🔴 تاملی بر شعار سال...
✍️ #علی_محمدی
🔹 شعار سال بر دو قسمت اصلی در حوزه تولید تاکید دارد؛ پشتیبانی و رفع موانع.
🔸 بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس، در حوزه "موانع تولید"، فقدان راهبرد منسجم و جهت گیری مناسب در حمایت از تولید و بروکراسی عریض و طویل از اصلی ترین مشکل بنگاه های تولیدی هستند. در واقع در بخش تولید عمدتاً، حمایت ها فاقد جهتگیری مشخص (در چارچوب سیاستی) بوده است و در نتیجه، هم بخشی مهمی از منابع هدر رفته و هم در فرایند توزیع آنها زمینههای فساد و رانت ایجاد شده است.
✅ بر اساس آمارها ۴۰ درصد وام های بخش تولید در سال۹۹، انحراف داشته است که بررسی ها نشان می دهد، تولید کننده بخشهای زیادی از این اعتبارات را به سمت بازارهای مالی برده اند چرا که در آنجا سود بیشتری نسبت به تولید وجود داشته است. این موضوع نشان از عدم سیاست گذاری مناسب در زمینه توزیع صحیح منابع و نظارت بر آن ها دارد.
🔹 بر اساس همین گزارش مرکز پژوهش ها، عمده ترین خواسته ی بنگاه های تولیدی در حوزه پشتیبانی و حمایت ها ، تامین منابع نقدینگی است و غالبا از نبود نقدینگی کافی جهت تکمیل زنجیره تولید گلایه دارند. این در حالی است که نقدینگی لازم در کشور وجود دارد اما متاسفانه با سیاست های مالی و بانکی نادرست، نقدینگی به جای حرکت به سمت تولید، وارد سفته بازی و بنگاه های نامولد شده است. در یک جمله تولید کننده ما در عین حالی که در کنار دریا قرار گرفته، اما همواره تشنه است.
🔸 نقدینگی و نظام بانکی در یک اقتصاد به مثابه خون و قلب در بدن هستند. اگر خون توسط قلب درست جریان نیابد، سیستم بدن نیز مختل می شود.
💢 از همین منظر اگر نظام بانکی در اقتصاد نتواند نقدینگی را به سمت تولید حرکت دهد، به ناچار به سمت کارهای نامولد حرکت می کند و در اکثر موارد پدیده مالی شدن اقتصاد را حاصل می سازد . به این معنی که سود فعالیتهای سفته بازی از تولید بیشتر خواهد شد. در نتیجه نه تنها نقدینگی به تولید نمی آید، بلکه خود تولید کننده نیز عمده سرمایه خود را به جای سرمایه گذاری در تولید ، به سمت سفته بازی می برد.
🔴 مصلحت یا عدم مصلحت یک حضور...
✍️ #علی_محمدی
🔹 بخشی از جریان انقلاب که نگران روند مبارزه با فساد در کشور هستند، نسبت به جدا شدن جناب رئیسی از ق .ق و اعلام نامزدی ایشان برای ریاست جمهوری ملاحظاتی داشته و بر اساس همین ملاحظات، مخالف کاندید شدن ایشان هستند. اما در نقطه مقابل عده ای نیز، مصلحت را بر حضور ایشان می دانند و استدلال های زیر را می آورند:
1️⃣ حضور دو ساله ی جناب رئیسی بر ق.ق، باعث شده تا قطار قوه قضاییه بر روی ریل قرار گیرد. در نبود ایشان نیز ، افراد باسابقه ای در این قوه هستند که بر حرکت این قطار، استمرار ببخشند.
2️⃣ پیش گیری از فساد مهمتر از مبارزه با آن است. خیلی از فسادها ریشه در قوه مجریه دارد. قرار گرفتن فردی مثل رئیسی در راس قوه مجریه، که به قوانین کشور و پیشگیری قضاییه آگاهی دارد، می تواند روند فساد را سریع تر کاهش دهد. بنابراین رسالت رئیسی در قوه مجریه بهتر ادامه دارد.
3️⃣ فقط با وجود رئیسی امکان ائتلاف در جریان فراهم است. و در نبود او ، تشتت جریان متصور است که این امر می تواند منجر به شکست جریان انقلاب گردد.
4️⃣ وضعیت اقتصادی کشور به گونه نیست که تاب و تحمل ادامه "حاکمیت تفکر لیبرالیسم بر دولت" را داشته باشد. در واقع جای ریسک برای جریان انقلاب وجود ندارد. بنابراین جریان انقلاب باید با تمام توان در میدان حاضر شود.
✅ #پ_ن: سلام_بر_سیدابراهیم.
🔴 دو رسالت مهم در تشکیل کابینه
👤 #علی_محمدی
🔹️ مشکلات اقتصادی کشور راه حل های معلوم و مشخص دارد که تقریبا همه اقتصاد دانان با اندکی اختلاف بر آن واقف هستند.
🔸️ این مشکلات نیز متاثر از نبود برنامه یا سرمایه مادی و انسانی نیست بلکه در زمینه پیاده سازی برنامه ها از سه نکته مهم غفلت شده است:
1⃣ انتخاب مدیران اجرایی که یقین به درون گرای در عین برون نگری دارند
2⃣ انقلابی بودن، جهادی کار کردن و پرهیز از فساد
3⃣ هماهنگی میان وزارت خانه ها و سازمان ها
✅ این سه عامل در کلید واژه ی دولت جوان انقلابی خلاصه می شود. رسالت مهم آقای رییسی و مجلس نیز انتخاب و تایید وزرایی در جهت تحقق همین موضوع می باشد.
🔹️ در همین زمینه رییس جمهور انتخاب خود را در جهت تشکیل دولت جوان انقلابی انجام داده و در ادامه نیز مجلس در یک سازوکار قانونی مشخص و در محیطی آرام باید به سمت این هدف حرکت کند و رئیس جمهور را در تشکیل بهترین کابینه یاری نماید.
🔸️ اما نکته بسیار مهم تر که رسالت ما است این می باشد که بدانیم در شرایط کنونی کشور و در بدو تشکیل دولت جدید، وجود اختلاف میان مسئولین برای کشور یک سم کشنده است.
💢 لذا وظیفه همه عوام و خواص این است که به انتخاب جناب رییسی و حق قانونی مجلس در رد یا تایید وزرای منتخب، "احترام" بگذارند و "اعتماد" کنند و از هرگونه ایجاد اختلاف و دودستگی پرهیز نمایند.
⚫️ خروج تاکتیکی یا شکست راهبردی
👤 #علی_محمدی
▪️ در خصوص تحولات اخیر در افغانستان، عده ای به گونه ای تحلیل می کنند که گویا ایالات متحده در یک بازی شطرنج حساب شده در حال پیش بردن تحولات افغانستان است. این افراد با برداشت ناصحیح از رویدادهای اخیر گمان می برند که تمامی امور و اقدامات طالبان و دولت مرکزی با هماهنگی کامل واشنگتن و در کنترل کاخ سفید رقم می خورد. درحالی که واقعیت به گونه ای دیگر است.
✖️ امریکا به چند دلیل با خفت تمام و با شکست همه جانبه در حال از دست دادن افغانستان است:
1️⃣ طی بیست سال حضور ایالات متحده در افغانستان، انزجار و نفرت افغان ها نسبت به امریکا روز به روز فزونی داشته است. در واقع افکار عمومی این کشور تحت هیچ شرایطی نه خواهان بیگانگان و نه خواهان دولت دست نشانده آنها هستند. البته این غیر از افکار عمومی خود امریکا و منطقه است.
2️⃣ هدف حضور آمریکا بعد از یازده سپتامبر در افغانستان در ظاهر مهار طالبان و در باطن کنترل ایران بود. شما بفرمائید کدام یک از این دو هدف تامین شد؟ آیا ایران نسبت به 20سال گذشته در منطقه نفوذ کمتر دارد یا بیشتر؟ آیا طالبان قوی تر شده یا ضعیف تر؟ ایالات متحده آمریکا نسبت به 2001 قوی تر شده یا ضعیف تر؟
3️⃣ در مدت حضور آمریکا در افغانستان حدود 2/2 تریلیون دلار و بیش از 6000نظامی ایالات متحده تلف شد.
✔️ در مجموع با توجه به سه مورد بالا و نظر به بحران اقتصادی در امریکا و قدرت گرفتن رقبای ایالات متحده در جهان، واشنگتن ناگزیر به ایجاد تغییرات گسترده در نوع حضورش در منطقه شده است.
▪️ بر اساس انچه نوشته شد، تغییر در نوع حضور امریکا در افغانستان، تنها یک تغییر تاکتیکی نیست بلکه یک شکست راهبردی و خفت بار برای آن کشور است که از قِبِل هزینه فراوان، هیچ سودی حاصل ننمود.
✖️ البته ناگفته نماند که آمریکاییها در تغییر جنبش های منطقه به نفع خود مهارت فوق العاده ای دارد و تا آخرین لحظه تلاش می کنند تا اگر از درب بیرون انداخته شده اند، از پنجره داخل شوند.
به عبارتی حداکثر خواسته امریکا ،دولت دست نشانده و حداقل آن ایجاد بی ثباتی است. مثلا در برخی از کشورهای مصر، تونس، و ... توانستند بیداری اسلامی را به نفع خود مصادره کند و در لیبی اقدام به ایجاد بی ثباتی کردند.
🔚 بر همین اساس گمان می رود که واشنگتن با تاکتیک هایی بتواند این انحراف در جنبشها را در افغانستان نیز پیاده سازی نماید. و یا حداقل این کشور را به سمت بی ثباتی سوق دهد. اما رویکرد و صبغه طالبان در مذاکرات دوحه ، تفکر این گروه و نوع مواجهه آنان با دولت مرکزی در کابل نشان می دهد، امکان ایجاد انحراف در خواسته های طالبان برای واشنگتن بسیار دشوارتر و دور از انتظار خواهد بود.
🔴 تاثیر ناامنی در افغانستان بر اقتصاد ایران
👤 #علی_محمدی
🔹 ایران در بین همسایگان افغانستان با ۳و نیم میلیارد دلار صادرات، رتبه نخست را در تامین کالاهای مورد نیاز افغانستان دارد( بیش از سه برابر صادرات به اتحادیه اروپا)که در صورت برنامه ریزی منسجم و وجود ثبات امنیتی، می تواند به دو برابر افزایش یابد.
🔸 در واقع ایران ۴۴ درصد از کل ۷میلیارد دلار واردات افغانستان را به خود اختصاص داده است . همچنین به لحاظ ارزش، افغانستان در بین مقاصد صادراتی تهران، چهارمین خواستگاه کالاهای ایرانی است.
✅ مزیت های ژئوپولتیک، اقتصادی و فرهنگی ایران نسبت به سایر همسایگان افغانستان، تهران را تبدیل به تامین کننده ای بی رقیب برای معیشت مردم افاغنه کرده است. و این موضوع فارغ از استقرار هر دولتی با هر تفکری در کابل است.
🔹 اما تحولات اخیر در افغانستان چنانچه منجر به ناپایداری و ناامنی مستمر گردد، می تواند دو تاثیر کوتاه مدت و بلند مدت را بر اقتصاد ایران حاصل سازد:
🔸 تاثیر کوتاه مدت:
1️⃣ افزایش نرخ ارز در بازار فردوسی و تهران به دلیل:
✅ اختلال در فعالیت صرافی ها در هرات
✅ افزایش تقاضا برای دلار در افغانستان ( و خروج دلار از تهران و بهم خوردن عرضه و تقاضا)
✅ بلوکه شدن دارایی های افغانستان در بانک های جهانی
🔹 تاثیر بلند مدت:
1️⃣ اختلال در تجارت ایران و افغانستان( نبود ارز در افغانستان، انگیزه ها را از تجار ایرانی برای صادرات می گیرد چرا که تجار ایرانی در قبال صادرات به افغانستان صرفا ارز می گیرند).
2️⃣ بحرانی اقتصادی منجر به سیل آوارگان به ایران خواهد شد. این آوارگان در کنار مزیت های محدود می تواند چالشهایی را برای اقتصاد تحریمی ایران ایجاد کند.
3️⃣ ناامنی در افغانستان خط لوله تامین گاز هند از طریق ترکمنستان ( موسوم به خط لوله تاپی) که از هرات می گذرد و رقیب خط لوله صلح است را با تردید مواجه خواهد کرد و با توجه به نیاز فوری هند به گاز در دهه آینده و اماده بودن زیر ساخت خط لوله صلح، می توان به در جریان قرار گرفتن خط لوله صلح امیدوار شد.
🔴 درباره رئیس جدید بانک مرکزی
👤 #علی_محمدی
🔹 قرار گرفتن مدیری بر ریاست بانک مرکزی که دارای مدیریت موفق در بازار سرمایه و متخصص در سیاست های پولی و مالی است ،حداقل از دو جنبه نویدبخش روزهای خوب برای اقتصاد خواهد بود:
🔸 متنوع سازی تامین مالی: اقتصاد ایران از تک محوری بودن رنج می برد. محور اقتصاد در ایران بر بانکهایی قرار گرفته که عمدتا زیان آفرین هستند، از فلسفه وجودی خود فاصله گرفته اند و منبع تولید فساد در اقتصاد شده اند.
✅ از میان کل 1041 هزار میلیارد تومان تامین مالی طی 5 ماه نخست امسال 87 درصد بار بر دوش بازار پول و 13 درصد بر عهده بازار سرمایه بوده است. مشارکت مثبت 35 واحد درصدی بازار پول، در مقابل مشارکت منفی 15 واحد درصدی بازار سرمایه در رشد تامین مالی 5 ماهه امسال، آماری بسیار نگران کننده است که نشان می دهد چگونه ظرفیت بازار سرمایه مغفول مانده است.
🔹 امید است اقای صالح آبادی که مدیریتی موفق در بازار سرمایه داشته، بتواند این ظرفیت ها را فعال کند و با سازوکاری مناسب سهم بازار سرمایه را از تامین مالی اقتصاد بیشتر نماید.
🔸 در حالی که ریاست بانک مرکزی باید دارای دکتری و تخصص در مدیریت پولی و مالی باشد اما هیچ کدام از چهار رییس قبلی بانک مرکزی این ویژگی را نداشتند.
✅ اقای همتی دکتری اقتصاد کلان، اقای کمیجانی دکتری اقتصاد و اقای سیف دکتری حسابداری، اقای بهمنی دارای دکتری مدیریت بازرگانی بودند.
🔹 البته در کشور ما با توجه به شرایط خاصی که وجود دارد و وظیفه بانک مرکزی در تنظیم شاخص های پولی و مالی، باید بتوان یک هماهنگی مناسبی بین نرخ بهره، نرخ سود، حجم پول و.... ایجاد نمود که این موضوع مستلزم داشتن آگاهی لازم در زمینه این شاخص ها و تاثیر آن بر اقتصاد خرد و کلان است.
💢 با توجه به اینکه دکتر صالح آبادی از ابتدا در زمینه پولی و مالی تحصیل و سابقه مدیریت موفق دارد ، امید است شاهد روزهای بهتر در عملکرد بانک مرکزی باشیم.
🔴 تله اقتصادی مذاکرات وین!
👤 #علی_محمدی
🔹 آنچه در روند مذاکرات هستهای در دولت قبل شاهد بودیم، در هم تنیدگی بیشازاندازه مؤلفههای اقتصادی به مذاکرات بود. طبیعتاً تحریمها بر تراز تجاری، تولید درآمد و جذب سرمایهگذاری برای اقتصاد ایران مؤثر است؛ اما جالب اینجا است که طی هشت سال گذشته، مذاکره برای رفع تحریمها از خود تحریمها اثرات بیشتری بر اقتصاد کشور گذاشته است.
🔸 درواقع رویکردهای گذشته باعث شده تا کوچکترین خبر در میز مذاکره، تأثیرات غیرواقعی در بازار پول و نظام ارزی ایران ایجاد نماید.
1️⃣ بدیهی است که طرف غربی از حیث رسانه، قدرت بیشتری دارد؛ اما نکتهای که قابلتأمل است، هماهنگی آنها با رسانههایشان برای کنترل افکار عمومی و فشار بر دولت ایران است.
2️⃣ اگرچه شرطیسازی اقتصاد ایران با برجام از مهمترین اهداف طرف غربی است، ولیکن نقش دولت گذشته در جلوگیری از این فرآیند، تا حد زیادی انفعالی بوده است. در این زمینه، تلاش دولت سیزدهم در جهت اصلاح رویه گذشته است، اما گویا پیوست رسانهای آن بهخوبی طرحریزی و اجرا نمیشود.
✅ لذا در کنار کارگروههای فنی تحریم، بانک، نفت و ... در تیم مذاکرهکننده جدید، جای یک تیم رسانهای قوی خالی است؛ تیمی که بتواند اهرم شکلدهی به افکار عمومی در ایران را از دست طرف غربی خارج کند.
3️⃣ ایده توافق موقت یا توافق گامبهگام، قطع بهیقین حوزه اقتصادی را از هر حوزه دیگر بیشتر متأثر خواهد ساخت و سبب خواهد شد تا در بر همان پاشنه خواست طرف غربی بچرخد، یعنی شرطیسازی محیط داخلی ایران به مذاکرات. لذا توافق موقت مخاطراتی منفی در حوزه انتظارات تورمی و سرمایهگذاری خواهد داشت که میبایست از انعقاد آن خودداری شود.
🔹 به نظر میرسد طرحریزی و اجرای پیوست رسانهای مذاکرات برای کنترل بازخوردهای اقتصادی در جامعه بسیار اهمیت دارد. آنچه باید در موضعگیریهای اعلامی و اعمالی دولت، بر هر موضوع دیگری غلبه پیدا کند، این است که دولت اقتصاد و معیشت را به مذاکره گره نخواهد زد.
💢 تأکید فزاینده بر رفع تحریمها در مذاکرات، بدون اشاره به سایر ظرفیتهای موجود برای توسعه اقتصادی کشور، مؤثر افتادن تحریمها بر اقتصاد را به افکار عمومی القا میکند و بیشک کمک به هدف دشمن در شرطیسازی اقتصاد ایران است. لازمه نیفتادن در این دام غربی، تهیه پیوست رسانهای گامبهگام و هماهنگ با هر مرحله از مذاکرات پیش رو است.
🔴 درس های اقتصاد آناتولی( ترکیه)
👤 #علی_محمدی
🔹 در دو دهه اخیر اقتصاد ترکیه شاهد تحولات شگرفی بوده است. از دگرگونی های ساختاری در ابتدای قرن اخیر تا رشد سریع اقتصادی متاثر از سرمایه گذاری خارجی، و در نهایت بحران اقتصادی متاثر از بدهی های خارجی.
🔸 خیلی ساده و کوتاه ریشه اصلی بحران این روزهای ترکیه کاهش سرمایه گذاری و درونزا نبودن عوامل تولید است.
✅ به هر حال روند فراز و فرود اقتصادی در ترکیه می تواند شامل درس ها و تجربیاتی گرانبها برای کشورهای در حال توسعه باشد:
1️⃣ اصلاح ساختارهای اقتصادی در ترکیه در بین سالهای ۲۰۰۱تا۲۰۰۵ مرهون دو نکته اساسی است:
🔹 اول "اتفاق نظر جریانهای سیاسی بر ریشه اصلی بحران اقتصادی" و ارجحیت یافتن منافع ملی بر منافع حزبی برای عدم سنگ اندازی رقبایی که در قدرت نیستند و همراه کردن افکار عمومی.
🔸 دوم "تثبیت و کنترل شاخص های اقتصادی" از الزامات و زمینه های اساسی شروع اصلاح نظام های اقتصادی است.
2️⃣ اصلاحات اقتصادی در ابتدای حاکمیت حزب عدالت و توسعه نشان داد که هرگونه تحول بنیادین در اقتصاد می بایست در یک دوره کوتاه چند ساله انجام گیرد. نه مثل کشور ایران که الان دو دهه است که کشور را به بهانه اصلاحات اقتصادی وارد شوک های گوناگون می کند. در واقع اینکه هر دو سه سال اقتصاد را به بهانه اصلاح ساختارها وارد شوک کنیم ، نتیجه مثبت نخواهد داد و چه بسا یکی از عواملی که باعث به نتیجه نرسیدن طرح های اصلاح اقتصادی می شود، همین عدم همزمانی آنها باشد.
✅ رهبر انقلاب در ۶شهریور ماه امسال فرمودند:"در حلّ مشکلات اقتصادی دنبال راهحلهای موقّتی و مسکّن و مانند اینها نباید رفت، چون اینها گاهی اوقات مشکل را افزایش میدهد؛ این مسکّنها و علاجهای موقّت، گاهی مشکل را اضافه میکند؛ باید برای رفع این چالشها به راهحلهای اساسی پرداخت."
3️⃣ یک اقتصاد هر اندازه هم رشد کرده باشد ولی چنانچه این رشد متاثر از مولفه های برونزا باشد نمی تواند آینده یک اقتصاد را بیمه کند. رشد اقتصادی پایدار باید متاثر از عوامل تولیدی درونزا و متکثر باشد ... اینکه تک صنعتی بودن در یک اقتصاد یا وابستگی فزاینده به یک صنعت( توریسم و سرمایه گذاری خارجی در ترکیه، نفت در ایران) ، باعث بروز چالش در اینده می شود...
🔴 پیاده نظام های غرب در ایران
👤 #علی_محمدی
🔹 در همه سالهای بعد از انقلاب ،هیچگاه غربگرایان داخلی و برخی جریانات سیاسی نتوانستند یا شاید هم نخواستند در پرونده های امنیتی منطقه ، موضع گیری مطابق با منافع کشور و ملت اتخاذ نمایند:
1️⃣ در جریان جنگ تحمیلی، معتقد بودند که بعد از فتح خرمشهر باید با عراق صلح کرد، در صورتی که بخش های بزرگی از خاک ما دست صدام بود و بیم حمله دوباره آنها می رفت.
2️⃣ در جریان یازده سپتامبر، در شورای عالی امنیت ملی، خواستار قرار گرفتن ایران در ائتلاف آمریکا شدند ولی رهبری فرمود ما نه با امریکا هستیم و نه با تروریست ها.
3️⃣ چندی بعد در جریان حمله امریکا به صدام، خواهان همکاری ایران با صدام شدند و برای این موضوع مجلس را به آشوب کشیدند. اما رهبری فرمود جنگ رژیم صدام با امریکا، جنگ باطل با باطل است.
4️⃣ در جنگ سوریه، ذهن و افکار عمومی ملت را به این سمت بردند که چرا در سوریه می جنگیم،ولی بعدها در خاطرات کلینتون مشخص شد که داعش بهانه ای برای ناامنی مردم ما و جنگ با ایران بود.
5️⃣ در ناامنی اخیر در افغانستان، با تشخیص غلط، خواهان ارسال نیرو به کابل و مبارزه با طالبان شدند ، و خواستند جوانان این مملکت را به ورطه نابودی بکشانند و دیدیم که اکنون چگونه تحلیل این غرب زده ها، اشتباه بود.
6️⃣ در جنگ اخیر روسیه و اوکراین، موضع منطقی ایران را ( مخالفت همزمان با جنگ و نفوذ ناتو به شرق) درک نمی کنند و ایران را متهم به پیروی از روسیه می نمایند. البته شاید هم مامور القای نظرات اربابانشان در ایران هستند.
💢 در همه این سالها چشم و نگاهشان را به روی جنایتهای غرب و پادوهای آنها در یمن، سوریه و عراق بستند. ناامنی های پاکستان، افغانستان و عراق، که امریکایی ها زن و بچه را شهید کردند و عروسی را به عزا تبدیل نمودند، سکوت کردند ولی با انفجار در انگلیس و اروپا،جلوی سفارت این کشور شمع روشن نمودند.
🔴 بررسی اجمالی بازار سرمایه
👤 #علی_محمدی
🔹 از میان میراث های بجا مانده از دولت دوازدهم، بازار سرمایه را باید به عنوان یک زمین سوخته ی به معنای واقعی کلمه در نظر گرفت. اگر چه تامین مالی از بازار سرمایه در اقتصاد ایران هیچ گاه از ۲۵درصد بیشتر نبوده است، ولکن عملکرد متولیان امر در سال ۹۹ در بازار سرمایه به گونه بوده که این رقم در یک سال بعد از دخالت دستوری در بورس به کمترین میزان خود در دو دهه اخیر یعنی ۱۴درصد تقلیل یافت. اکنون نیز برآوردها حکایت از ان دارد که تبعات رویکرد گذشته و ریسک های جدید، همچنان بر بازار سرمایه سایه افکنده است.
1️⃣ بزرگترین خسارت بازار سرمایه این بود که در شرایطی که در سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۴۰۰، سهم بنگاههای خصولتی و دولتی از ۳۱ به ۶۲ درصد ارزش جاری بورس صعود کرد، سهم بنگاههای دانش بنیان، فنآوری و ماشین آلات از ۴.۹ به ۲.۸ درصد تنزل یافت. در واقع بازار سرمایه با فاصله گرفتن از فلسفه وجودی خود، به جای این که کانون تامین مالی بنگاه های فنآوری محور و دانش بنیان و اشتغال زا باشد، در جهت پشتیبانی از بنگاه های دولتی زیانده و صادرکننده مواد خام متمرکز شد.
2️⃣ نزدیک ترین ریسک کنونی بازار سرمایه نرخ بهره بالا ( ۲۱/۳۱) می باشد که باعث تشدید خروج سرمایه از این بازار شده است. استدلال دولت در بالا نگه داشتن نرخ بهره اینگونه است که سعی در کنترل تورم دارد. چرا که مهار سطح عمومی قیمت ها اولویت بیشتری نسبت به شاخص بازار سرمایه دارد.
3️⃣ مشکل دیگر تالار شیشهای پس از نرخ بهره، کاهش شدید اعتماد و کمبود نقدینگی و ترس سهامداران و سرمایهگذاران از ورود پولهای خود (به دلیل ترس از دخالت مجدد دولت و انتظارات سیاسی) به بورس می باشد. در دو سال گذشته بازار سرمایه دائم در حال خروج پول و خارج شدن سرمایهگذاران خرد از بورس بوده است. مخصوصا که بازارهای رقیب مثل مسکن، در کوتاه مدت سود بیشتر با ریسک کمتر را ارمغان داشته اند.
4️⃣ در چند ماه اخیر، اقدامات دولت برای حمایت از بازار سهام (با اعطای یارانه ها و معافیت ها ، تخصیص منابع صندوق توسعه ) بیشتر منجر به افزایش قیمت سهام بنگاههای خصولتی و رانتی شده است و نتوانسته روند گذشته را به صورت اساسی تغییر دهد.
5️⃣ روند دو سال گذشته در بازار سرمایه و زیرساخت های این بازار موجب شده تا سرمایه های مردم به جای رونق بخش خصوصی، صرف تقویت و رشد بنگاههای خصولتی شود. این وضعیت به همراه ضعف قوانین حاکم بر معاملات بازار سرمایه، شرایط غیر رقابتی و ناعادلانه ای را به زیان مردم و بخش خصوصی و به سود حقوقی ها و شرکت های خصولتی رقم زده که موجب تضعیف هر چه بیشتر اقتصاد شده است.
💢 درصورتی که روندهای موجود در بورس تغییر نکند، بازار باید خود را برای یک دوره رکود عمیق تر آماده نماید. هرچند ریسک ها و ابهامات متعددی بازار سرمایه را تهدید میکنند، اما به نظر میرسد دولت و وزارت اقتصاد به عنوان متولی اصلی بازار سرمایه باید برنامه ریزی منسجمی برای بازگشت اعتماد به تالار شیشه ای طرح ریزی کنند.
🏴🏴 صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ
💢کانال خبری،تحلیلی#شاخص
✅ http://eitaa.com/shakhese
🔴 وجوه تمایز شعار امسال با سال های قبل
👤 #علی_محمدی
1️⃣وجه تمایز اساسی شعار امسال با شعار دیگر سال ها، محسوس بودن تغییرات در آن برای مردم است. برای مثال شاید مردم افزایش شرکت هاي دانش بنیان را کمتر حس کنند و صرفا در گزارشات دولتی ها منعکس شود. ولکن مهار تورم به عنوان یک خواسته ی همگانی و همیشگی و کاملا محسوس مردم است که در پایان سال ۱۴۰۲ می توان بر اساس آن عملکرد دولت را ارزیابی کرد.
2️⃣شعارهای منتخب در گذشته به گونه ای بود که به صورت غیرمستقیم با زندگی مردم ارتباط داشت. پشتیبانی از تولید، مانع زدایی از تولید، تولید دانش بنیان و حمایت از کالای ایرانی ، همگی از مواردی است که غیر مستقیم با معیشت مردم مرتبط بود اما تورم به عنوان شعار انتخابی در امسال، ارتباط کاملا مستقیمی با زندگی مردم دارد.
3️⃣ نکته بعدی اینکه بر خلاف گذشته، ضعف های احتمالی در میزان تحقق شعار سال جاری نمی تواند در لابلای گزارشات پنهان شود. در واقع تورم برای مردم موضوعی کاملا حقیقی و غیر انتزاعی است.
4️⃣شعار سال جاری ارتباطی مستقیم با افزایش یا کاهش مقبولیت دولت دارد و می تواند کانون امید آفرینی در کشور شود. چنانچه دولت در مهار تورم موفقیت محسوس داشت، اعتبار خود را نزد مردم در حوزه توانمدی و حل مشکلات، ارتقا داده که در این صورت نوعی امیدافرینی نیز به جامعه تزریق شده است.
5️⃣همچون سال ۱۳۹۲ که شعار سال با فضای سیاسی کشور در ارتباط بود، شعار امسال نیز به صورت کاملا معنادار، با فضای سیاسی کشور و متعاقب آن وجهه نظام در فضای بین الملل در ارتباط است. انتهای سال جاری یک حماسه سیاسی(انتخابات) پیش رو داریم که از الزامات اساسی برای ایجاد شرایط جهت حضور حداکثری مردم، بهبود شرایط اقتصادی، بالاخص مهار تورم است. لذا از اکنون دولت مستقر باید تدابیر لازم را برای افزایش مشارکت طرح ریزی و اجرایی کند.
🌙 #حلول_ماه_مبارک_رمضان_مبارک_باد
🌐 کانال خبری،تحلیلی#شاخص👇
🇮🇷 http://eitaa.com/shakhese
⚫️ دولت با شورای رقابت چه کند؟
👤 #علی_محمدی
✔️ شورای رقابت با انگیزه تقویت بخش خصوصی، توسعه بازارهای کشور و رفع انحصار در اقتصاد و در جهت اجرای سیاستهای كلی اصل 44 قانون اساسی تشکیل شده است. برخی از اعضای شورا از سوی سه قوه معرفی و منصوب میشوند و تعدادی نیز از بخش خصوص و متخصصین حضور دارند.
1️⃣ شورای رقابت با حجم زیادی از اختیارات، و با سازوکار خاص نظارتی، تبدیل به یک نهاد فراقوهای با استقلال فراوان شده است. در باب نظارت بر مصوبات شورا، صرفا قوه مقننه از حیث تقنینی، هیئت تجدیدنظر در خود شورا، و دیوان عدالت اداری میتوانند ورود کنند. از این جهت ورود مسئولان دولتی خارج از ملاحظات و چارچوب قانونی، صرفا منجر به ایجاد تنش بیشتر در بازار میشود.
2️⃣ از سال 1391 تاکنون شورای رقابت به دفعات از سازوکار قیمتگذاری خارج یا وارد گردیده است. آخرین بار پاییز 1400 با مصوبه شورای هماهنگی سران قوا از صنعت خودرو، کنار و در زمستان 1401 با دستور سازمان بازرسی و درخواست نمایندگان مجلس، مجددا به صنعت خودروسازی کشور بازگشت. نبود پایداری در سیاستها نمودی از خلاء سیاستگذاری بلندمدت در بخش خودرو است. البته شورا از حیث قانونی و حقوقی صلاحیت قیمتگذاری را ندارد و فقط میتواند دستورالعمل تنظیم قیمت را تهیه کند که البته تمکین به آن الزامی است.
3️⃣ وجود نهادی تخصصی که بتواند منافع تولیدکننده و مصرفکننده را توأمان لحاظ کند و موجب تقویت بخش خصوصی باشد ضروری و لازم است، اما این نهاد باید ذیل فلسفه نظارت، کنترل و هدایت دولت قرار گیرد. در واقع دخالت دستوری دولت باید توسط یک نهاد محدود شود و همزمان نهاد مربوطه نتواند همه چیز را به مکانیزم بازار واگذار کند و نقش دولت را به رسمیت نشناسد. از این حیث به نظر میرسد شاهد نقص و عیب در ساختار قانونی و سازمانی شورا هستیم.
4️⃣ در خصوص اختلافات فعلی، نکته اساسی این است که دستورالعمل شورا برای نرخگذاری به گونهای است که قیمت خودروی مونتاژی در داخل از قیمت واردات همان خودرو بیشتر است و به نوعی منطق مونتاژی در کشور فلسفه خود را از دست داده است.
5️⃣ جایگاه شورای رقابت برای نیل به اصل 44 و ایجاد رقابت سالم، پذیرفتنی است. اما این شورا نباید خود را خارج از سیاستهای کلان اقتصادی تعریف کند و باید در چارچوب فلسفه دولت عمل کند. از این منظر حفظ این نهاد با تغییراتی در قوانین اجرایی آن ضروری به نظر میرسد.
🏴 #صلی_الله_علیک_یا_مظلوم_یا_اباعبدالله
🌐 کانال خبری،تحلیلی#شاخص👇
🇮🇷 http://eitaa.com/shakhese