بیاورد. «بأس شدید» بیش از آنکه یک ابزار تنبیهی در دست عدلیه باشد، همان فشار افکار عمومی برای بازدارندگی فساد و تبعیض است. شأن نمازهای جمعه این است که تریبون یک‌طرفه نبوده و محل بده‌و‌بستان مردم و حکومت در واگذاری مأموریت‌های عدالت‌محور به یکدیگر باشند. اگر فسادستیزی رسمی سلسله‌مراتبی مد نظر باشد، چه نیازی به پیگیری ائمه‌ی جمعه در این سلسله‌‌ی عریض و طویل ساختاری است که تحت اشراف سران سه‌قوه فعالیت می‌کند. ٢- اگر ائمه‌ی جمعه مردم را از جنبه‌ی عبادی به اخلاقیات دعوت کنند و از منظر سیاسی تنها به تشریح مهمترین وقایع تقویمی و تاریخی هفته بپردازند، چه جذابیتی برای مردم خواهند داشت؟ دردهایی از جنس بی‌عدالتی‌های اجتماعی، محرومیت‌های عمیق و طویل‌المدت و تبعیض‌های سازمان‌یافته که دغدغه‌ی یومیه مردم است، از کدام تریبون شنیده می‌شود؟ امر به معروف حاکمان از حنجره کدام خطیب و واعظ فریاد زده می‌شود؟ در کدام شبستان و مصلا پدرخوانده‌ها و مافیایی که دستگاه‌های متولی عدالت‌گستری از برخورد با آنها عاجزند، به دست افکار عمومی سپرده می‌شوند؟ رئیس نسبتا جوان شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه انتظار دارند با این نگاه «همه چیز آرام است» جوانان پرشور دغدغه‌مند عدالت‌دوست را به نماز جمعه بکشانند؟ مردم وقتی متوجه می‌شوند که فلان خطیب در مقابل ظلم و فسادی که دامنگیر زندگی آنهاست، به ورطه‌ی احتیاط و محافظه‌کاری افتاده و آسه می‌رود و آسه می‌آید تا گربه شاخش نزند، از او رویگردان می‌شوند. ٣- به فرمایش صریح امام خامنه‌ای ما در عدالت عقب هستیم. هر کجا ائمه جمعه مردم را محرم دانستند و پشت‌پرده‌ها را با آنها در میان‌گذاشته و برای مبارزه با فساد از مردم کمک خواستند، مورد اقبال قرار گرفتند. نمازهای جمعه اول انقلاب این ویژگی بارز را داشتند که انقلابی، جسورانه، عدالت‌خواهانه، پرشور و مردم‌پسند بودند. هرکجا نقد درست را مساوی سیاه‌نمایی ندانستیم و به بهانه‌ی اجتناب از ناامیدی مردم، دردهای آنها را سانسور نکردیم، سایه‌ی عظیم حمایت مردم را پشت حاکمیت احساس و آنها را به عدالت امیدوار کردیم. نماز جمعه‌ی تراز انقلاب اسلامی مردم را از بی‌تفاوتی نسبت به عملکرد مسئولین و بی‌نقشی در عدالت‌گستری خارج و آنها را به بزرگترین پشتیبان عدالت در نظام اسلامی مبدل می‌کند. ✍‌‌
🔴از ابلاغ نامه‌ی امام به گورباچف تا اقامه‌ی نماز رئیسی در کرملین درست ٣٣ سال پیش در چنین روزهایی یک فقیه برجسته، یک حقوق‌دان کارکشته و یک زن مبارز اجازه یافتند که حامل پیامی مکتوب از رهبر یک انقلاب نوپا و یک ملت جنگ‌زده برای رهبر امپراطوری بلوک شرق باشند و برای چند ساعت میهمان کرملین شوند. هر اتفاق شومی نظیر حادثه پرواز IR655 یا سرنوشت نامعلوم امام موسی صدر ممکن بود در انتظار آنها باشد. وقتی قرائت محتوای نامه به شنیده شدن صدای خرد شدن استخوان‌های کمونیسم رسید، سنگینی کوه‌مانند فضا را می‌شد بر دوش حاملان نامه احساس کرد. سفرای امام بلافاصله بعد از آن دیدار نماز را بدون فوت وقت در فرودگاه مسکو اقامه کردند و به ایران بازگشتند. درست ٣ سال بعد، اتحاد جماهیر شوری از هم فرو پاشید و کمونیسم در موزه‌ی تاریخ جا خوش کرد. آن سفر بی‌بدیل و آن نامه‌ی بی‌نظیر اما بر صفحه‌های کتاب تاریخ جاودانه شد. امروز ایران در آشوب هزار فتنه‌ی خاورمیانه، لنگرگاه ثبات و گرانی‌گاه امنیت شده است. معادلات چندوجهی منطقه بدون محاسبات و بازیگری ایران حل نمی‌شود. آرمان‌های دوربرد انقلاب اسلامی که روزی در مشکل تامین سیم‌خاردار برای جنگ تحمیلی گیر کرده بود، امروز به مدد امنیت زیر غرش موشک‌های نقطه‌زن، صادر می‌شود. پای روسیه را که تازه از خاکستر شوروی بلند شده و جان گرفته، ایران به منازعات سوریه و جنگ با غول داعش باز کرد. یک مجاهد انقلابی [و نه یک دیپلمات قر و فری]، در جلسه‌ای دو جانبه پوتین را متقاعد کرد که صلاح روسیه در پیوستن به ایران در سوریه است. آنچه گورباچف نفهمید، پوتین شیرفهم شد. آمریکا که گور خود را با نقشه‌ی خاورمیانه‌ی جدید کنده و پایگاه‌هایش در منطقه یکی پس از دیگری در حال تخلیه است، ایران را کارت بازی روسیه در تعامل با خود جا می‌زند تا با پروپاگاندای رسانه‌ای هرگونه ارتباط خارج از پهنه‌ی استیلای خود را یک بازی دو سر باخت برای طرفین رابطه معرفی کند. چون دست آمریکا از منابع و منافع جمهوری اسلامی کوتاه شده، شعار «نه‌شرقی، نه‌غربی» را از مفهوم تهی شده معرفی می‌کند و تحقق آن را در نفی تعامل ایران با جهان می‌نمایاند. بلندگوهای داخلی آمریکا و آنها که برای او غش و ضعف می‌روند، امروز نگران شده‌اند که مبادا ایرانِ گرفتار در چنبره‌ی تحریم‌های ظالمانه آمریکا، به روسیه و چین باج سبیل بدهد! پیمان‌های اقتصادی منطقه‌ای و دوجانبه سم مهلکی برای آقایی دلار و نقطه‌ی گریز اقتصاد ایران از آسیب‌پذیری تحریم است و طبیعی است که بجای کف و سوت، صدای جیغ‌ بنفش از حنجره‌هایی که نذر غرب شده‌اند، متصاعد شود. دو روز پیش ابراهیم رئیسی در سالروز ابلاغ نامه‌ی تاریخی حضرت امام به گورباچف، در اثنای ملاقات ٣ ساعته با پوتین سجاده را بر گوشه‌ای از کاخ کرملین پهن کرد و نماز خواند. با صرفنظر از اینکه آنروزها چه بودیم و امروز به کجا رسیده‌ایم، این اتفاق شاید ارزش رسانه‌ای خاصی نداشته باشد. اما مرحومه مرضیه دباغ می‌تواند شهادت دهد که چگونه آن زمان در موضع خوف بودیم و امروز در جایگاه رجا. طبیعی است وقتی که قوی می‌شویم، خاطرات دوران ضعف از یادمان برود. آنچه که روزی برای ما آرزو بود، امروز تبدیل به خاطره شده است. اگر از حافظه‌ی تاریخی ملت حراست نکنیم، درک عظمت سیر تاریخی تحول ایران در روزمرگی تحلیل‌های آبکی از رخدادهای سیاسی گم می‌شود. ٣٣ سال پیش در چنین روزهایی دست امام روح الله صفحه‌ای دیگر از تاریخ را به نفع ملت ایران ورق زد. ✍‌‌
🔴آواز دلفین‌ها و دعای گربه‌سیاه بهار سال ۱۳۸۷ و در دوران فترت اصلاح‌طلبان و دوری آنها از قدرت، معصومه علی‌نژاد خبرنگار روزنامه‌ی اعتماد ملی مقاله‌ای می‌نویسد و در آن سفرهای استانی رییس‌جمهور وقت را مورد انتقاد قرار می‌دهد. او حلقه‌ی مردمی را که به استقبال رئیس‌جمهور می‌آمدند و در حمایت از او شعار سرمی‌دادند و نامه‌ها و عریضه‌هایی همراه می‌آوردند، به دلفین‌های گرسنه‌ی پارک آبی تشبیه می‌کند که حاضرند آوازی هماهنگ اما ناهمگون سر دهند تا مربی آنها لقمه‌ای غذا برای آنها بیندازد. تشویق دولت به استمرار سفرهای استانی از جانب طرفدارانش را شبیه تشویق تماشاگران پارک آبی می‌داند که از مشاهده‌ی سمفونی باشکوه گرسنگی دلفین‌ها به وجد می‌آیند و کف و سوت می‌زنند. بعدا مهدی کروبی، صاحب امتیاز روزنامه‌ی اعتماد ملی به دلیل انتشار این مقاله‌ی موهن مجبور می‌شود از مردم ایران عذرخواهی کند. دنیا می‌چرخد و می‌چرخد و معصومه با دلی مملو از حقد و کینه و عقده نسبت به مردم ایران و جمهوری اسلامی ترک وطن کرده و رسماً اپوزیسیون می‌شود. در رقابت شدید میان سلطنت‌طلب‌ها و مجاهدین و براندازان ضد انقلاب و روح الله زم و جمیع اپوزیسیون مفلس برای کسب رضایت آمریکا و سعودی و اسرائیل جهت شل کردن سرکیسه و تخصیص بودجه (بخوانید یک لقمه نان) به فعالیت‌های این گروه‌ها، مسیح علی‌نژاد با تمرکز بر اباحه‌گری و مبارزه با حجاب، کم‌کم شناخته شده و مورد توجه قرار می‌گیرد. در میان گله‌ی گوسفندان، یک بُز اَخفَش سربرمی‌آورد. با توسعه‌ی شبکه‌های اجتماعی در دهه ۹۰، مسیح موج‌سواری خود را ذیل کمپین مجازی «آزادی‌های یواشکی» و «چهارشنبه‌های سفید» ادامه می‌دهد. او موفق می‌شود با تعدادی از سیاستمداران غربی مثل پمپئو، بلینکن، زلنسکی و همچنین تَرَکه‌ی پهلوی ارتباط بگیرد و از این طریق پول‌های خوبی به جیب بزند. مسیح که به تازگی از جامعه یهودیان آمریکا کاپ اخلاق گرفته، از وزیر امور خارجه این کشور خواسته که به جمهوری اسلامی (بخوانید مردم ایران) رحم نکند! این خوش‌رقصی و دم تکان دادن و التماس کردن، ناخودآگاه رفتار آن دلفین‌های گرسنه را در ذهن تداعی می‌کند. که از بیماری‌های روحی رنج می‌برد، برای ارتزاق و بقای خود ناچار است هر روز شعبده‌ای جدید رو کند و آوازی تازه سر دهد تا مربی تکه‌ای نان جلویش بیندازد. رسم شاه و تلخک همیشه با زمین خوردن دلقک و درآوردن شکلک همراه بوده تا بینوایی به نان و نوایی برسد. مسیح و کمپین‌ها و میتینگ‌هایش را نباید جدی گرفت. به دعای گربه‌سیاه باران نمی‌بارد. ✍‌‌ 💢کانال خبری،تحلیلیhttp://eitaa.com/shakhese.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنتاگون موشک فراصوت ایران را فتوشاپ می‌داند. اوکراین شاهد است که هنوز جای فتوشاپ قبلی درد می‌کند. جوانان ایرانی طی‌الارض را از متافیزیک وارد دنیای ماده کرده‌‌اند، شیطان بزرگ هنوز بر آدم خاکی سجده نمی‌کند. تا ما به اسرائیل برسد، یک پیام بازرگانی می‌بینیم. در حالی‌که ما تعداد ماخ‌ها را می‌شماریم، از دیمونا صدای آخ می‌آید. در جنگ هیبریدی گاهی پاسخ دستگاه ضدتبلیغی دشمن را باید با موشک داد، تا خفقان بگیرند. بنی اسرائیل می‌دانند که عصای موسی در دل تاریخ چه سر و صدایی به‌پا کرده، اما امروز چوب بی‌صدای خدا همان موشک فراصوتی است که در دستان ماست. ایلان ماسک که جای خود دارد، بایدنِ حواس‌پرت هم توجیه است که هایپرسونیکِ رادارگریز گاهی از استارلینکِ فیلترگریز پیام را سریع‌تر منتقل می‌کند. گاهی لازم می‌شود زمین بازی را از کف خیابان به هوا ببریم. هشدار! چهارتا جوان فریب‌خورده را می‌شود، اما موشک‌های چموش و بازیگوش ایرانی را شاید نتوان به آسانی سر به راه کرد. دامداران غرب آسیا بدانند موسیقی فراصوت، شیر گاوهای شیخ‌نشین را زیاد نه، بلکه خشک می‌کند. آنها که به پترو دلار می‌نازند بدانند مایه‌ی برازندگی است. ✍ 🌐 کانال خبری،تحلیلی 🇮🇷 http://eitaa.com/shakhese